ابتکار عمل علیه اشغال و نسلکشی زنان: نه به اشغال اسرائیل و ترکیه! وقت اتحاد است
پنجشنبه، ۲۷ مه / ۶ اردیبهشت ماه، ابتکار عمل علیه اشغال و نسلکشی زنان پروندهای را در رابطه با روابط اسرائیل و دولت ترکیه منتشر کرد که روابط مستحکم بین آنها را نشان میدهد. این واقعیت که آنها دو ابزار منطقهایی هستند که بر مردم خاورمیانه و شمال آفریقا تسلط دارند، در وهلهی اول خطر آنها برای زنان و خصومت آنها با ملت فلسطین و کورد را نشان میدهد. نشان میدهد که مسائل کورد و فلسطین اساس درگیریها در خاورمیانه هستند و با راهحلهای آنها منطقه به ثبات میرسد. عنوان این پرونده "نه به اشغال اسرائیل و ترکیه! زمان اتحاد و وحدت است!" میباشد.
مرکز خبر - پنجشنبه، ۲۷ مه / ۶ اردیبهشت ماه، ابتکار عمل علیه اشغال و نسلکشی زنان پروندهای را در رابطه با روابط اسرائیل و دولت ترکیه منتشر کرد که روابط مستحکم بین آنها را نشان میدهد. این واقعیت که آنها دو ابزار منطقهایی هستند که بر مردم خاورمیانه و شمال آفریقا تسلط دارند، در وهلهی اول خطر آنها برای زنان و خصومت آنها با ملت فلسطین و کورد را نشان میدهد. نشان میدهد که مسائل کورد و فلسطین اساس درگیریها در خاورمیانه هستند و با راهحلهای آنها منطقه به ثبات میرسد. عنوان این پرونده "نه به اشغال اسرائیل و ترکیه! زمان اتحاد و وحدت است!" میباشد.
متن پرونده:
"با توجه به حوادث اخیر در منطقه بخصوص در فلسطین و عراق، و به طور کلی در همهی کشورها، ما در" ابتکار عمل علیه اشغال و نسلکشی زنان، به خاطر امنیت و صلح" تصمیم گرفتیم پروندهی مختصری که برخی از اطلاعات مربوط به تجاوزات اسرائیل و ترکیه را ذکر کرده است، آماده سازیم. بر این اساس:
مقدمه:
تعجبی ندارد که اشغال اسرائیل و ترکیه با هم مرتبط هستند. هر دو ابزار منطقهای تحمیل شده توسط سیستم جهانی و نیروهای مدرنیته سرمایهداری هستند که بر مردم خاورمیانه و شمال آفریقا تسلط دارند، تا منافع منفعتطلبانهی آنها را در غارت و چپاول ثروت منطقه، چه سطحی و چه زیرزمینی، انتقال دهند. و مستلزم حضور "نگهبان وفادار" به نمایندگی از طرف دولت و "دوست واقعی" به نمایندگی از موجودیت صهیونیست است. هر دوی آنها هرج و مرج را در منطقه گسترش میدهند، سیاست تهدید و ارعاب را دنبال میکنند، و کشتارها و نسلکشیها را با هدف پراکنده کردن مردم، تحریک آنها علیه یکدیگر و دامن زدن به آتش فتنه و فساد، با هدف تسهیل راه قدرتهای جهانی که هر وقت بخواهند منطقه را دستکاری کنند و بدین ترتیب برای دستیبابی به سود بیشتر در ازای امنیت، ثبات و رفاه مردم منطقه، از طریق سیاست جدید "تقسیم و تسخیر کنید".
