قاچاق جنسی گونه‌‌ای از قاچاق انسان به منظور استثمار جنسی فرد است

استثمار جنسی شامل بردگی جنسی است که نوعی برده‌‌داری نو به ‌حساب می‌‌آید. معمولاً فرد قربانی از راه‌‌های مختلف به قاچاقچی یا قاچاقچی‌‌های خود وابسته می‌‌شود و سپس قاچاقچیان نیز وی را مجبور به ارائه خدمات جنسی به مشتریان خود می‌‌کنند.

سروشا آمین

مرکز خبر- خریدوفروش زنان از دوران باستان رواج داشت و زنان به صورت کنیزانی برای کارها‌ی اجباری خانه و حتی رابطه جنسی اجباری ‌خرید و فروش می‌‌شدند. 

در زمان نزدیک‌‌تر به عصر کنونی، یعنی قبل از جنگ جهانی دوم، تجارت انسان‌‌ها با عنوان «خرید و فروش زنان سفیدپوست» شناخته شده بود که در آن زنان سفیدپوست اروپایی به ویژه زنان فرانسوی به وسیله قوادان، به روسپی خانه‌‌های آمریکای جنوبی فروخته می‌‌شدند.

 

زنان و کودکان قربانیان اصلی قاچاق جنسی

در کشور ایران نیز، نخستین گزارش قاچاق زنان، در سال ۱۳۴۰ارائه شده است. در آن سال مأموران مرزی ایران، مرد عربی را که قصد خروج از ایران داشت، در نقطه‌‌ای ممنوعه دستگیر کردند. به همراه این مرد، یازده زن و دختر جوان ایرانی بودند که بعد از تحقیق معلوم شد وی این افراد را از نقاط مختلف کشور جمع‌‌آوری نموده و قصد داشته است تا با خروج از ایران، آن‌ها را در برخی کشورهای عربی بفروشد. همچنین گزارش‌‌های دیگری از فروش دختران توسط پدر خانواده در سال‌‌های ۱۳۴۳به ثبت رسیده است. این معضل بر اثر برخی عوامل تاکنون ادامه داشته و متأسفانه در سال‌‌های اخیر گسترش یافته است.

از ابتدای دهه ١٩٩٠میلادی، به ویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق، مسئله قاچاق زنان در سطح جهانی ابعاد گسترده‌‌ای یافت؛ به طوری‌ که امروزه تمام کشورهای اروپایی، آمریکایی و ژاپن، در امر واردات زن به صورت کالا و کارگر جنسی فعالیـت دارند. در آلمان ده ‌هزار زن اهل کشـورهای چک، لهستان و بلغارستان، برخلاف میل خود در کلوب‌‌ها و میخانه‌‌ها کار می‌‌کنند. در آسیای جنوب شرقی دستکم یک میلیون نفر کودک زیر پانزده سال از راه بهره‌کشی جنسی کسب درآمد می‌‌کنند.  بر اساس برآوردهای کمیسیون اروپا، سالانه پانصد هزار زن و کودک به اروپای غربی قاچاق می‌شوند.

تحقیقات صورت گرفته در طول چند دهه گذشته نشان می‌‌دهد که قاچاق انسان افزایش چشمگیری یافته است؛ عمده قربانیان این تجارت کثیف زنانی هستند که در نهایت مجبور به روسپی‌گری می‌‌شوند. هیچ نمایه واحدی برای قربانیان قاچاق انسان وجود ندارد. بیشتر آن‌ها زن هستند، اگرچه قاچاق مردان نیز غیرمعمول نیست. قربانیان اسیر شده، سپس در سراسر جهان مورد بهره‌برداری قرار می‌‌گیرند که طیف متنوعی از سنین و زمینه‌‌ها را شامل می‌‌شود؛ از جمله قومی و اقتصادی و اجتماعی. با این حال، گروه مشخصی از صفات وجود دارند که همبستگی بیشتری با قاچاق جنسی دارند. افراد در معرض خطر شامل زنان بی‌‌خانمان و فراری، اتباع خارجی (به ویژه افرادی که از نظر اقتصادی - اجتماعی در سطح پایین قرار دارند) و افرادی که مورد سوءاستفاده جسمی، عاطفی یا جنسی و خشونت و بی‌توجهی قرار گرفته و موفقیت تحصیلی ضعیف و مهارت‌‌‌های اجتماعی ناکافی را تجربه کرده‌‌اند.

