مادران خاوران، جنبشی دادخواهی با بیش از چهار دهە مبارزە

مادران خاوران بیش از چهار دهە است بە دادخواهی خون بە ناحق ریختەی فرزندانشان برخواستەاند و در طول دوران مبارزاتشان با همەی فشارهای رژیم جمهوری اسلامی اما هیچ‌گاە از مبارزات برحق خود دست نکشیدە و اکنون پرچمدار همەی جنبش‌های دیگر در ایران هستند. مبارزات مادران ایران علیە استبداد رژیم جمهوری اسلامی با فعالیت مادران خاوران آغاز شد اما اکنون مادران جانباختگانی کە در این چهار دهە فرزندانشان را از دست دادەاند نیز بە دادخواهی برخواستە و سیل عظیمی از اعتراضات مادران علیە رژیم ایجاد شدە است.

قسمت دوم و پایانی

 

شهلا محمدی

مرکز خبر- بخش دوم گزارش مادران خاوران و گفت‌وگو با فعالین دادخواهی مرسدە قائدی زندانی سیاسی سابق و از اعضای جنبش دادخواهی و خانوادەی مادران خاوران، همچنین زمان مسعودی کنشگر سیاسی-اجتماعی و از اعضای جنبش دادخواهی.

 

یکی از اتفاقاتی کە وجود داشت محاکمەی حمید نوری بە عنوان فردی کە در جنایات دهەی شصت دست داشت، تاثیر محاکمەی او را بر جنبش دادخواهی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مرسده قائدی:‌ جنبش دادخواهی نقاط بسیار مهمی پشت سر گذراند و مهم‌ترین آن دادگا ە مردمی ایران تریبونال بود کە در سال ٢٠١٢ در دو مرحلە کمیسیون حقیقت‌یاب تشکیل شد، می‌بینیم کە کتاب‌های آن اکنون در دادگاە نوری استفادە می‌شود و در واقع سندسازی کە در آن دادگاە انجام گرفت و رژیم را بە جنایت علیە بشریت محکوم کرد کە بە طبع این دادگاە دادگاە مردمی در سراسر جهان هستش و ما ایدەی آن را از دادگاە راسل گرفتیم و الان هم می‌بینیم کە چنین دادگاهی در جهان وجود دارد، نکتەی مهم این دادگاە این است کە همزمان با در قدرت بودن رژیم دادگاە در خارج از ایران برگزار شد و اتفاق بسیار مهم همین دادگاە حمید نوری بود کە این در تاریخ دادخواهی مردم ایران بسیار نقطەی عطفی است و من در تجربەای کە خودم با حضور در آن دادگاە داشتم کاملا تجربەی متفاوتی بود کە شما رودرروی جنایتکاری قرار می‌گیرید جنایتکاری کە با تمام وجود از جنایتی کە انجام شدە حمایت می‌کند.

قبل از رفتن بە دادگاە با وکلای پروندە صحبت می‌کردم و می‌گفتند این همانند اتفاق آدولف آیشمن دوران نازی است نخستین کسی پس دوران نازی در اسرائیل دادگاهی شد و نخستین جنایتکار نازی بود، وقتی بە دادگاە رفتم دیدم حمید نوری بە وطور واقعی آیشمن دوران دهەی شصت است، ولی اتهامش مشارکت در قتل‌عام سال شصت و هفت بود و دیدم با تمام حرکاتی کە انجام می‌دهد بە تمام قد بە دفاع از جمهوری اسلامی آمدە و در مقابل مردم ایران و جنبش دادخواهی ایستادە و بە عنوان تجربەی ما کە تجربەی دادگاەهای مردمی ایران تریبونال را داشتیم و هر روز داریم مبارزە می‌کنیم تجربەی دیگر از این زاویە است کە شما می‌بینید یک جنایتکار چگونە دفاع می‌کند و مسئولیتی کە دادخواهان دارند و مسئولیتی کە شاکیان دارند مسئولیت بزرگی است و با برگزاری این دادگاە نقاط ضعف و قوت جنبش دادخواهی را می‌بینیم.

