پس از سه سال؛ تاثیر زلزله هاتای ترکیه بر حوزه سلامت همچنان ادامه دارد

کارکنان بخش بهداشت و سلامت که در شرایط دشوار در هاتای کار می‌کنند بر ضرورت یافتن راه‌حل‌هایی برای وضعیت بهداشت و سلامت تأکید می‌کنند.

 

بنفش ستِرک   

هاتای – پس از وقوع زمین‌لرزه‌ی ۷.۷ مرعش، در تاریخ ۶ فوریه سال ۲۰۲۳، ساعاتی بعد زمین‌لرزه‌ی دیگری با شدت ۷.۶ ثبت شد. در این زلزله، تعداد زیادی کشته شدند و هزاران نفر برای روزها زیر آوار گرفتار ماندند تا نجات یابند. اگرچه مردم همه منابع خود را بسیج کردند، اما دولت نیروهای خود را با تأخیری چند روزه به مناطق زلزله‌‌زده اعزام کرد. نزدیک به سه سال است که تلاش می‌شود تا مجروحان زلزله درمان شوند.

در هاتای، ۸ بیمارستان شامل ۳ بیمارستان دولتی و ۵ بیمارستان خصوصی فعال هستند. سه بیمارستان دولتی آسیب دیده و قابل استفاده نیستند. ۵۷ مرکز پزشکی اورژانسی فعال هستند. دو مرکز بهداشت خانواده (ASM) دولتی نیز آسیب دیده‌اند.

 

نیمی از شهر هنوز در کانتینرها زندگی می‌کند

لیلا کالین که در هاتای کار می‌کند و پرستار است، می‌گوید: «نزدیک به ۳ سال از زمین‌لرزه گذشته، اما وقتی شهر را نظاره می‌کنی میبینی که اقدامات خاصی برای پاکسازی آوارها انجام نداده‌اند. در تلویزیون‌ها می‌گویند ما این منطقه را پاک‌سازی کرده‌ایم، اما وقتی در شهر زندگی می‌کنیم، نیمی از جمعیت شهر هنوز در کانتینرها زندگی می‌کند. هنگام باران آب واردشان می‌شود و در گرما و فصل تابستان نیز غیرقابل سکونت می‌شوند.»

لیلا با اشاره به اینکه رفت و آمد در شهر هاتای به سختی امکانپذیر است، گفت: «پیش از زلزله من نیم ساعته از خانه به محل کارم در بیمارستان می‌رسیدم. اما اکنون به دلیل عدم آسفالت جاده‌ها و خیابان‌های شهر، با ماشین شخصی تقریباً یک ساعت طول می‌کشد به بیمارستان برسم. اگر ماشین نداشته باشی یا با حمل‌ونقل عمومی یا پیاده بیاید، کمتر از دو ساعت نمی‌توان به بیمارستان رسید. الان در این شهر حتی آسفالت هم نیست.»

لیلا در ادامه گفت که علیرغم اینکه در بخش سلامت به مردم می‌آموزد چگونه از خود محافظت کند و بیمار نشوند، نمی‌تواند از سلامتی خود محافظت کند، افزود: «اگر به زندگی خودم نگاه کنم، نمی‌توانم بگویم که می‌توانم از خودم محافظت کنم. گاهی دو روز آب نیست، گاهی یک روز برق نداریم. هیچ زیرساختی وجود ندارد. به عنوان یک کارمند در بخش سلامت، من به مردم آموزش می‌دهم که چگونه از خود محافظت کنند، اما خودم نمی‌توانم این را عملی کنم. نمی‌توانم خانه‌ام را گرم کنم، نمی‌توانم در کوچه‌ها قدم بزنم و با همه این گرد و خاک و گل، چطور می‌توانیم از سلامت و رفاه مردم صحبت کنیم؟»

 