 

استفادە قاچاقچیان از زور و مواد مخدر برای کنترل قربانیان جنسی

قاچاقچیان جنسی و دلالان، غالباً قربانیان خود را در مراکز خرید یا خیابان و یا در فضای مجازی می‌یابند، یا اینکه قربانیان خود را می‌رباید و سپس آن‌ها را با مواد مخدر معتاد می‌‌کند تا نتوانند فرار کنند. در موارد دیگر دلال‌‌ها به قربانی می‌‌رسند و آن‌ها را متقاعد می‌‌کنند که با آن‌ها بروند و اغلب با کار یا پول قربانی را فریب می‌دهند. گاهی برای اینکە قربانی به دلال اطمینان کرده و رابطه برقرار کند، از زور عاطفی و جسمی استفاده می‌‌شود. غالباً، قربانیان فریب می‌‌خورند و فکر می‌‌کنند در کارهایی که به آن‌ها وعده داده شده‌ است، همراه با مبلغ زیادی پول، آزادی نیز خواهند داشت اما در عوض، آن‌ها تبدیل به یک برده جنسی می‌‌شوند. پس از موافقت قربانی با پیشنهاد دلال، با اجبار  و از طریق مواد مخدر، پول و سوءاستفاده جسمی و جنسی، آن‌‌ها را اسیر و برده خود می‌کنند. در قاچاق توسط دلالان، قربانی توسط یک قاچاقچی کنترل می‌‌شود که در گفتار عامیانه به وی قواد می‌گویند. ممکن است قربانی توسط قاچاقچی از نظر جسمی، روانی یا عاطفی کنترل شود. قاچاقچیان برای به دست آوردن کنترل بر قربانیان خود، از زور، مواد مخدر، راهکارهای عاطفی و همچنین تمکن مالی استفاده می‌‌کنند. در شرایط خاص، آن‌ها حتی به انواع خشونت مانند تجاوز دسته جمعی و آزار روحی و جسمی متوسل می‌‌شوند. قاچاقچیان گاهی اوقات از پیشنهاد ازدواج، تهدید، ارعاب،شست‌وشوی مغزی  و مصادره مدارک قانونی سفر و مهاجرت، و تهدید علیه خانواده قربانی برای به‌ چنگ آوردن قربانیان استفاده می‌‌کنند.

میزان درآمد سالیانه تجارت جنسی بین ٧ تا ١٢ میلیارد دلار است. کشورهای زیادی در این تجارت کثیف حضور دارند که سود سرشاری از آن می‌‌برند. با وجود مشارکت کشورهای مختلف در این پروسه بین‌‌المللی، عمده تجارت توسط کشورهای بلوک شرق و به ویژه اوکراین و روسیه انجام می‌‌شود.

همچنین در سال‌‌های اخیر اخبار ناگواری از قاچاق زنان ایرانی به کشور پاکستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس ‌گزارش می‌‌شود. به طور نمونه، در هر ماه ۵۴ زن ایرانی، به پاکستان قاچاق می‏‌شوند که از آن‌ها برای فساد اخلاقی استفاده می‌‌شود. آنان در کراچی به فروش می‏‌رسند. در قاچاق این دختران، گروه بزرگی دست دارند که پس از اغفال دختران ایرانی، آن‌ها را به فروش می‌‌رسانند. اکنون خرید و فروش دختران ایرانی در کراچی به اوج خود رسیده است.حتی در کشورهای حاشیه خلیج فارس، هنگامی که خانواده‌‌ای به دنبال زن پیشخدمتی می‌‌گردد یا مردی، زن صیغه‌‌ای و غیر عرب می‌‌خواهد، به آدم‌‌هایی که در برآوردن این نیازها شناخته شده‌‌اند، رجوع می‌‌کند. آن‌ها ابتدا مبلغی را به عنوان پیش پرداخت مطالبه می‌‌کنند و بعد از یک هفته، آنچە را سفارش شده، تحویل می‌‌دهند. در حال حاضر اگر قاچاق انسان رونق بیشتری از مواد مخدر و اسلحه نداشته باشد، کم رونق‌‌تر از آن نیست.

