آیین یارسان و نقش زنان یاری

مرکز خبر - دین مردم اهل حق یا یارسان "یاری" نامیده شود و هر فرد یارسان هم در داخل جامعه خود "یار" خوانده می‌شود. باورهای دین یاری به باورهای هندوایرانی باستان بازمی‌گردد و خاستگاه آن منطقه "هورامان" در کوردستان ایران است. آیین‌ها و شکل کنونی دین یارسان در قرن هفتم از سوی "سلطان اسحاق" پایه‌گذاری شد و تطور یافت. یارسان‌ها عمدتاً در نواحی کوردنشین غرب ایران مخصوصاً در کرماشان، و در مناطقی در نزدیکی تهران، برخی از شهرهای شمال کشور و نیز در بخش‌هایی از عراق ساکن هستند.

منابع داخلی جامعه یارسان، جمعیت آنها را در داخل ایران بیش از سه میلیون نفر تخمین می‌زنند. بخشی از پیروان دین یاری هم به‌ویژه پس از انقلاب ایران مهاجرت کرده و عمدتاً در کشورهای اروپایی نظیر سوئد و آلمان زندگی می‌کنند.

یارسان‌ها بر اساس فلسفه "دونادون" و "انسان‌خدایی" معتقدند که پس از مرگ، بسته به اینکه با چه کیفیتی زیسته‌اند، در جامه‌ی تازه‌ای به زندگی برمی‌گردند؛ و این چرخه که به هر دور آن یک "دون" می‌گویند تا "خدایی" شدن یا رسیدن به "منزل عافیت ابدی" فرد ادامه می‌یابد، که در طولانی‌ترین حالت تا هزار و یک دون یا مرحله طول می‌کشد.

جامعه‌ی یارسان از یازده خاندان بزرگ تشکیل شده که هر فرد به یکی از این خاندان‌ها "سرسپرده" می‌شود، به این معنی که "پیر" و "مرید" هر فرد از میان خاندان او تعیین می‌شود. پیر در یارسان‌ها همان مدرس دینی و مسئول انجام مراسم مذهبی است.

 

یاران: یاران سلطان اسحاق به گروه‌های زیر تقسیم شده‌اند: هفتن، هفتوانه، هفت نفر اهل قول طاس، هفت هفتوان، چهل تن، چهل چهل تنان، هفتاد و دو پیر، نود و نه پیر شاهو، شصت و شش غلام کمربند زرین، هزار و یک غلام خواجه صفت، بیور هزار غلام و بی ون غلام.

هفتن: مخفف هفت تن است، که از یاران طبقه‌ی اول سلطان اسحاق محسوب می‌شوند. آن‌ها برای هدایت مردم، در هر دورانی در قالب انبیا و خاصان ظاهر می‌شوند.

هفتن دارای مقام هفت مَلک مقرب‌اند و نام آن‌ها به شرح زیر است:

  • پیر بنیامین سمت پیری بر عموم اهل حق را داشته‌است.
  • داود سمت دلیلی بر عموم اهل حق را عهده‌دار بود.
  • سومین یار سلطان، پیرموسی بود که سمت دفترداری و منشی سلطان را برعهده داشت. او هم ذات میکائیل بود که مأمور ثبت اعمال است.
  • مصطفی داودان ریاست امور انتظامات را عهده دار بود.
  • خاتون دایراک ملقب به خاتون رمزبار (هم مقام حورالعین) علاوه بر اینکه مادر سلطان بود، شفیع یاران و رئیس جامعه‌ی نسوان اهل حق نیز بود.
  • شاه ابراهیم و بابا یادگار (شاه یادگار) نیابت سلطنت عرفانی سلطان را داشته‌اند، از آنجایی که سلطان خودش لقب شاهی معنوی داشت آنان را هم شاه خطاب کرد. شاه ابراهیم هم مقام عقیق (ملک طیار) و بابایادگار هم مقام ایوت می‌باشد.