نقاط مثبت این جنبش این است کە در پنچ کتاب این جنایات را مکتوب کردیم ولی همچنان وقتی بە این دادگاە می‌رویم متوجە می‌شویم هنوز از نظر تاریخی احتیاج بە مکتوب کردن داریم و احتیاج داریم در مورد این تاریخ و بە ویژە تاریخ دهەی شصت کار کنیم، چون ٩٨ با میدیاهای اجتماعی و با امکاناتی کە وجود داشت خود مکتوب شد، تنها سال ٩٨ بیش از ٢٠٠٠ فیلم ثبت شدە داشتیم ٨٨ و ٨٧ همینطور، ولی این دورەی تاریک سیاە دهەی شصت از این امکانات برخوردار نبودیم هم خود ما و هم خانوادەهای ما در فضایی خفقان سرکوب شدیم.

هیچ کدام از این خانوادەهایی کە از آن سخن می‌گوییم هیچ کدام از شلاق‌هایی کە رژیم بر تن آنان وارد آورد، دستگیر و زندانیشان کرد بە صورت مکتوب سند  نداریم، اما خوشبختانە اکنون وقتی کە ناهید شیرپیشە را دستگیر می‌کنند بە صورت علنی در مورد آن صحبت می‌کند و این یکی از دستاوردهای جنبش دادخواهی است. بە همین دلیل این دادگاە روند دادخواهی را بە نفع جنبش عوض کرد و بە گفتەی وکلا بە احتمال ٩٠ تا ١٠٠٪ محکوم خواهد شد و این یکی از دستاوردهای دهەی شصت است چرا کە رخدادهای دهەی شصت بە جهانیان ثابت خواهد شد. هرچند اکنون هم از این موضوع مطلع هستند و با جمهوری اسلامی مماشات می‌کنند اما با جهانی شدن این موضوع دیگر نمی‌توانند سکوت کنند.

دیگر اتفاق مهمی کە افتاد دیدبان ایران کە زیرمجموعەی دادگاە ایران تریبونال هستش صدای دادگاە را پخش کرد و  با این کار تاریخ ساختیم، تاریخ از این زاویە کە فردای عدم وجود ما نسل جدیدی کە بخواد دادگاەهای مردمی را در ایران برگزار کنند ما مکتوب کردیم کە نوری اعتراف کرد، از شلاق حمایت کرد، نوری گفت هزاران هزار نفر را بە اعدام کردند و همەی اعترافات او در این دادگاە موجود است. علاوەبر نشان دادن ابعاد مثبت جنبش این دادگاە ابعاد منفی جنبش ما را نیز نشان داد کە باید با اتحاد بیشتر کار کنیم.

 

اهداف و برنامەهای جنبش دادخواهی برای سال ٢٠٢٢ چیست؟

زمان مسعودی: ابتکار تشکیل دادگاە مردمی ایران تریبونال در سال ٢٠١٢ در واقع یک آوانگارد بود برای مسائلی کە پس از آن اتفاق افتادە بود و جنبش دادخواهی ما کە یکی از جنبش‌های بالندەی کشور ما است در واقع از آنجا نشات گرفتە و مهم این است کە جنبش دادخواهی روبە آیندە است و این رو بە آیندە بودن بە این معنا نیست کە ما باید صبر کنیم کە یک حکومت مردمی ایجاد شود و این جنبش را پیش ببرد بلکە جنبش دادخواهی باید از الان اسناد و مدارک خود را تهیە کند و با سندسازی برای نسل‌های آیندە شفاف‌سازی کند.

من فکر می‌کنم جنبش دادخواهی یک جنبش جهانی است و فقط محدود بە ایران نیست، ما نیز بخشی از این جنبش دادخواهی جهان هستیم و تجربەهای تاریخی بسیاری وجود دارد در کشورهای مختلف کە بە ویژە یک دورە حکومت استبدادی بر آنها حاکم بودە است بە ویژە در کشورهای آمریکای جنوبی، آرژانتین، پرو، سریلانکا و حتی در روسیە هم مادران روسی هستند.