 

بهره‌مندی و توزیع نابرابر منابع و قدرت از دلایل افزایش قاچاق جنسی است

می‌توان گفت ایران کشوری مبدأ و عبوری برای مردان، زنان و کودکانی است که به‌ ‌منظور قاچاق جنسی و کار اجباری درگیر پدیده قاچاق می‌‌شوند. سن برخی افراد قاچاق شده حتی از ۱۳ تا ۱۷ سال نیز گزارش شده‌ است. قربانیان عموما مجبور به برخی کارهای اجباری نظیر انجام خدمات خانگی نیز می‌‌شوند. باندهای خلاف‌‌کار سازمان‌‌یافته، کودکان ایرانی و مهاجر را ربوده یا خریداری کرده و مجبور می‌کنند به عنوان گدایان و فروشندگان خیابانی در شهرها از جمله تهران کار کنند. این کودکان که گاهی تنها سه سال دارند، توسط قاچاقچیان مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته و گاهی قاچاقچیان با معتاد‌کردن آنها،  آنان را مجبور می‌‌کنند تن به چنین کارهایی بدهند. برپایه گفته‌‌ها، ۱۵۰ دلار قیمت متوسط خریدوفروش کودکان خیابانی در ایران است. همچنین زنان ایرانی برای استثمار جنسی غیر از پاکستان به کشورهای دیگری مانند ترکیه، قطر، کویت، امارات متحده عربی، دبی، فرانسه، آلمان، انگلیس و به تازگی نیز به چین قاچاق می‌شوند.

از دلایل این مسئله بهره‌مندی نابرابر از منابع مالی  و توزیع نابرابر منابع و قدرت است که در ایران این مسئله به وفور نمایان است، زنان به دلیل دیدگاهی که در ایران نسبت به آن‌‌ها وجود دارد (دیدگاه جنس دوم) و مشکلاتی که پیش‌‌رو دارند گاهی برای دست یافتن به شرایطی بهتر و رفاه درچنین دام‌هایی می‌‌افتند؛ زنان در ایران در موقعیت برابری در شغل و حتی تحصیلات نسبت به مردان  نیستند؛ مسئله جالب توجه این است که در بیشتر موارد به علت فقر و بیکاری شدید در ایران زنان به راحتی روسپی‌گری را پذیرفته و داوطلبانه خود را در اختیار دلالان قرار می‌‌‌‌دهند. معمولا این افراد دارای تاریخ مصرف بوده و تا سن ۲۶سالگی برای روسپی‌گری به کار گرفته می‌‌‌شوند. پس از این مدت یا دیپورت شده و یا برای تجارت غیرقانونی اعضای بدن مورد استفاده قرار می‌‌‌گیرند. 

شرایط این قربانیان بسیار دردآور است، وقتی که زنان حاضر به‌ کار نشوند حتی در صورتی که شرایط فیزیکی نامناسبی دارند باید مبلغی برابر با هزینه ساعت سرویس‌‌‌دهی خود به دستگاه پول پرداخت کنند. از طرفی مشتریان اگر رفتارهای نامتعارفی با زنان داشته باشند، آن‌ها حق اعتراض ندارند. مشتریان گاهی آن‌‌ها را به طرز عجیبی کتک می‌‌زنند و یا به آزار و اذیت‌های ترسناک جنسی روی می‌آورند. همچنین زنانی که در شهر دبی سکونت دارند دارای قوانین خاصی هستند؛ آن‌‌ها فقط در هفته یک روز تعطیل‌‌اند و می‌توانند به خارج از هتل بروند که البته باید منیجر نیز آن‌ها را همراهی کند. آن‌‌ها حق هیچ‌ گونه تأخیری را ندارند و هنگام عرضه خدمات به مشتریان نباید همراه آن‌ها موبایل باشد.همینطور نمی‌توانند هیچگاه گذرنامه یا پول همراه خود داشته باشند. با همه‌ی این تفاسیر دخترانی که در هتل‌‌ها اقامت می‌کنند بیشتر شبیه زندانیانی هستند که فقط برای موارد جنسی مفید هستند. این زنان هرگز فکر نمی‌‌کردند که در چنین شرایطی قرار بگیرند؛ آن‌‌ها با وعده درآمد بسیار با کار در شرایطی بسیار نرمال پا به این میدان نهادند و اکنون تنها به عنوان یک کالا دست به دست می‌شوند و حق هیچگونه اعتراضی را هم ندارند زیرا تمام پل‌های پشت سر خود را از بین برده‌اند.