کتاب امروز: «کودکان زمین‌بازی مدینه حسینی»

«کودکان زمین‌بازی مدینه حسینی»، نوشته اولیا ساویچویچ ایوانچویچ و اینا یوروف، کتابی مصور که عنوان آن از نام دختر شش ساله افغان گرفته شده که در ۲۱ نوامبر سال ۲۰۱۷ پس از آن‌که خانواده‌اش به دستور پلیس کرواسی مجبور به بازگشت به سمت مرز صربستان شدند، بر اثر برخورد با قطار جانش را از دست داد.

مارینا و مدینه دو شخصیت اصلی این  داستان هستند که اولی یک شخصیت تخیلی است که به‌تازگی به شهر زاگرب پایتخت کرواسی نقل مکان کرده و «از آن‌جا می‌تواند به هرکجای دنیا که دلش خواست سفر کند و دومی، «نمادی از مرگ‌و‌میر در مرزها و مسیرهای مهاجرت به کرواسی» است؛ و کسی که دور از خانه‌ «در طولانی‌ترین خیابان دنیا» و در اردوگاه‌های پناهجویان بزرگ شده است.

 

همه از روی خط آهن کنار پریدند؛ به جز مدینه

داستان مدینه از زادگاهش، افغانستان آغاز می‌شود؛ جایی که مادرش، همراه با پنج فرزند، سفری چندساله به سمت اروپا را از مسیر ایران، ترکیه، بلغارستان، صربستان و اتحادیه اروپا شروع کرده بود.

آن‌ها چند ماهی را در اردوگاه پناهجویان در صربستان گذراندند تا این‌که در یک شب سرد نوامبر، خانواده حسینی همراه با دو قاچاق‌بر وارد کرواسی شدند و در آن‌جا توسط پلیس متوقف شدند. درخواست پناهندگی‌شان رد شد و پلیس دستور داد به صربستان باز گردند.

این خانواده، سوار بر وانت پلیس تا مرز منتقل شده و در آن‌جا به آن‌ها گفته شد که «مسیر خط آهن را دنبال کنند»؛ خط آهنی که از شهر تووارنیک در کرواسی تا شهر مرزی شید در صربستان امتداد دارد. این خانواده که صدای قطار را شنیدند همگی به اطراف ریل قطار رفتند و مدینه شش ساله، قربانی آوارگی و رانده شدن از وطنی شد که سال‌های طولانی است زیر چنگال افراط‌گرایان نای نفس کشیدن ندارد.

جسد او با آمبولانس به بیمارستانی در کرواسی منتقل شد. خانواده‌اش اجازه نیافتند همراه او بروند و به بلگراد بازگردانده شدند. چند روز بعد، خانواده مدینه پیکر او را تحویل گرفتند و پیکرش در تپه‌ای بی‌نام و نشان در انتهای قبرستان ارتدکس صربستانی در شهر مرزی شید دفن شد و تنها چند چوب را در اطراف مقبره‌اش در زمین فرو کرده‌اند.

طی سال‌های گذشته و پس از به قدرت رسیدن مجدد گروه بنیادگرای طالبان، افغانستان با بحران‌های عمیق سیاسی، اقتصادی و حقوق بشری مواجه است؛ محدودیت‌های شدید بر آزادی‌های فردی، به‌ویژه برای زنان و اتنیک‌ها، همراه با ناامنی و فقر گسترده، موج جدیدی از مهاجرت اجباری را به راه انداخته است. بسیاری از افغان‌ها برای نجات جان و کرامت خود راهی کشورهای همسایه یا اروپا می‌شوند، اما در این مسیر با طرد، بازداشت، و تبعیض از سوی دولت‌های میزبان روبه‌رو می‌گردند. این بی‌پناهی مضاعف، مهاجران را در شرایطی بحرانی قرار داده و آوارگان افغان در این راه نه تنها با فاجعه انسانی و روانی روبرو هستند، بلکه حضور ناپذیرفته‌شده‌ی آنان در کشورهای میزبان می‌تواند به بروز چنین حوادثی بیانجامد.