٢١ مارس، روز جهانی جنگل؛ زنان عامل اصلی انتقال فرهنگ محافظت از محیط زیست به نسل آینده
اگرچە روز ٢١ مارس مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانی جنگل نامگذاری شده است، اما بررسی تاریخ نشان میدهد که زنان همواره ارتباط بیشتری با محیط زیست و طبیعت داشته و در سطح جهان برای مدت طولانی از محیطزیست محافظت میکردند.
مرکز خبر- روزها و هفتههای بینالمللی فرصتهایی برای آموزش عمومی در مورد موضوعات مورد توجه، بسیج اراده و منابع سیاسی برای رسیدگی به مشکلات جهانی، جشن گرفتن و تقویت دستاوردهای بشریت است. وجود روزهای بین المللی قبل از تأسیس سازمان ملل متحد است اما سازمان ملل آنها را به عنوان یک ابزار قدرتمند حمایتی پذیرفته است.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ٢٠١٢، روز ٢١ مارس را با هدف حفاظت و ارتقای سطح آگاهیها از نقش و جایگاه جنگلها در تحقق توسعه پایدار به عنوان روز جهانی جنگل اعلام کرد. به همین مناسبت همه ساله در همین ایام کشورهای جهان با هدف جلب مشارکت عمومی در فرایند برنامهریزی و انجام فعالیتهای مرتبط با جنگل از طریق برگزاری کمپینهای درختکاری و توسعه فضای سبز در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی تشویق میگردند.
این روز اهمیت همه انواع جنگلها را جشن میگیرد و آگاهی را افزایش میدهد. در روز جهانی جنگلها، کشورها تشویق میشوند تا تلاشهای محلی، ملی و بینالمللی را برای سازماندهی فعالیتهای مربوط به جنگلها و درختان، مانند کمپین درختکاری، انجام دهند.
هر ساله در روز جهانی جنگلها موضوعی انتخاب میشود و موضوع سال ٢٠٢۴، جنگلها و نوآوری است.
کاهش جنگلزدایی و تخریب جنگلها و احیای و مدیریت پایدار جنگلها مسیرهای حیاتی برای دستیابی به اهداف جهانی ٢٠٣٠ است. علیرغم کاهش سرعت جنگلزدایی، بیش از ۴٢٠ میلیون هکتار از جنگلها از سال ١٩٩٠ ناپدید شده و سالانه ١٠ میلیون هکتار از دست رفته است.
نبرد با جنگل زدایی نیازمند پیشرفتهای فناوری جدید است. با از بین رفتن ١٠ میلیون هکتار سالانه به دلیل جنگلزدایی و تقریباً ٧٠ میلیون هکتار تحت تأثیر آتش سوزی، این نوآوریها برای سیستمهای هشدار اولیه، تولید کالاهای پایدار و توانمندسازی مردم بومی از طریق نقشه برداری زمین و دسترسی به منابع مالی آب و هوا ضروری هستند.
علاوه بر این، احیای اکوسیستم، از جمله تلاشهای احیای جنگل، میتواند به طور قابلتوجهی به کاهش آب و هوا و افزایش امنیت غذایی کمک کند و در عین حال مرزهای محصولات چوبی پایدار را افزایش دهد و همزمان با ترویج محصولات چوبی پایدار، امنیت غذایی را افزایش دهد.
تغییر شرایط محیطی ناشی از تغییرات اقلیمی عامل اصلی پیدایش گونههای جنگلی مولد آلرژن و همچنین پیدایش بیماریها میباشد. با این حال، جنگلها میتوانند با عمل به عنوان غرقکننده کربن، تنظیم دمای سیاره و میانجیگری جریان آب، به کاهش برخی از اثرات تغییرات آب و هوایی مرتبط با سلامت انسان کمک کنند.
ژن، ژینگه و ژیان (زن، طبیعت و زندگی)
ایرن دانکلمن، نویسنده و اکولوژیست جغرافیای اجتماعی معتقد است که اگرچه در نگاه اول ارتباط میان جامعه انسانی و محیطزیست فیزیکی از نظر جنسیت خنثی تلقی میشود و به نظر میرسد به شیوه یکسانی هم زنان و هم مردان را تحت تأثیر قرار میدهد، اما با بررسی دقیقتر میتوان پی برد که این رابطه به هیچ وجه خنثی نیست. ساخت اجتماعی -فرهنگی متمایز این روابط میان زنان و مردان اینگونه است که؛ ارتباط میان افراد و محیط فیزیکی برای دو جنس به گونه متفاوتی عمل میکند زیرا که زنان در مورد نتایج مضر محیط زیست برای دیگران، اکوسیستم و خود اعتقادات قویتری دارند و این عقاید بیشتر رفتارهای طرفداران محیط زیست را پیشبینی میکند.
بررسی تاریخ نشان میدهد که جنبشهای اجتماعی مانند چیپکو (نهضتی برای حفظ محیط زیست که اولین بار سال ١٩٧٣ زنان روستای رینی در منطقه هیمالیایی هندوستان آن را شروع کردند. این زنان با بغل کردن درختان، مانع قطع کردن آنها به دست چوببُرها شدند) نشان میدهد که زنان در سطح جهان برای مدت طولانی از محیطزیست محافظت میکردند.