 

تنبور و تنبورنوازی جایگاه ویژه‌ای در آیین یارسان دارد و تقریباً هیچ مراسمی از عروسی گرفته تا ختم و عزا، بدون نواختن تنبور برگزار نمی‌شود. نیایش‌های گروهی یارسان‌ها موسوم به "جم" همراه با نذر و نیاز و قربانی عموماً در مکانی به نام جمخانه برپا می‌شود و سه روز در سال را روزه می‌گیرند که به آن روزه خاونکار می‌گویند.

کتاب مقدس دین یاری "دیوان گوره" نام دارد که نگارش و تدوین آن از زمان سلطان اسحاق شروع شد. علاوه بر آن، متون کلامی و دفاتر آیینی که عمدتاً به زبان گورانی و کوردی سورانی و ترکی سروده شده‌اند، منابع دیگر یارسان‌ها به‌شمار می‌روند.

سرِّ مگو

پیروان دین یارسان به‌تدریج و به‌واسطه سیطره‌ی فزاینده‌ی اسلام، در جستجوی حریمی برای حفظ آیین و جامعه خود به مناطق کوهستانی روی آوردند.

آنها برای اجرای آزادانه‌ی مراسم و سنت‌هایشان مناطق دورافتاده را برگزیدند و باورهای خود را از دیگران پنهان نمودند تا آنجا که در طی زمان کل این دین به عنوان یک "سرِّ مگو" تلقی شد. این "سِر" به صورت شفاهی و در قالب شعر حفظ و منتقل شده که به "کلام" معروف است. هرچند عقاید آنها به‌طور صریح در کلام‌ها آورده نشده و در لفافه و راز و رمز بیان شده‌است. از نظر یارسان‌ها دلیل این پنهان کردن دفاع از خود در برابر کسانی است که قصد آزار آنها را دارند. پیروان سنتی دین یاری معتقدند، بازگویی "سرّ مگو" به معنای فاش کردن دنیای آنها برای کسانی است که ممکن است آن را درک نکنند یا توانش را نداشته باشند.

زنان یارسانی

«در آیین یارسانی هیچ گاه تمایزی بین زن با مرد قائل نمی‌گردد و همیشه بشر به عنوان تمامی زنان و مردان به طور مساوی و به طور یکسان مطرح می‌گردد. این موضوع را به روشنی در چگونگی نظام آفرینش بشر به دست حق تعالی می‌توان دید که طبق نامه‌ی سرانجام انسان چه جنس نر و چه ماده از یک خمیر و از یک مایه آفریده شده‌اند و نه اینکه مثلا زن  از دنده‌ی مرد آفریده شده و یا دیگر تعابیر و برداشت‌ها که در این زمینه وجود دارند و زن را موجودی می‌دانند که از وجود مرد به وجود آمده و در برابر مرد از آفرینشی ناقص برخوردار است.

 در آیین یارسانی یاران را به یاران زن و مرد تقسیم نمی‌کند و مرادش همه‌ی یاران از پیر بنیامین گرفته تا خاتون رمزبارو یا شاه ابراهیم و داود کوسوار و تمامی بنی‌بشر است. آری در هیچ کجا از کلام‌ها و قوانین یارسان نمی‌توان حتی یک نمونه و یا یک بیت را یافت که دستور و یا توصیه‌ای برای زنان با مردان متفاوت آمده باشد چه در طریقه‌ی امرار و معاش جسمی و چه در طریقه‌ی عرفان و سیر و سلوک روحی  و این یکسانی و برابری تا بدان جاست که موضوع زن و مرد اصلا مطرح نیست و حتی در بین آثار محققان و پژوهشگران نیز نمی‌توان مطلبی را یافت که به مسئله‌ی زن در باورهای یارسانی پرداخته باشد چون همانطور که ذکر شد در ایدئولوژی و جهانبینی یارسان هیچ گاه زن و مرد متفاوت نیستند و همواره از زنان و مردان در غالب بشر و آدمی و یاری، یکسان و برابر ذکر شده است. نمونه‌ی از این طرز تفکر را می‌توان در این گفتار از نامه‌ی سرانجام پردیوری به وضوح مشاهده کرد:

