٢٢ آگوست روز جهانی بزرگداشت قربانیان خشونت مبتنی بر مذهب یا عقیده

خشونت با اشکال مختلف در بیشتر کشورها به ویژه در خاورمیانه ادامه دارد و سالانه هزاران نفر در جهان به خاطر خشونت‌ها و افراط گری‌ها به بهانه مذهب و اعتقادات جان خود را از دست می‌دهند.

 

مرکز خبر- تبعیض و خشونت سازمان‌یافته، نسل‌کشی و قتل‌عام علیه جوامع مذهبی و دینی، تاریخچه‌ای طولانی دارد. بشریت همواره شاهد خشونتی بوده است که حکومت‌ها یا گروه‌های مذهبی به نام دین مرتکب شده‌اند. خشونتی که منجر به تبعیض، آزار، شکنجه، دستگیری یا بازداشت خودسرانه، ناپدید شدن اجباری، قتل و نسل‌کشی بسیاری از مردم بر اساس مذهب یا اعتقاداتشان شده است. دین گاهی بهانه‌ای برای توجیه زن‌ستیزی و نژادپرستی است که در بسیاری از کشورها به سیاست‌ها و قوانین رسمی هم تسری یافته است. در حالی که هرگونه تمایز، محدودیت یا ترجیحِ مبتنی بر دین یا عقیده که بر حقوق و آزادی‌های اساسی انسان با هر اعتقادی تأثیرگذار باشد، به منزله‌ی عدم تحمل و تبعیض مذهبی است.

 امروز پنج‌شنبه ١ شهریورماه مصادف با ٢٢ آگوست ٢٠٢۴، روز جهانی «بزرگداشت قربانیان خشونت بە دلایل مذهبی و اعتقادی» است. نامگذاری این روز پس از حملاتی مرگبار بە کلیساهایی در سریلانکا و مساجدی در نیوزیلند در سال ٢٠١٩ بە تصویب سازمان ملل رسید. مجمع عمومی سازمان ملل در اوایل خردادماه ۱۳۹۸/ اواخر ماه مه ۲۰۱۹، با صدور قطعنامه‌ای، روز ۲۲ ماه آگوست (١ شهریورماه) را به عنوان روز بین‌المللی یادبود قربانیان ناشی از خشونت‌های اعتقادی و مذهبی اعلام کرد. در این روز جامعەی جهانی بە بازماندگان و خانوادەهای قربانیانی کە بە دلیل عقیدە و دین خود مورد خشونت و تهدید قرار گرفتە و می‌گیرند ادای احترام می‌کند و یاد قربانیان را گرامی می‌دارد.

این در حالی است کە هر ساله تعداد زیادی از مردم در کشورهای مختلف از جملە کشورهای آسیایی و آفریقایی قربانی این خشونت‌ها شدە و گروەهای تندرو با انواع و اشکال گوناگون شهروندان را هدف قرار دادە و دست بە کشتار می‌زنند.

 

محرومیت و تبعیض‌های اعمال شده بر جوامع دینی و مذهبی در ایران

حکومت جمهوری اسلامی ایران از جمله دولت‌هایی است که پیروان برخی از جوامع دینی و مذاهب را به صورت سازمان‌یافته و هدفمند نه تنها از حقوق اساسی‌شان محروم ساخته بلکه آن‌ها را تحت پیگرد و آزارهای قضایی هم قرار می‌دهد.

محرومیت و تبعیض‌های اعمال شده بر جوامع دینی و مذهبی در ایران که پیشینه‌ای طولانی دارد، از سال ۱۳۵۷ و همزمان با روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی، روندی سیستماتیک به‌ خود گرفته است. از آنجایی که سران حکومت جمهوری اسلامی ایران، دین اسلام، مذهب تشیع و زبان رسمی فارسی را در ایران به رسمیت شناخته‌اند، افرادی‌که دین، مذهب یا زبان مادری متفاوتی دارند «اهل سنت، بهاییان، نوکیشان مسیحی، خلق کورد، بلوچ، عرب، ترکمن و...» شهروندان درجه دوم محسوب می‌شوند.

