آیا کولبری سرنوشت محتوم زنان مرزنشین است؟
نازنین، زنی از نودشه میگوید: زنان با دستانی زخمی و چشمانی خسته، بارهای سنگین را بر دوش میکشند. فقر، بيکاری و سیاستهای ناعادلانه، آنان را از کارگاه و خانه به دامنههای مرزی رانده است.
اسرا عزیزی
هورامان- انسان همواره از شرایط اقتصادی، سیاسی و جغرافیایی پیرامون خود تأثیر میپذیرد؛ و در خاورمیانه، این تأثیر بر زنان عمیقتر و سنگینتر بوده است. زنان کوردستان نیز از این قاعده مستثنا نیستند؛ در بستر نابرابریهای ساختاری و فشارهای اقتصادی، بار مسئولیت خانواده و معیشت را بیش از هر زمان دیگری بر دوش میکشند.
اگرچه کولبری شغلی پرخطر و فاقد هرگونه پشتوانه قانونی و اجتماعی است، اما برای بسیاری از زنان، آخرین راه زنده ماندن و حفظ کرامت انسانی است. زنانی که برای تأمین نیاز فرزندانشان، جان بر کف، به دل کوهها میزنند و ساعتها یا حتی روزها بارهای سنگین را بر دوش میکشند.
در سالهای اخیر، شمار کولبران زن رو به افزایش گذاشته است و بیشتر آنان از اهالی نودشه هستند. شنو محمدی، از زنان این منطقه، میگوید: «اکنون بیش از پنجاه زن در نودشه کولبری میکنند. دلیل اصلی این وضعیت، فقر و بیکاری است. زنان اینجا نه امکان کشاورزی دارند و نه دامداری گستردهای وجود دارد. مردان هم کارگرند و درآمدشان کفاف زندگی را نمیدهد. زنان ناچارند برای تأمین هزینههای تحصیل فرزندانشان یا گذران زندگی، خود وارد این میدان خطر شوند. برخی نیز تنها نانآور خانوادهاند و همهٔ مسئولیت بر دوش آنهاست.»
این گزارش، بازتاب واقعیتی تلخ است؛ جایی که سیاستهای اقتصادی و نابرابری جنسیتی، زنان را از نقشهای سنتی فراتر برده و آنان را به خط مقدم بقا کشانده است.
کولبری؛ تنها گزینه بقا برای زنان مرزنشین؟
نازنین، زن دیگری از نودشه، درباره پدیده کولبری و گسترش آن در این منطقه میگوید: «امروز زنان بیش از هر زمان دیگری به کولبری روی آوردهاند، چون کار دیگری برایشان وجود ندارد. بسیاری از ما به کلاشبافی هم مشغولیم، اما چون مجبوریم تولیداتمان را به واسطهها بفروشیم، سودی نصیبمان نمیشود. بیشتر زنان بهدلیل کار زیاد، بینایی و توان دستهایشان را از دست دادهاند و دیگر نای بافتن ندارند.»
او با یادآوری گذشته ادامه میدهد: «تا دو سال پیش، شمار زنان کولبر بسیار اندک بود؛ آنقدر که اگر زنی کولبر بود، همه او را میشناختند. مثلاً دخترعموی من بیش از بیست سال است که کولبری میکند. او پس از مرگ همسرش، با کولبری فرزندانش را بزرگ کرد. آن زمان کولبری برای زنان هم کاری طاقتفرسا بود و هم تابویی اجتماعی، زیرا جامعه آن را شغلی مردانه میدانست. اما امروز، هر روز بر شمار زنان کولبر افزوده میشود. علاوه بر فقر و بیکاری، ناامنی و خشونت سیستماتیک نیز نقش دارد؛ مردان کولبر در امان نیستند، بارها هدف تیراندازی نیروهای حکومتی قرار گرفتهاند و خبر مرگ یا زخمی شدن کولبران، حتی کودکان، به امری روزمره تبدیل شده است.»
به گفته او، کولبری برای زنان شغلی فصلی است. در فصلهای برداشت محصول، زنان به باغها میروند و از انجیر، انار و گردو، محصولات اصلی نودشه و بهطور کلی هورامان، نگهداری میکنند. آنان در تولید فرآوردههایی چون رب انار، انجیر خشک و دیگر محصولات نقش محوری دارند. اما با پایان فصل برداشت، دوباره به کولبری بازمیگردند.
اگرچه آمار رسمی از شمار دقیق زنان کولبر در نودشه و دیگر مناطق مرزی در دست نیست، اما بر اساس شواهد پژوهشی و تخمینهای موجود، در سراسر کوردستان بین ۷۰ تا ۱۵۰ هزار کولبر فعالاند و سهم زنان در سالهای اخیر رو به افزایش بوده است. شنو میگوید که «بیش از ۵۰ زن در این منطقه کولبری میکنند»، که روایت او با یافتههای پژوهشهای محلی و بینالمللی مانند BMC Women’s Health و ResearchGate همخوانی دارد. شواهد میدانی نشان میدهند که زنان کولبر معمولاً در سنين مختلف فعالیت میکنند و این امر ناشی از مسئولیتهای خانوادگی، فقر اقتصادی و محدودیت در دسترسی به فرصتهای شغلی است. بیشتر این زنان به دلیل محرومیت از گزینههای شغلی جایگزین و فشارهای ساختاری، ناگزیر به ورود به این کار پرخطر شدهاند. نبود دادههای دقیق و تفکیکی درباره وضعیت کولبران زن، خود نشانهای از نادیدهگرفتن مسئله است؛ ضرورتی فوری برای انجام تحقیقات رسمی، ثبت آمار و طراحی سیاستهایی که زندگی این زنان را از حاشیه فراموشی بیرون آورد، احساس میشود.