اشغال صهیونیستها نفس مردم فلسطین را خاموش میکند، تا باعث شود که آرمان فلسطین و درگیری عرب و فلسطین برای مدت نامشخصی متوقف شود و انرژی این مردم تخلیه شود و آتش هرج و مرج و درگیری همیشه پاک باشد. در حالی که اشغالگری فاشیست ترکیه در حال ویرانی، فساد و تخریبات در دیگر کشورهای منطقه است، در درجهی اول بر انحلال جنبش آزادیخواهی کوردها و از بین بردن حضور کوردها و نابودی مسئلهی کوردها در هر کجا و به هر وسیله، بر اساس خصومت با مردم فلسطین و همهی مردم این منطقه به طور کلی یک سیاست استراتژیک است که حضور و نفوذ وی ناگزیر به آن بستگی دارد. بنابراین، دو موضوع مرکزی و استراتژیک در منطقه، مسئلهی فلسطین و مسئلهی کورد همچنان یک کانون برای گسترش هرج و مرج، جنگ و ویرانی و پایهای برای دامن زدن به جنگهای بی پروا هستند، تا از این پس از طریق آسانترین و کوتاهترین مسیرها به اهداف جهانی امپراطوری برسند.
بیایید نگاهی بیندازیم به روابط استراتژیک که این دو اشغالگر را متحد میکند، تا درک بهتر آنچه در منطقه رخ میدهد را داشته باشیم.
روابط ترکیه و اسرائیل:
هنگامی که "دولت اسرائیل" تأسیس شد، ترکیه اولین کشوری بود با اکثریت مسلمان که در سال ۱۹۴۹ اسرائیل را به رسمیت شناخت. از آن زمان، همکاری نزدیک بین دو کشور در زمینههای نظامی، اقتصادی، دیپلماتیک، سیاسی و استراتژیک تحکیم شد.
پس از عضویت ترکیه در ناتو، سیاست ایالات متحده در برخورد با اسرائیل منعکس شد و روابط آن با این کشور ریشهدار شد، بنابراین توافقنامههای دو جانبه بین آنها در مورد بسیاری از مسائل و مشکلات مربوط به مردم منطقه با هدف جنگ و بازدارندگی از شورشها و انقلابهای آنها دنبال میشود.
در سال ۱۹۵۸، آنها با هم توافقنامهای علیه افراطگرایی و نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در منطقه امضا کردند. در سال ۱۹۸۶ ترکیه سفیر خود را در تل آویو منصوب کرد و آنها در سال ۱۹۹۱ سفرای خود را رد و بدل کردند. در سال ۱۹۹۶ یک توافقنامهی همکاری نظامی امضا کردند برای تشکیل مراکز تحقیقاتی مشترک استراتژیک، تبادل اطلاعات امنیتی و اطلاعاتی نظامی، انجام مانورهای نظامی مشترک هوایی، زمینی و دریایی، حضور مستشاران نظامی اسرائیلی در نیروهای مسلح ترکیه، نوسازی تانکها و هواپیماهای ترکیه و آموزش خلبانان ترک؛ این در ازای خرید سلاحهای ترکیه به طور عمده از اسرائیل، دادن فضای هوایی و دریایی خود برای مانورهای عملی و باز کردن پایگاههای نظامی خود در قونیه و اینجیرلیک است.
مشارکت استراتژیک اسرائیل و ترکیه مزایای زیادی برای هر دو طرف دارد، از جمله: بهبود وضعیت امنیتی و بازدارندگی از دشمنان مشترک (ایران، سوریه و عراق). حمایت از روابط نزدیک اسرائیل با ناتو در ازای حمایت از لابی اسرائیلی در کشورهای اروپایی از ترکیه برای تقویت مواضع خود و امکان ورود به اتحادیهی اروپا. ارتقاء همکاری اقتصادی در زمینههای تجاری، صنعتی، غذایی و سایر زمینهها (توافقنامهی تجارت آزاد که از آوریل ۱۹۹۷ به عنوان مدل اجرایی شد).
تجاوزات اسرائیل به فلسطین:
پس از اینکه امپراتوری عثمانی در طول جنگ جهانی اول به یک "بیمار" تبدیل شد، قدرتهای هژمونی جهانی در آن زمان (انگلیس، فرانسه، روسیه و آمریکا) یک سیستم منطقهای ایجاد کردند که تداوم نفوذ آنها را در منطقهی شرقی تضمین میکند. تأسیس دولت ملت ترکیه، با مرزهای فعلی، "حافظ وفاداری" بود، و سپس دولت ایران با مرزهای فعلی خود و تشکیل ۲۲ کشور عربی تحت سلطه تنشها و اختلاف نظرها، همزمان با تأسیس دولت اسرائیل به عنوان "نیروی هستهای" برای تقدیس عقاید فلسطین بود. از طرف دیگر، تقسیم کوردستان بین چهار کشور اصلی منطقه (سوریه، ایران، ترکیه و عراق) تضمینی برای از بین بردن مسئلهی کوردها نیز بود. بنابراین، تداوم هژمونی سیستم جهانی بر منطقه، بر اساس ایجاد کانونهای تنش، درگیری مداوم و درگیریهای طولانی مدت، تضمین شد.