همچنین نظریههای مختلف استدلال میکنند که چگونه ستم بر زنان و طبیعت به دلیل سیستم پدرسالاری سرمایهداری به هم مرتبط هستند و نشان میدهد که چگونه ارزشها و اخلاق اجتماعی توسط یک جامعه سودمحور، جنسیتی و مردسالارانه کنترل میشود.
زنان همواره ارتباط بیشتری با محیط زیست و طبیعت داشتهاند و به طور مستقیم یا غیر مستقیم از آن بهرهمند میشوند. در قرن بیست و یکم، زنان به طور فزایندهای نسبت به مردان در برابر تأثیرات تغییرات آب و هوایی آسیبپذیرتر هستند، چراکه اغلب به منابع طبیعی محلی وابسته هستند.
از آنجایی که زنان نیمی از جمعیت جهان را در برمیگیرند، در دستور کار ٢١ اجلاس سازمان ملل در سال ١٩٩٢ بر رفع موانع مشارکت زنان، ارزیابی اثرات مشارکت زنان در برنامه محیطزیست و حل مشکل بیسوادی آنان و امکانات بهداشتی و اشتغال تأکید شده است. بر اساس خط مشی این اجلاس، توانمندسازی زنان و مشارکت کامل و برابر زنان پایههایی برای صلح و توسعه پایدار هستند. زنان در چگونگی بهرهبرداری و توسعه محیط زیست نقشی حیاتی دارند و مشارکت همه جانبه آنان برای دستیابی به توسعه پایدار جامعه ضروری است.
به طور کلی تعریف توسعه پایدار بر مبنای تعریفی است که کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه ارائه کرده است؛ توسعه پایدار توسعهای است که احتیاجات نسل حاضر را بدون لطمه زدن به تواناییهای نسل آینده در تأمین نیازهای خود برآورده مینماید.
بنابراین؛ زنان عامل اصلی انتقال فرهنگ محافظت از محیط زیست به نسل آینده هستند. کودکان از آغاز تولد شیوه فرهنگ زیستن و ارتباط با محیط را از مادر خود میآموزند. چنانچه زنان ما فرهنگ حفاطت از محیط زیست و قانونمندی اکوسیستم را به خوبی بشناسد میتوانند به خوبی این میراث معنوی را به نسل آینده منتقل کنند.
زنان میتوانند نقش بسیار مهمی در تغییر الگوی مصرف و در نتیجه کاهش آلودگیهای محیط زیست داشته باشند. همچنين زنان به دلیل نقشی که در توسعه کشاورزی دارند قادرند در کاهش مصرف سموم و استفاده بهینه از نهادهها از جمله کود تاثیر گذار باشند.
طبق پژوهشهای انجام شده، زنان در هر سه اقدام عملی برای حفاظت از محیط زیست دارای میانگین اقدام بیشتری هستند. زنان بیشتر از مردان اقدام به کاهش مصرف آب، بازیافت مجدد مواد زائد و انتخاب کالاهایی برای محیط زیست بهتر مینمایند. از طرفی بررسی میزان عضویت انجمنی زنان در کشورهای مختلف نشان میدهد که طی دودهه اخیر میزان عضویت زنان افزایش یافته است.
اهمیت جنگلها
جنگلها محل زندگی ٨٠ درصد از گونههای شناخته شده دوزیست هستند.
بیش از ٣٠ درصد از بیماریهای جدید گزارش شده از سال ١٩۶٠ به تغییر کاربری اراضی، از جمله جنگل زدایی نسبت داده میشود.
جنگلها دارای بیش از یک دوم ذخایر کربن جهانی در خاک و پوشش گیاهی هستند.
منطقهای تقریباً معادل ١۴ میلیون زمین فوتبال در سال به دلیل جنگل زدایی از بین میرود.
حشرات سالانه به حدود ٣۵ میلیون هکتار از جنگلها آسیب میرسانند.
حوضههای جنگلی و تالابها ٧۵ درصد از آب شیرین قابل دسترس جهان را تامین میکنند.
درختان و درختچهها و بهطور کلی پوشش گیاهی در حفظ و پایداری خاک و افزایش قابلیت نفوذ آنها نقش مؤثری دارند؛ خاک سطحی قابل استفاده انسان بیش از چند سانتیمتر نیست به همین جهت حفظ و نگهداری آن امری حیاتی بهشمار میرود.
در مناطق خشک فرسایش بادی عامل عمده تخریب خاکها بوده و در مناطق باد خیز درختان عامل مؤثری در تثبیت خاکها بهشمار میآیند.
بادشکنهای سبز، حائل و ضربه گیر بوده که متشکل از چند ردیف درخت میباشد. در اطراف اماکن مسکونی یا باغات به صورت کمربندهای سبز طویل کاشته میشوند و بسیاری از صدمات ناشی از باد را تقلیل میدهند.