سکه‌ی ثابتی مهر نر و ما

شهادتی رموز راستگو راهنما

یعنی: اعتبار مرد و زن در آن مُهر و داغی (نشانه‌ای) است که خداوند در روز ازل بر مرد و زن به طور مساوی و ثابت گذاشت، پس هر دو زن و مرد خزینه و گوهر گرانبهایی می‌باشند از حکمت پروردگار و آن رمز و رموزی که خداوند بر مرد و زن نهاد شاهدی راستگو و راهنما برای زندگی مرد و زن می‌باشد.

از دیگر نشانه‌ها و دلایل برابری زن و مرد در اعتقادات یارسان وجود زنان عارفه‌ی بسیاری است که گاه آنچنان مقام و منزلتی را دارا هستند که از زمره‌ی برترین و والاترین مقام‌های عرفانی و باطنی یارسان می‌باشند. مانند خاتون دایراک (خاتون رمز بار) که در کنار پیر بنیامین و داود کوسوار و … جزء "هفتن" می‌باشند که بنا به نامه‌ی سرانجام، نمودار هفت فرشته‌اند که از گوهر خداوندگار آفریده شده‌اند و آنچه در جهان بالا و پایین است در تحت حمایت آنان قرار داده شده است و در باورهای یارسان هیچ مقامی بجز ذات سلطان اسحاق از هفتن برتر و والا تر نیست. شمار این زنان عارفه بسیار است اما اسامی ایشان از قرن چهارم هجری تا قرن یازدهم به شرح زیر است:

  • جلاله خانم لرستانی، دایه تبریز اورامی، ریحانه خانم لرستانی، خاتون گلی، فاطمه لره گوران، خاتون دایراک رمزبار و...

این برابری و یکسانی را در زندگی روزمره و معمولی اقشار پیروان یارسان، نیز می‌توان مشاهده کرد و می‌توان شاهد بود که کانون خانوادگی در بین یاران حقیقت از گرمی و صمیمیت بسیاری برخوردار است و کمترین آمار طلاق و جدایی را به خود اختصاص داده است.

یارسانی‌ها معمولا رابطه‌ی گرم و صمیمی خانوادگی را حفظ نموده و زن ومرد برای همدیگر احترام بسیار قائلند، در مناطق روستایی و عشایری، زنان در کنار مردان به کارهای کشاورزی و دامپروری مشغول بوده‌اند.

شاید در اینجا خالی از لطف نباشد که یکبار دیگر کلام پیر موسی را درباره‌ی قداست ازدواج و حرمت آن باهم مرور کنیم :

نی جم و حق  شر، نی جم و حق شر     رای جفت و جامی نی جم و حق شر

حق و حقیـقت نه گــــردین پاکتـــر اینا      و انامــان دعــای ای مظـهــر

دعای حـلالـی جفت ماده و نــــر          پــی عشوه  فانی چـــی دام و بشــر

 

مورد دیگر، مسئله‌ی ارث و میراث است که از دید یارسان زن و مرد حق یکسانی را دارا می‌باشند ولی چون قوانین امروزی ایران طبق احکام اسلامی سهم زن را نصف مرد بیان داشته، برخی از یاران پردیور برای اجرای قوانین و مقررات دولتی‌، آنرا اجرا نمی‌کنند ولی در میان برخی خانواده‌ها و اقوام رایج است که سهم ارث به طور مساوی بین فرزندان تقسیم شود.» – (بهناز حسینی)

 

در قسمت‌های بعدی سعی خواهیم داشت در مورد زندگی و نقش زنان بخصوص زنان ذکر شده بیشتر به بحث بپردازیم.