انقلاب کوبا... روح زنان آوانگارد ( ۴ )

هایدی مبارزی کە در صفوف انقلاب با نام "یە یە" شناختە می‌شد. رفقای هایدی سانتاماریا کوادرادو، او را "یە یە" می‌نامیدند، هایدی در طول انقلاب کوبا برای تامین منابع مادی ارتش قیام، تلاش می‌کرد و همزمان کارهای مربوط بە حمل اسلحە را انجام می‌داد، نقش هایدی در ارتباط بین نیروهای مردمی و چریک‌ها تاثیرگذار بود.

هایدی مبارزی کە در صفوف انقلاب با نام "یە یە" شناختە می‌شد.

رفقای هایدی سانتاماریا کوادرادو،  او را "یە یە" می‌نامیدند، هایدی در طول انقلاب کوبا برای تامین منابع مادی ارتش قیام، تلاش می‌کرد و همزمان کارهای مربوط بە حمل اسلحە را انجام می‌داد، نقش هایدی در ارتباط بین نیروهای مردمی و چریک‌ها تاثیرگذار بود.

مرکز خبر – هایدی سانتاماریا کوادرادو ، متولد ٣٠ دسامبر سال ١٩٩٢، در شهر کولا بلارا، از خانوادەای اسپانیایی است، هایدی از  همان دوران کودکی در مزارع چغندر کار می‌کرد.

در نوجوانی بە عنوان پرستار و مدت کوتاهی نیز بە عنوان معلم کار می‌کرد، هایدی در مورد مسائل روز هوشیا بود و در اوایل دهەی ١٩۵٠بە همراە برادرش بە هاوانا سفر کرد، زندگی در شهری جدید برای او عجیب بود و این آغاز پیوستن وی بە صفوف انقلاب بود.

پس از پیوستن هایدی بە مبارزە، همەی اعضای خانوادە بە او پیوستند، هایدی و برادرش از طریق روزنامەهای "سون لوس میسوس" و "آل اکوسادور" توانستند صدای انقلاب را بە طیف وسیعی از مردم برسانند و خانەهایشان را بە ایستگاهی برای انقلابیون تبدیل کردە بودند.

 

 

"من  هم سکوت خواهم کرد"

در یکی از عملیات‌ها بە رهبری فیدل کاسترو در ٢۶ ژوئیە سال ١٩۵٣، کە بیش از ١٢٠ مبارز در حملە بە پایگاە نظامی مونوکادو مشارکت داشتند، هایدی سانتاماریا و ملبا هرناندز نیز حضور یافتند.

با وجود اینکە بیشتر انقلابیون مشارکت کنندە در این عملیات دستگیر شدند اما عملیات مورد استقبال گستردە قرار گرفت، هایدی نیز یکی از دستگیر شدگان بود و در دوارن بازداشت و شکنجە، شکنجەگر وی چشم برادرش را کە زیر شکنجە بیرون زدە بود بە او نشان داد و  تهدید کردە بود اگر اعتراف نکند چشم دیگر برادرش را بیرون خواهد آورد، اما هایدی در جواب گفتە بود، "برادرم با وجود اینکە چشمش را از دست داد سکوت کرد، پس من نیز سکوت خواهم کرد".

در آن دوران برادرش هابیل، معشوقش بورس لویس و بسیاری دیگر از دوستانش زیر شکنجەهای شدید جان باختند. پس از هفت ماە هایدی سانتاماریا و ملبا هرناندز از زندان آزاد شدند و بعد از آزادی نیز بە صورت مخفیانە بە فعالیت خود در صفوف انقلاب ادامە دادند، در این دورە بود کە هایدی با همراە مبارزش آرماندو هارت ازدواج کرد و صاحب دو پسر بە نام‌های هابیل و سلیا شدند.

هایدی بە اشکال مختلف فعالیت داشت و مدتی نیز برای تهیەی بودجە و سلاح بە ایالات متحدەی آمریکا رفت، پس از یک دورەی طولانی مبارزە در شهرها، هایدی بە منظور پیوستن بە یگان‌های چریکی سیرا مایسترا بە کوهستان رفت  و در آنجا بە گردان زنان پیوست.

هایدی کە در میان انقلابیون با نام "یە یە" شناختە می‌شد، پل ارتباطی میان مردم انقلابی و چریک‌ها بود ونقش موثری در تامین منابع مادی و سلاح داشت، هایدی همچنین بە واحد زنان ماریانا گرگلیس پیوست و در عملیات‌های مهمی مشارکت داشت.

اواخر سال ١٩۵٨ بە منظور تامین سلاح و مهمات بە شهر میامی در ایالات متحدە رفت و یکم ژانویە سال ١٩۵٩ هنگامی کە شنید رژیم باتیستا در حال سقوط است  بە کوبا بازگشت.

پس از پیروزی انقلاب، کوبا از سوی ایالات متحدە آمریکا تحریم شد و آمریکا جنگ رسانەای خود را علیە این کشور آغاز کرد، بە منظور شکستن تحریم هایدی پروژەی "لا کاسا دیلاس آمریکا" را راەاندازی کرد، در آوریل سال ١٩۵٩ توافقنامەی لاکاسا بین کشورهای آمریکای جنوبی  و بە منظور تمرکز بر منابع موجود در این كشورها امضا شد.

پروژە لاکاسا توسط گابریل گارسیا مارکز، پابلو نرودا و خوزە ساراماگو، السا آلونسو و ادواردو گالانو منتشر شد.

 

 دو روز پس از بیست وهفتمین سالگرد حملە بە پایگاە نظامی مونوکادا ، هایدی سانتاماریا خودکشی کرد و بدون برگزاری هیچ مراسمی در  میدان انقلاب کوبا بە خاک سپردە شد.

کسی از علت خودکشی هایدی خبر نداشت اما دوستان او می‌گفتند ٧ ماە قبل از خودکشی هایدی تصادف کردە بود و این تصادف تاثیرات روحی بسیاری بر وی داشتە است، علاوەبر این از دست دادن پی در پی دوستان نزدیک باعث تشدید مشکلات روحی در وی شد و بە همین دلیل بە زندگی خود پایان داد.