مردم به خاطر نگرانی از امنیت، کودکان خود را به محل کار می‌برند

لیلا با اشاره به اینکه علاوه بر مشکلاتی که قبلاً به آن‌ها اشاره شد، مسائل ایمنی نیز وجود دارد، گفت: «هم‌زمان با مشکلات بهداشتی با مشکلات ایمنی نیز روبه‌رو هستیم. برای مثال، خرید یک خودرو به دلیل نبود امنیت کافی در مسیر رفت‌وآمد، در زمان تحصیل لیسانس من مشکل‌ساز شد. مسئله برق هم مشکل ساده‌ای نیست. یک سال پیش، در سامانداغ دو کودک جان خود را از دست دادند. این ماه، کودکی به دلیل آتش‌سوزی که از برق گرفتگی ناشی شده بود، جانش را از دست داد.

مردم به خاطر همین نگرانی از امنیت، کودکان خود را به محل کار می‌آورند. از آنجایی که تعداد مراکز مراقبت روزانه در بسیاری از مناطق هنوز کافی نیست و پرسنل تمام‌وقت ندارند، ما خودمان به صورت تمام‌وقت کار می‌کنیم. برای مثال، آخر هفته گذشته، یکی از همکاران پرستارم که هم‌شیفت من بود، دو فرزندش را همراه خود آورده بود. بیمار او وضعیت وخیمی داشت، همسرش کارگر بود و در آخر هفته مشغول کار بود. برای کودکان، به جز کانتینر، جایی نبود که در آن بمانند. او ناراحت بود و فرزندانش را همراه خود آورد تا وقتی که همسرش از سر کار برگشت و آن‌ها را برداشت.»

لیلا کالین در ادامه با اشاره به اینکه محل کار والدین برای حضور کودکان مناسب نیست، گفت: «این کودکان کوچک هستند و گاهی اوقات بیمار می‌شوند. از این گذشته مردان نمی‌توانند به خوبی از کودکان مراقبت کنند. پرستاران زن به بیماران رسیدگی می‌کنند و کار خود را انجام می‌دهند اما نمی‌توانند با فرزندان خود وقت بگذرانند. همین وضعیت برای همکاران ما که در خدمات اجتماعی کار می‌کنند نیز رخ می‌دهد. این همکاران ما در بخشی از سیستم کار می‌کنند که می‌گوید ما به رفاه کودکان و زنان اهمیت می‌دهیم، اما خودشان نمی‌توانند به فرزندانشان رسیدگی کنند. دولت اعلام کرده است که امسال را به عنوان «سال خانواده» نامگذاری می‌کنیم، اما امسال، سال خانواده نیست. هیچ چیز واقعی نیست. تنها یک بهانه است برای اینکه دست زنان از هر حوزه‌ای از زندگی کوتاه شود. این واقعاً ناعادلانه است.»

لیلا توضیح داد که آنها می‌توانند تنها یک تا دو ساعت درباره مشکلات صحبت کنند و ادامه داد: «اما ما می‌دانیم که هر اتفاقی بیفتد، بارش بر دوش زنان است. کودکان به مدرسه می‌روند، زنان مسئول می‌شوند. وقتی به بیمارستان می‌روند، زنان مسئول هستند. مهدکودک نیست، زنان دوباره از کودکان خود مراقبت می‌کنند. بار زندگی همیشه بر دوش زنان است. ما همچنین می‌دانیم که زنان اینجا زندگی را خواهند ساخت. همان‌طور که در روز زمین‌لرزه کسی نبود، زنان دوباره آستین‌ها را بالا زدند و دست‌هایشان را به سوی همسایگان خود دراز کردند. دوباره در اینجا زنان زندگی را می‌سازند. به همین دلیل ما امیدواریم. مشکلات بسیار بزرگی وجود دارد، گاهی می‌گوییم که اینجا نمی‌توانیم نفس بکشیم، چه کاری می‌توانیم بکنیم؟ اما باز هم می‌دانیم که ما اینجا تنها نیستیم. زنان مبارز هستند. به همین دلیل، ما دوباره دست‌های خود را به هم می‌دهیم و زندگی را با هم می‌سازیم.»