به این معنی که موجودیت اسرائیلی نتیجهی طبیعی مدل "دولت-ملت" در شرق بود، پس از آن یهودیان نقش اساسی این مدل را در غرب بازی کردند. نیروهایی که زمینه را برای شکلگیری همهی این کشورهای عربی فراهم کردند همان نیروهایی هستند که "دولت اسرائیل" را تأسیس کردند و این یک نکتهی بسیار مهم است. از آن زمان، مسئلهی فلسطین به دلیل مداخلات مداوم بینالمللی، و عدم پشتیبانی رژیمهای منطقهای، نهادها و قدرتها برای رسیدن به سطح یافتن راهحلهای بنیادین و پایدار، دچار انسداد راهحلها شده است.
در آخرین تجاوزات ارتش رژیم صهیونیستی اسرائیل، در ۷ مه ۲۰۲۱، صدها غیرنظامی کشته و زخمی شدند، علاوه بر تخریب بسیاری از خانهها و زیرساختها، چه در محلهی شیخ جراح در اورشلیم، چه در نوار غزه یا شهرهای دیگر مانند لیدا و کرانهی باختری و در نوار مرزی با لبنان، سوریه و اردن صدها نفر دیگر کشته و زخمی که زنان و کودکان در میان آنها کم نیست. همهی اینها، با هدف ترساندن مردم فلسطین و مجبور کردن آنها به مهاجرت، اسرائیلیها را با هدف دستیابی به تغییرات جمعیتی در مکانها و خانههایشان مستقر کنند.
اشغال ترکیه در عراق:
از سال ۱۹۹۱، ترکیه خدمات اطلاعاتی خود را به اقلیم کوردستان در عراق فرستاده است و از سال ۱۹۹۷ تعداد مراکز نظامی و اطلاعاتی آن در این کشور به دهها مرکز رسیده است و بیشتر آنها در مناطق توزیع شده است از دهوک و زاخو تا بامَرنه، بعشیقه، باطوفه و شیلادزی، هولیر، و آمدیه. در حالی که شخصیت "شرکتهای خصوصی" بر جنبشهای دولت ترکیه در استان سوران، در مناطقی مانند سلیمانی، هلبجه و گرمیان تسلط دارد. در همین حال، از حضور ترکمنها در برخی مناطق مانند کرکوک بهرهبرداری میکند. این علاوه بر بسیاری از اردوگاههای توزیع شده در امتداد نوار مرزی است که ترکیه در سیاست توسعه و اشغالگری خود از آنها بهره میبرد. توجه به این نکته مهم است که این ستادها و مراکز کانون برنامهریزی برای بسیاری از حملات زمینی ترکیه و ایجاد اختلاف بین اعراب و کوردها در منطقه است که باعث کشته شدن صدها غیرنظامی، بیشتر آنها زن و کودک شده است.
و اخیراً، در ۲۳ آوریل ۲۰۲۱، دولت ایالات متحده "قتلعام ارامنه" را که در روزهای اقتدار عثمانی مرتکب شده بود، به رسمیت شناخت. قابل توجه است که دولت ترکیه یک حملهی نظامی گستردهی زمینی و هوایی را یک روز بعد از این شناخت به شمال عراق آغاز کرد و این یک تصادف نیست. به نظر میرسد که دو طرف توافق کردند که این حملهی ترکیه در ازای به رسمیت شناختن آمریکاییها، برای اطمینان از سکوت بینالمللی در مورد نقض حقوق بشر و خسارات جانی و مادی که به منطقهی باشور کوردستان و نقض حاکمیت عراق باشد و حتی در مورد استفاده از سلاحهای شیمیایی ممنوع بینالمللی علیه مبارزان حزب کارگران کردستان (پ ک ک).