با وجود اینکه اهل سنت در ایران، از نظر جمعیت، دومین گروه مذهبی پس از مذهب تشیع است و براساس آمارهای ارائه شده حدود هشت تا ۱۰ درصد از کل جمعیت ایران را در بر می‌گیرند، اما به دلیل دیدگاه‌های ایدئولوژیکِ حکومت جمهوری اسلامی ایران از بسیاری از امکانات آموزشی، بهداشتی و رفاهی محروم هستند و از کاندیدایی در انتخابات ریاست جمهوری محروم هستند و از رسیدن به مناصب بالای حکومت از جمله وزارت محروم هستند.

همچنین پیروان دین بهایی و نوکیشان مسیحی از دیگر جوامع هستند که در ایران مورد تبعیض‌ها و نقض‌های حقوق بشر قرار می‌گیرند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دین بهاییت به عنوان دین به رسمیت شناخته نشده و به بهانه‌ی ارتباط بهاییان با نیروهای خارج از کشور مورد شکنجه، آزار و اذیت، اعدام و مصادره اموال قرار می‌گیرند.

بازداشت و صدور احکام اعدام و حبس‌های طولانی مدت، پلمپ مغازه، مصادره خانه‌ها، ماشین آلات و واحدهای تولیدی، مصادره مراتع و مزارع کشاورزی و دامداری و همچنین تبدیل کردن زمین‌های کشاورزی بهاییان به منطقه نظامی، مسدود کردن حساب‌های بانکی آن‌ها و اخراج آن‌ها از کار و دانشگاه و تخریب قبرستان بهاییان و آتش زدن ارامگاه‌های رهبران مذهبی آن‌ها بخشی از ستم‌های رژیم ایران علیه شهروندان بهایی از همان روزهای آغازین روی کار آمدن جمهوری اسلامی بر قدرت تاکنون بوده است.

 

گروه طالبان و اعمال خشونت علیه هزاره‌ها

در افغانستان نیز کە با همکاری و پشتیبانی کشورهای غربی نیروهای طالبان بر این کشور تسلط یافتە و با اعمال خشونت علیە زنان و پایمال کردن حقوق اولیەی آنان، ضرب و شتم، محرومیت از آموزش و اخراج از محل کار و تحمیل باورهای خود بر آنان، بیش از پیش خشونت را گسترش دادەاند، هزاره‌ها در شهر کابل و سایر مناطق افغانستان مورد نقض سیستماتیک حقوق بشر قرار گرفتند و در حملات برنامه ریزی شده به مدارس، مساجد و اماکن عمومی مورد هدف قرار گرفتند. هرچند گروهک داعش مسئولیت بسیاری از حملات را بر هزاره‌ها را می‌پذیرد، اما سربازان طالبان همچنین در نقض حقوق بشر علیه اعضای جوامع هزاره دست دارند.

از زمان خروج نیروهای آمریکایی و تسلط طالبان بر افغانستان، شرایط زندگی برای بسیاری از مردم افغانستان بویژه زنان بدتر شده است. خدمات دولتی تعطیل شد، ارزش پول افغانی به سرعت کاهش یافت، هزینه‌های مواد غذایی به شدت افزایش یافت و بیش از ٣۴ میلیون نفر در این کشور تحت سلطه گروه طالبان در فقر زندگی می‌کنند و با این وجود اکثر سازمان‌های بین‌المللی دفاتر خود را بستند. این عوامل بر بسیاری از افغان‌های ساکن در سراسر این کشور، به ویژه جوامع هزاره، که تحت رژیم قبلی طالبان در اواخر دهه ۱۹۹۰ نیز مورد تبعیض و حمله قرار گرفتند، تأثیر گذاشته است. امروزه جامعه‌ی هزاره با تهدیدهای فزاینده بازداشت خودسرانه، ناپدید شدن، از دست دادن شغل و تحصیل، محرومیت از کمک‌های بشردوستانه و آوارگی اجباری مواجه هستند.

در بخشی از قطعنامه‌ی سازمان ملل در نامگذاری روز جهانی «بزرگداشت قربانیان خشونت بە دلایل مذهبی و اعتقادی»آمده است: «دین یا اعتقاد هرگز نباید برای توجیه تبعیض استفاده شود. هنگامی که قربانیان با آزار و اذیت مذهبی یا تبعیض مواجه می‌شوند، اغلب از حق مشارکت در زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و همچنین حقوق خود برای تحصیل و بهداشت محروم می‌شوند. این خشونت می‌تواند شامل هتک حرمت و تخریب مکان‌های فرهنگی با ارزش‌های تاریخی و دینی، مانند مکان‌های عبادت و گورستان‌ها باشد.»