جنگلهای ایران
جنگلهای ایران را میتوان به پنج ناحیه رویشی بشرح زیر تقسیمبندی نمود:
ناحیه هیرکانی (خزری) که نوار سبز شمال کشور را تشکیل میدهد.
ناحیه ایران و تورانی که بهطور عمده در مرکز ایران پراکنده شدهاند.
ناحیه زاگرس که بهطور عمده جنگلهای بلوط روژهلات کوردستان را تشکیل میدهند.
ناحیه خلیج فارس که در نوار ساحلی جنوب پراکنده میباشند.
ناحیه ارسبارانی که متشکل از گونههای نادر و منحصربهفرد میباشند.
سازمان خواربار و کشاورزی جهانی (فائو) اعلام کرده است که ایران یکی از ۷۰ کشور در حال توسعه در دنیا است که پوشش جنگلی کمی دارد و این پوشش جنگلی اندک، با سرعتی بیشتر از دیگر نقاط دنیا در حال نابودی است.
سالهای طولانی است که جنگلهای ایران با تهدیدات بسیاری همچون قطع بیرویه درختان برای صنایع چوب، تولید زغال، آتشسوزی، ویلاسازی، راه و جادهسازی روبهرو هستند که با تداوم این رویه به گفته کارشناسان تا ۵۰ سال آینده چیزی از جنگلهای ایران باقی نمیماند.
جنگلهای بلوط
پهنهی رویشی زاگرس شامل رشتهکوههای زاگرس، وسیعترین و اصلیترین رویشگاه گونههای مختلف بلوط در ایران بوده و به همین دلیل این منطقه از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است. جنگلهای بلوط منطقه زاگرس از جنوب شرق ترکیه، کرانههای دریاچه وان آغاز شده وارد منطقه اقلیم کوردستان شده سپس وارد جنوب غرب استان اورمیه میشود و در ادامه روژهلات کوردستان از جمله استانهای سنه، کرماشان، ایلام و لرستان و سپس استانهای جنوب غربی ایران را طی میکند.
جنگلهای زاگرس با گستردگی در ۹ استان با ۶ میلیون هکتار مساحت، ۴۰ درصد جنگلهای ایران را تشکیل میدهند که حدود ۷۰ درصد تیپ گونههای جنگلی زاگرس را بلوطها شامل میشوند. بارندگی این ناحیه از ۶۰۰ میلیمتر در قسمتهای شمالی تا ۳۰۰ میلیمتر در جنوب غرب در نوسان است. البته علاوه بر استانهای فوق هنوز بقایای گونهی اصلی زاگرس یعنی بلوط در شهرستان نهاوند استان همدان و شهرستان شازند مرکزی رویش دارد که دلیل قابل مشاهدهای بر گسترهی وسیعتر جنگلهای زاگرس از گذشته تا به امروز است.
جنگلهای بلوط، نقش ارزندهای در تغذیه آبهای زیر زمینی، پایداری کشاورزی، حفاظت خاک و کنترل سیل دارند. بااینوجود، تغییرات اقلیمی از جمله کاهش بارش موجب خشکیدگی بخش قابل توجهی از این منابع ارزشمند شده است.
برآورد شدهاست که سالانه ۶٣ هزار هکتار از جنگلهای زاگرس و شمال ایران نابود میشود.
مطابق ماده ۴۷ قانون حمایت و حفاظت از جنگلها و مراتع، افرادی که عامدانه دست به آتشسوزی جنگلها و مراتع بزنند از ٢ تا ۱۰ سال حبس در انتظارشان خواهد بود و براساس ماده ۴۵ قانون، برای آتش زدن مزارع خشک از ٢ ماه تا ١ سال حبس پیشبینی شده است.
این در حالی است که هر ساله بخش وسیعی از جنگلهای بلوط کوردستان به عمد آتش زده میشوند و هیچ تلاشی برای دستگیری عاملان آن صورت نمیگیرد و چنانچه کسی هم برحسب اتفاق بازداشت شود، با اندک مجازاتی مواجه میشود.
همچنین، علیرغم صعبالعبور بودن مسیر جنگلها، دولت ایران هیچ اقدامی جهت تسریع فعالیتهای مهار آتش انجام نداده است. عدم تأمین وسایل مهار آتش و نبود هلیکوپترهای آب پاش در منطقه، باعث از بین رفتن قسمت وسیعی از جنگلهای بلوط در استان سنه و به ویژه جنگلهای مریوان شده است.
به علاوه، عدم توجه دولت به منطقه در خصوص مقابله و مجازات زمین خواران، سبب تصاحب بخش بزرگی از جنگلها توسط افراد ناشناس شده است. عدهای از سودجویان نیز که همواره سعی میکنند از آب گلآلود ماهی بگیرند، از فرصت استفاده کرده و بسیاری از درختان را قطع میکنند.
از طرفی، فعالیت نیروهای انسانی فعال در مناطق کوردستان که در راستای حفظ، نگهداری و حمایت از محیطزیست فعالیت دارند، سیاسی قلمداد شده و با هر گونه فعالیتی پروندهای سیاسی علیه آنها ساخته میشود.