شایان ذکر است که این حملهی ترکیه به شمال عراق اولین حمله در نوع خود نیست. بلکه این سی و سومین حملهی نظامی است که از اواخر دههی هشتاد قرن گذشته توسط ارتش ترکیه در منطقهی باشور کوردستان آغاز شده است. طبق آمار رسمی، تعداد رفت و برگشتهای نظامی انجام شده توسط ارتش ترکیه در شمال عراق در سال ۱۹۹۹ به ۲۴ مورد رسیده است. در مورد ۹ رفت و برگشت و حملات گذشته، این حملات پس از سال ۲۰۰۰ تا امروز انجام شده است.
در اینجا باید یادآوری شود که بیشتر هواپیماهای شناسایی و بمبگذاری شده که در این حملات ترکیه به شمال عراق مورد استفاده قرار میگیرد، ساخت اسرائیل یا آمریکا است. در حالی که تنها بهانه در تمام این حملات هوایی و زمینی "مبارزه با تروریسم" بود که هدف آن جنگیدن با مبارزان و رهبران حزب کارگران کوردستان (پ.ک.ک) در مناطق دفاعی مدیا است. واقعیت چیز دیگری است، خصوصاً اینکه دهها غیرنظامی کورد در منطقهی باشور کوردستان در این حملات کشته شدند. این علاوه بر صدها زخمی، علاوه بر تخریب صدها خانه در دهها روستای کوردنشین، آوارگی ساکنان آنها و سوزاندن زمینهای کشاورزی است.
ما همچنین مداخلهی ترکیه در امور کوه سنجار / شنگال را فراموش نمیکنیم، و هولیر و بغداد از ترکیه خواستند که دولت خودمختار شنگال را نقض کند و حتی چندین بار کوه را بمباران کرد، تا تلاش کند پروژهی خود دموکراتیک و مدیریت شنگال را خنثی کند. و آنها را مجبور به عقبنشینی کرده و ارتباط آنها با منطقهی الجزیره در شمال شرقی سوریه را تحت کنترل قرار دهند.
در مورد هدف اصلی همهی این اقدامات و مداخلات ترکیه در عراق، الحاق شهرهای کوردنشین، یعنی منطقهی باشور کوردستان، به مناطق ترکیه طبق نقشهی "میثاق ملی" است و این همان چیزی است که رئیسجمهور ترکیه علنی و چندین بار اعلام کرده است.
اشغال ترکیه در سوریه:
از آغاز وقایع در سوریه، دولت ترکیه شروع به مداخله در امور سوریه کرد و اظهارات از بالاترین سطوح در مورد ضرورت سقوط بالای هرم در رژیم سوریه ادامه دارد. ترکیه از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است، شروع به استخدام مزدوران سوریه و پیوند دادن آنها با نفوذ خود، تا اتحاد با سازمان بنیادگرا و تاریک داعش و تامین پول، تدارکات، تجهیزات و مهمات به منظور آرزوهای قدیمی خود برای قطع بخشهایی از سوریه و الحاق به مرزهای آن طبق نقشهی "میثاق ملی" است.
بر این اساس، دولت ترکیه از طریق جناحهای مختلف مزدوری و تحت نظارت مستقیم افسران و آژانسهای اطلاعاتی خود، از جرابلس، عزاز، الباب و ادلب، و حتی اشغال بیشتر شهرهای مرزی کورد در شمال و شرق سوریه، مانند عفرین و راس العین (سری كانیه) و تل ابیض(گری سپی) و تلتمر را آغاز کرد. امروز نیز بدون گذشت حتی یک روز از این جنایات بدون مشاهدهی تخلفات گسترده علیه غیرنظامیان، از جمله زنان، کودکان، جوانان و افراد مسن، حملات گستردهی دستگیری، آدمربایی، فاعل مجهول، تجاوز، حمله، قتل و آزار را شروع کرد. در حالی که بیشتر ساکنان این شهرهای اشغالی برای زندگی در اردوگاههایی که فاقد زیرساخت و مراقبتهای بهداشتی هستند آواره شدهاند، خانوادههای مزدور با ملیتهای مختلف با هدف تداوم تغییرات جمعیتی به عنوان یکی از خطرناکترین سیاستهای جنگ فعلی، در آن شهرها اسکان داده میشوند.