 

نسل‌کشی علیه خلق ایزدی

روز سوم آگوست سال ۲۰۱۴ گروهک داعش تحت حمایت ترکیه که به تازگی موصل را به تصرف خود در آورده بود، با حمله به منطقه و شهر شنگال، که آن زمان از جمله محل سکونت صدها هزار کورد ایزدی بود، مردان ایزدی را به طور دسته‌جمعی کُشت. سپس کودکان را از خانواده‌ها جدا کردند و بعد از تجاوز به زنان، آن‌ها را به اسارت گرفتند و به عنوان کنیزان و برده به شهرهای تحت اشغال خود منتقل کردند.

شنگال، جزو مناطق مورد مناقشه حکومت عراق و حکومت اقلیم کوردستان است. این شهر در پی سقوط موصل به کنترل نیروهای حزب دموکرات کوردستان عراق(pdk) درآمد. در زمان حمله داعش به شنگال نیروی حزب دموکرات کوردستان عراق(pdk) بدون هیچگونه مقاومت و درگیری عقب‌نشینی کردند و خلق ایزدی را به داعش تسلیم کردند. تنها نیروهای مدافع خلق و نیروهای مدافع زنان روژآوای کوردستان YPJ))به کمک خلق ایزدی شتافتند و هزاران نفر را از قتل‌عام بیشتر نجات دادند. با وجود اینکه هنوز آمار دقیقی از قربانیان در دست نیست، اما گفته می‌شود صدها نفر از بازماندگان ٧۴مین فرمان نسل‌کشی علیه خلق ایزدی همچنان در اسارت گروهک داعش هستند.

هنوز در بسیاری از نقاط جهان، حقوق مردم برای پذیرش آزادانه و انجام مسالمت‌آمیز آیین‌های دینی پایمال می‌شود و داشتن عقیده‌ای متفآگوست با دین رسمی به بهانه‌هایی مانند تهدید امنیت ملی و توهین به مقدسات برای سرکوب و کشتار مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

ترکیه صورت سیستماتیک در حال انجام نسل‌کشی است

کشتار و قتل‌عام جوامع به نام دین همواره در تاریخ وجود داشته است و تاریخچه‌ای به قدمت به وجود آمدن دین و آیین‌ها دارد. حکومت اشغالگر ترکیه که سابقه‌ی طولانی در نسل‌کشی خلق کورد دارد و طی چند سال گذشته به بهانه‌های محافظت از مرزهای خود حملات گسترده‌ای را به منطقه‌ی خودمدیریتی شمال و شرق سوریه دموکراتیک و باشور کوردستان انجام داده و چندین شهر روژآوای کوردستان را اشغال کرده و ساکنان این مناطق را از سرزمین آبا و اجدادی‌شان بیرون رانده و گروه­های نیابتی را جایگزین آن‌ها کرده و به صورت سیستماتیک در حال انجام نسل‌کشی علیه خلق کورد است. پس از شکست سنگین در نبرد «ساری‌قمیش» در سال ١٩١۵ به دست نیروهای روسیه، ارمنی‌های مسیحی را به خیانت متهم و شروع به اخراج انبوه آنها به صحرای سوریه و سایر نقاط کردند. صدها هزار نفر از ارامنه قتل عام شدند یا در اثر گرسنگی و بیماری جان باختند. در جریان این نسل‌کشی ۱.۵ میلیون نفر از ارامنه در فاصله ۱۹۱۵ و ۱۹۱۶ قتل‌عام شدند.

همچنین طی سال‌های ۱۹۳۷ و ۱۹۳۸ در شهر درسیم باکور کوردستان، جایی که اکنون استان تونجلی نامیده می‌شود، ارتش ترکیه برای قتل‌عام کوردها همچنین برای تلافی کردن پناه دادن ارامنه توسط کوردهای علوی درسیم؛ دست به حملات وسیعی علیه شهر درسیم زد. شدت این حملات به گونه‌ای بود که نیروی هوایی ارتش ترکیه نیز در این عملیات کشتار شرکت کرد. در جریان این قتل‌عام بیش از هفتاد هزار کورد علوی و ارمنی‌های پناهنده توسط ارتش ترکیه قتل‌عام و هزاران نفر تبعید شدند. هنوز از سرنوشت هزاران زن کورد ربوده‌شده خبری در دست نیست.