صدایی از اعماق تاریخ؛ «شوره جان» و طنین «ژن، ژیان، آزادی»
ترانهی «شوره جان» با صدای هنرمند، دنیا کمالی، از کوههای سرکش کرمانشاه طنینانداز میشود. این آهنگ، پژواک طغیانی تاریخی است که از گذشتههای دور تا امروز به گوش میرسد.
مرکز خبر- ریشههای این ترانه به قرن شانزدهم میلادی بازمیگردد. زمانی که عثمانیان به کوردهای خراسان یورش بردند و شهرها را به آتش کشیدند و غارت کردند. در کوران آن حملات، کوردهای خراسان سواره یا پیاده به دل کوهستانها زدند و با جسم خود سدی تسخیرناپذیر در برابر دشمن ساختند. آنان در مسیر کوچ خود روستاهایی بنا کردند و با مقاومتشان، سیمای کوهستانی خراسان را به گونهای دیگر آراستند. اما این مسیر با نبردهای سهمگین و پرداخت بهایی سنگین همراه بود. این کوچ تاریخی، در کنار مقاومت و دلبستگی عمیق به میهن، یاد و خاطرهی آن مبارزات و کشتارهای فراموشنشدنی را تا امروز زنده نگه داشته است.
دنیا کمالی درد و خروش این ترانهی تاریخی را به ژینا امینی و فلسفهی «ژن، ژیان، آزادی» پیوند میزند. اگرچه نسخهی اصلی این ترانه به گویش کرمانجی شمال خراسان تعلق دارد، اما با نوای کرماشانی در صدای دنیا جان و جلایی تازه مییابد. این اثر، روایتگر یگانگی و اتحاد قلبهاست. دنیا در نماهنگ این ترانه میکوشد نشان دهد که چگونه رنجهای کهن تاریخی، در اندیشه و روح زنان و از دریچهی وجود ژینا امینی، حیاتی دوباره مییابند.
«ای شهر زیبا، من از لابهلای گیسوانت به زندگی جاری میشوم. در پرتو نور، روح و اندیشهات به زنان حیات ببخش. ما زنان در قلبها و مقاومت خویش روییدهایم و امروز با «ژن، ژیان، آزادی» از نو زاده شدهایم.» این کلمات، جانمایهی ترانه را فاش میسازند.
دنیا کمالی در این اثر میکوشد روایتی ریشهدار از زنانگی و مقاومت ارائه دهد. او ژینا را شخصیتی جدا از رنجهای تاریخی خراسان نمیبیند، بلکه او را در پیوندی ناگسستنی با آن گذشته به تصویر میکشد. در این نگاه، ژینا به نماد درد مشترک و مقاومت تمام زنان این سرزمین بدل میشود و ترانه نیز دقیقاً بر همین نقطه تأکید دارد.
دنیا نام اصلی ترانه، «شار جوان»، را به «شوره جان» برگردانده و آن را «غلیان جان» یا «رنج قلبها» معنا میکند. «شوره جان» در واقع به جوششی درونی و خروشی اشاره دارد که جسم را در کوران مبارزه فرامیگیرد. این مفهوم، نماد قلبهای زنان و جامعه است که برای ژینا میتپد و در آتشی یگانه گداخته میشود.
ترانهی «شوره جان» که با صدای دنیا کمالی از کوههای شکوهمند و سرکش کرمانشاه به گوش میرسد، پژواک یک طغیان تاریخی است. صدای او، راوی تاریخ و حافظهی مبارزات زنانی است که سرنوشتشان با این جغرافیا درهمتنیده است. این نغمهها که از دل صخرهها و از پس قرنها به دوران ما رسیدهاند، مقاومت زنانی را فریاد میزنند که سوگند خوردهاند با دم «ژن، ژیان، آزادی» نفس بکشند. این بار، این ژیناست که با طنینی زنانه از کرمانشاه، در روح و جان ما طنین میافکند.