این علاوه بر سیاست ترکیسازی تحمیل یادگیری به زبان ترکی، برافراشتن پرچم ترکیه و معامله با ارز ترکیه است. طبق آمار رسمی، صدها زن غایب وجود دارد، علاوه بر این دهها کودک کشته و دهها زخمی در نتیجهی بقایای جنگ، علاوه بر صدها زندانی و آدمربایی نیز وجود دارد.
بناهای تاریخی از غارت، ویرانی و تخریب در امان نماند، همانگونه که درختان از قطع و سوزاندن در امان نماندند. بلکه رودخانهی فرات نیز به ابزاری برای جنگ اقتصادی تبدیل شده است که ترکیه علاوه بر سوزاندن محصولات کشاورزی سالانه و اتخاذ سیاست جنگی ویژه برای ایجاد اختلاف در بین مردم و عناصر جامعهی سوریه، از این طریق برای تسلیم و مقهور مردم سوریه و عراق استفاده میکند و آنها را در برابر یکدیگر قرار میدهد.
تجاوز ترکیه به کوردها در ترکیه:
کارزارهای سرکوب، آزار و شکنجه و دستگیری مردم کورد در ترکیه از زمان تأسیس جمهوری مدرن ترکیه تا امروز متوقف نشده است و گاه و بیگاه قتلعامهای زیادی علیه آنها انجام شده است. اگر فقط به سالهای اخیر نگاهی بیندازیم، درخواهیم یافت که هزاران سیاستمدار کورد و رهبران مخالف، اعضا و هواداران حزب HDP (حزب دموکراتیک خلقها) و سایر سازمانهای کوردی علاوه بر دستگیری ترکهای مخالف، از جمله متخصصان رسانه، روزنامهنگاران، نویسندگان و سیاستمداران در زندانهای ترکیه هستند.
با توجه به وخامت اوضاع بشردوستانه و بهداشتی در زندانهای ترکیه و محرومیت تمام زندانیان و بخصوص زندانیان سیاسی از حقوق طبیعیشان، همچنین زندانیهای ترکیه بیش از سه ماه است که در اعتصاب غذا بسر میبرند و این اولین پدیده در نوع خود میّباشد.
صدها هزار کورد وجود دارد که پس از سوزاندن و تخریب در اوایل دههی ۱۹۹۰ به اجبار از روستاهای خود آواره شدند، علاوه بر این صدها هزار نفر مجبور به مهاجرت به کلانشهرهای ترکیه یا مهاجرت به خارج از ترکیه شدند، چه به دلیل فقر شدید که بر آنها تحمیل شده، یا به دلیل سیاست ستم، ظلم و خشونت روانی و جسمی که بر آنها اعمال شده است.
قابل ذکر است که "پروندهی کوبانی" اخیراً آغاز شده است، زیرا صدها عضو و هوادار حزب HDP و سازمان زنان آزاد TJA به این اتهام که آنها در کنار مقاومت مردم کورد در کوبانی در برابر سازمان تاریک داعش ایستادهاند، در حال محاکمه هستند!
مداخلات ترکیه در منطقه:
به استثنای سوریه، عراق و فلسطین، بیشتر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا از مداخلات ترکیه در امان نماندهاند. در جایی که ترکیه از اخوان المسلمین در مصر، لیبی و تونس حمایت میکرد، امیدوار بود که موفق به صعود به تخت قدرت شوند، تا "جریان اسلامی بنیادگرای رادیکال و اقتدارگرا" را از طریق آنها تقدیس کند. این علاوه بر مداخلات ترکیه در یمن، لبنان، سودان و سایر کشورها است.
