آغاز گردو تکانی (برداشت گردو) در منطقه ژاورود

سانیه زمانی می‌گوید: به غیر از چیدن گردوها و در کیسه انداختن آنها، باید به پخت غذا برای کارگران نیز بپردازیم و به علت حجم زیاد کارها ما زنان روستا، گروهی کارها را انجام می‌دهیم.

سنیا مرادی

سنه- فصل پاییز برای کشاورزان فصلی رویایی و شاعرانه‌ نیست بلکه با آغاز این فصل زحمات آنها نیز چندین برابر می‌شود. زنان کشاورز باید به باغ‌هایشان رسیدگی کنند و به چیدن میوه‌هایی مانند گردو که از اواخر شهریور و اوایل پاییز برای حدود بیست تا سی روز چیدن آن شروع می‌شود، بپردازند.

پاییز برای زنان کشاورز هم درآمد‌زا است و هم پر‌زحمت. در منطقه ژاورود با زنان زحمتکشی روبرو می‌شویم که برای گذران زندگی بیشترین زحمات را متحمل می‌شوند. پیر و جوان به همراه مردان و بیشتر از آنان در امورات مربوط به باغ و حیوان‌داری و کارهای خانه مشغولند.

بعد از تکاندن، گردوهایی که به زمین می‌افتند را باید چنیوان‌ها جمع کنند. چنیوان کسی است که گردوهای تکانده شده را در سطح زمین جمع می‌کند، ممکن است زمین مسطح باشد و این کار به آسانی انجام شود و ممکن است در لابلای گیاهان و تیغ‌ها باشد، وظیفه چنیوان این است که با وجود تمام سختی و موانع گردوها را جمع کند.

با جمع‌آوری گردوها چنیوان‌ها و کسانی که در باغ حضور دارند برای شارو کردن گردوها می‌روند، در شارو کردن گردوهایی را که از چشم چنیوان‌ها پنهان شده و جمع آوری نشده‌اند می‌توان با گشتن پیدا کرد که این برای صاحب باغ نیست و برای افراد شاروکننده است. برخی اوقات خود صاحب باغ کمی گردو به جا می‌گذارد تا برای کسانی که به شارو می‌آیند اندکی باقی بماند.

با یکی از زنان روستای سالیان از منطقه ژاورود که خود صاحب باغ است و چنیوان است صحبتی داشتیم. سانیه زمانی می‌گوید: در روستای ما از اواخر تابستان و اوایل پاییز شروع به تکاندن باغ‌های گردو می‌کنند. برخی چند باغ داریم که هر کدام اسمی متفاوت و نیز محصولات متفاوتی دارند. این باغ ما به (شم) معروف است و بیشتر محصول ما در اینجا گردو است که قدمتی بیشتر از صد سال دارند. گردوهای اینجا را مادر بزرگ و پدربزرگان ما کاشته‌اند و مانند گردوهای کشاورزی که زود به ثمر می‌آیند و هیچ مزه‌ای ندارند نیست، بلکه این گردوها مخصوص منطقه ماست و چربی و مزه متفاوتی دارند.

او در مورد عدم توجە بە محصولات محلی می‌گوید: این گردوها به دلیل طولانی بودن روند رشد و میوه‌ دهی دیگر زیاد مورد توجه قرار نمی‌گیرد و به همین دلیل امروزه از گردوهایی استفاده می‌شود که سریع الرشد هستند و سریع به میوه دهی می‌رسند. این گردوها در سال‌های اول با اینکه هنوز کوچک هستند گردو می‌گیرند، از نظر سایز بزرگتر از گردوهای محلی هستند اما مزه گردوی محلی را ندارند و زیاد خوشمزه نیستند.

سانیه افزود: تکاندن گردوها کار سختی است و هرکسی نمی‌تواند این کار را انجام دهد، برخی اوقات متاسفانه رموان‌ها از درخت سقوط می‌کنند و جان خود را از دست می‌دهند، و هر ساله شاهد چنین اتفاقاتی هستیم و به همین خاطر مهارت خاصی را می‌طلبد.

رموان‌ها مانند کارگران فصلی هستند و در این فصل برخی در روستا می‌مانند و برخی برای پول بیشتر در روستاهای اطراف و یا شهرهای دیگری که باغات گردو دارند مانند دماوند مشغول به کار می‌شوند، که خود روستا با کمبود رموان مواجه می‌شود. در این فصل به دلیل رفتن مردان به عنوان رموان و کارگر به مناطق دیگر، روستا خالی از مردان می‌شود و روستا به دست زنان اداره می‌شود.

وی می‌گوید: قبل از چیدن گردوها باید زمین‌ها را از علف‌های هرز و برخی گیاهان اضافی تمیز کنیم تا چیدن گردوها ممکن شود، بنابراین برای باغی مانند اینجا یک هفته زمان لازم است تا کار تکاندن گردوها تمام شود. باید چند رموان مرد و چند چنیوان زن تا آخر روز مشغول باشند به غیر از چیدن گردوها و در کیسه کردن آنها زنان باید به پخت غذا برای کارگران نیز بپردازند و به دلیل اینکه اینجا گاز و امکاناتی وجود ندارد باید بر روی آتش این کار را انجام دهیم که وقت و انرژی زیادی از ما می‌گیرد، برای همین ما زنان گروهی کارها را انجام می‌دهیم و اغلب بعضی از زنان فامیل به کمک همدیگر می‌رویم و همین باعث می‌شود هم از حضور یکدیگر خوشحال باشیم هم اینکه کارها را به اتمام برسانیم.

وی همچنین بیان داشت: در پایان گردوها را در کیسه‌ می‌کنیم و آنها را برای پوست انداختن چند روزی در مزارع و یا حیاط پخش می‌کنیم تا بتوان براحتی پوست آنها را جدا کرد، بعد هم آنها را برای فروش به شهر می‌فرستیم، البته خریداران خود را داریم و برای فروش زیاد اذیت نمی‌شویم.

سانیه در پایان از همکاری زنان روستا می‌گوید: اهالی روستاهای کوچک اغلب همه با هم فامیل هستند و در کارها با هم همکاری دارند، بخصوص زنان روستا، و همین زندگی در روستا را برای ما دلنشین‌تر از شهر می‌سازد و اگر برای مدارس فرزندانمان نبود هیچ وقت به شهرها مهاجرت نمی‌کردیم.