مثلا در شیلی بعد از کودتای فاشیست‌ها بە رهبری آگوستو پینوشه علیە سالوادور آلیان رئیس‌جمهور سوسیالیست شیلی، در واقع هزاران انقلابی کمونیست را یا کشتند و یا هنوز مفقودالاثر هستند و هنوز خانوادەها دنبال بچەهای خود می‌گردند. یا در آفریقای جنوبی بعد از پایان آپارتاید استعمارگران سفید بر سیاە، کمیتەهای حقیقت‌یاب ایجاد شد و اینکە این کمیتەها موفق بودند یا نە بحث دیگری است ولی بە هرحال ما می‌توانیم از تجربیات مردم دادخواە این کشورها هم دستاورهایشان و هم اشتباهاتی کە انجام دادەاند استفادە کنیم.

 با وجود تمام تفاوت‌ها، این دادگاە در کشورهای مختلف یک هدف مشترک دارند کە می‌توان گفت تلاشی است برای روشن شدن حقیقت در مورد جنایاتی کە اتفاق افتادە است، یا شناسایی و معرفی این جانیان همانند نوری و گردن گرفتن این جنایات از سوی این جانیان و در نهایت شاید اگر خیلی خوشبین نباشم خسارتی کە باید پرداخت شود.

ولی در ایران مهم‌ترین اهداف جنبش روشنگری و آگاهی جامعە از این جنایات است، همانطور کە می‌دانیم جامعەی ایران آنقدر بستە بود و خفقان وجود داشت کە کسی متوجە نبود چە می‌گذرد و این‌ها دستشان برای کشتن انسان‌های مترقی این مملکت باز بود، بە هرحال این جنایت علیە بشریت و نسل‌کشی باید در جامعە حساسیت ایجاد کند.

من خودم را در حدی نمی‌دانم کە پیامی بە مبارزانی کە سال‌ها است تلاش می‌کنند بدهم، اما امیدوارم قبل از هرچیزی در سال جدید دست‌اندرکاران جنبش دادخواهی و همەی جنبش‌های اعتراضی، زنان سلامت و نیروی بیشتری برای پیشبرد این امر مهم داشتە باشند.

با مرگ هر انسانی زندگی او پایان می‌یابد و خودش نیست تا آنچە بر او گذشتە را بازگو کند، یعنی کسانی کە در زندان‌های رژیم جمهوری اسلامی بودەاند نیستند تا زندگی خود را بازگو کنند و این بازماندگان آنها هستند کە در مورد آنها می‌گویند و بە جامعە توضیح می‌دهند.

و چون ما بهر حال به کهولت سن می‌رسیم و خاطره‌های این جنایات باید زنده نگه داشته شوند، نسل‌های بعد از من و جنبش باید بە کار خود ادامە دهد و پیوند بین نسل‌های جدید و نسل ما بە وجود بیاید و نسل جدید هم کم نیستند کە اکنون دارند مبارزە می‌کنند و وظیفەی ما حمایت از آنها در اختیار قرار دادن تجربیات مثبت و منفی ما است.

شاید هم خیلی خوشبین هستم ولی آرزو دارم جنبش دادخواهی فراخوان دهد کە گروەهای مختلف، سازمان‌های سیاسی، رونامەنگاران، پژوهشگران، جنبش زنان، دانشگاهیان، وکلای مترقی، هنرمندان، مستندسازان و بقیەی کنشگران جامعە کە با ما در پیشبرد این امر مهم همکاری کنند و نباید اجازە دهیم صدای دادخواهی خاموش شود و تاریخ ما را تحریف کنند. تاریخ زندگی گذشتەی جوانان ایران باید نسل در نسل بە دست ما و انسان‌های ما نوشتە شود.