به نظر میرسد دولت فعلی ترکیه به دنبال گسترش منطقهی جغرافیای وضعیت فعلی خود تا قبل از سال ۲۰۲۳ است، بر اساس سیاست استعماری توسعهطلبانه و فاشیسم خطرناک و مطابق با چارچوب میثاق ملی که شامل چند قسمت در سوریه و عراق نیست، علاوه بر رویکرد "نئو-عثمانیسم" که معتقد است مکانی که سرباز عثمانی در آن قدم گذاشت سرزمین ترکیه است و باید آن را بازسازی کرد و نفوذ ترکیه را بر آن گسترش داد!
"تروریسم" چیست؟
با توجه به تمام موارد ذکر شده، یک سوال مهم در اینجا باید مطرح شود: تروریسم چیست؟ تروریست کیست؟ اشغالگران اسرائیلی و ترکی به بهانهی "مبارزه با تروریسم" جنگ بیپروای خود را گسترش دادهاند، در زمانی که قربانیان غیرنظامی غیرمسلح هستند و اکثریت آنها زنان و کودکان هستند. اماکن تخریبشده متعلق به هیچ نیروی مسلح افراطی نیستند، بلکه متعلق به جمعیت غیرنظامی هستند.
آیا تروریسم در اینجا نشاندهندهی پایبندی به سرزمین، عزت و هویت ملی و میهنپرستی است؟ آیا تروریست در اینجا کسی است که از حقوق و آزادیهای خود دفاع میکند و استعمار و اشغالگری را رد میکند؟
در اینجا ضروری است که در تعریف اصطلاح تروریسم و تروریست تجدیدنظر کرده و فرمول آن را با روشی دقیقتر و شفافتر تعریف کنیم، به طوری که هیچ قدرت اشغالگر، استعمارگر، توسعهطلب، شوونیست یا فاشیستی در پس آن پنهان نشود. نه شهروندان فلسطینی تروریست هستند، نه مردم کورد تروریست هستند و نه جنبش آزادیخواه کوردستان مستحق ماندن ناعادلانه در "لیست ترور" بینالمللی است.
علاوه بر این، دولت فعلی ترکیه با در پیش گرفتن سیاست نابودی و انکار، خصومت خود با همهی مردم منطقه و به طور خاص خصومت آشکار خود را با خلق کورد به اثبات رسانده است، برای ریشهکن کردن وجود و هویتشان و با روشهایی که هیچ ارتباطی با انسانیت ندارند.
در واقع آنچه ترکیه و اسرائیل انجام میدهند به معنای جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت است. خواه از طریق قتلعامها و کارزارهای دستگیری خودسرانه و بیرویه، یا از طریق قتل عامدانه، یا از طریق تغییرات جمعیتی، تخریب و ویرانی آنها.
نتیجه:
از همهی موارد فوق نتیجه میگیریم که خطر اصلی که مردم منطقه به طور کلی و مردم کورد و فلسطین را به طور خاص تهدید میکند خطری است که اشغال ترکیه و اسرائیل نشان میدهد. تا زمانی که این دو اشغالگر باقی مانده باشند، مردم منطقه از امنیت، ثبات و رفاه برخوردار نخواهند شد. بلکه درگیریها، اختلافات و تعاملات همچنان باقی خواهد ماند.
خطر این دو اشغالگر نیز از آنجا ناشی میشود که در درجهی اول زنان را هدف قرار میدهند. به ویژه، دولت ترکیه که در هدف قرار دادن زنان کورد و با استفاده از روشهای شکنجه، محروم کردن و به حاشیه راندن آنها، به اوج فاشیسم رسیده است. کافی است یک بار دیگر اتحاد ترک-داعش و اتحاد ترک – اخوانی بنیادگرا را به یاد بیاوریم تا بدانیم فاشیسم ترکیه برای زنان در هر کجا که باشد چقدر خطرناک است.
بر این اساس، برای مقابله با آنها و خنثی کردن سیاستهای توسعهطلبانه و خطرناک و تهاجمی، لازم است جبههای علیه فاشیسم ترکیه و صهیونیسم اسرائیلی تشکیل شود. امروزه، بیش از هر زمان دیگری، تشکیل چنین جبههای به ویژه در سطح زنان بسیار مناسب و به جا است."
ابتکار عمل علیه اشغال و نابودی زنان، به خاطر صلح و امنیت