رقص، زبان جهانی برای صلح و دوستی
رقصیدن باعث ایجاد شادی و نشاط میشود اما حاکمیت مردسالارانهی جمهوری اسلامی در ایران زنان را از رقصیدن و شادی کردن منع میکند. گروهی از زنان از تجربیات و علاقەی خد بە رقص میگویند کە بە دلیل تبعیض و ممانعت نتوانستەاند بە آن دست یابند.
سایدا شیرزاد
سنە- روز جهانی رقص یک جشن جهانی رقص است که توسط کمیته رقص مؤسسه بینالمللی تئاتر (ITI)، همکار اصلی هنرهای نمایشی یونسکو ایجاد شدهاست. این رویداد هر ساله در ۲۹ آوریل، یعنی سالگرد تولد ژان ژرژ نووره (۱۸۱۰–۱۷۲۷)، خالق باله مدرن برگزار میشود. در این روز تلاش میشود تا از طریق رویدادها و جشنوارههایی که در سراسر جهان برگزار میشود، مشارکت و آموزش رقص را تشویق کند.
روز جهانی رقص، برای نخستين بار در سال ۱۹۸۲ از سوی سازمان يونسکو به رسميت شناخته شد. رسميت يافتن چنين روزی در تقويم نیز نتيجه تلاش یک سازمان غيردولتی جهانی به نام «شورای بينالمللی رقص» بود. یونسکو رسماً ITI را به عنوان سازندگان و برگزار کننده این رویداد به رسمیت میشناسد.
روز تولد ژان ژرژ نوور، دلیلی برای نامگذاری این روز شده است. ژان ژرژ نوور کسی بود که تحولی عظیم در باله به وجود آورد. ژان ژرژ نوور رقصنده و طراح رقص اهل فرانسه در قرن هجدهم بود. لقب او شکسپیر باله است.
هدف از این نامگذاری ارج نهادن به رقص به عنوان زبانی جهانی است؛ زبانی که انسانها را در صلح و دوستی به هم نزدیک میکند. هر سال در این روز، برنامههای متنوعی در کشورهای مختلف برای نشان دادن این هنر نمایشی برنامهریزی و اجرا میشود.
این روز برای کسانی که میتوانند ارزش و اهمیت هنر رقص هنری را ببینند، جشن میگیرند و به عنوان یک بیدار کننده برای دولتها، سیاستمداران و نهادهایی عمل میکنند که هنوز ارزش آن را برای مردم نشناختهاند.
رقص در ایران
ایران، کشوری است با تنوع ملیتی کە شامل خلقهای کورد، ترک، بلوچ، لر و... میباشد. هر خلق آداب و رسوم خاص خود را دارد و رقصیدن نیز در لابهلای این آداب جای گرفته که باعث تنوع انواع رقص در ایران شده است.
در حالی که رقص میتواند به عنوان یک ورزش به سلامت مردم و در پی آن به سلامت جامعه کمک کند و نیز سبب شادی و نشاط میشود؛ اما حاکمیت مردسالار جمهوری اسلامی، مخالف هرگونه شادی بوده و با اعمال محدودیتهای فراوان به ویژه برای زنان، رقصیدن را ممنوع و غیرفانونی اعلام کرده و مردم به خصوص زنان را از انجام هر رقصی منع کرده است.
همزمان با گسترش اعتراضات سراسری خلقهای ایران علیه دولت جمهوری اسلامی، شماری از زنان در شهرهای مختلف با رقصیدن در خیابانها به عنوان رقص اعتراضی، به نافرمانی مدنی دست زدهاند.
زنان از تجربیات خود میگویند
س. ح ٣١ ساله در مورد رقص و ممنوعیتهای آن میگوید: همیشه عاشق رقصیدن بودم و در همهی مراسمات خانوادگی از من میخواستند برقصم اما شرایط جوری بود که باعث میشد خجالت بکشم. پدرم با رقص مخالف نبود اما مادرم همیشه طوری رفتار میکرد که ما باید از پدرمان خجالت بکشیم تا دختر خوبی باشیم. بزرگتر که شدم توانستم افکار مادرم را تغییر دهم اما تغییر فکر یک جامعه سختتر بود. بعضی وقتها دلم میخواست با آهنگهایی که نوازندگان خیابانی در خیابانها اجرا میکردند برقصم اما هیچ وقت این جرات را نداشتم و این باعث شد تا به خودم قول بدهم این امکان را برای دخترم فراهم کنم تا از شاد بودن و رقصیدن خجالت نکشد.
ر. ر، ٣٣ ساله نیز اینگونە تجربیات خود را بازگو میکند: ١۵، ١۶ سال داشتم که برنامههایی میدیدم که علاقهمندان به رقص در آن شرکت میکردند و با هم مسابقه میدادند. من نیز خیلی به رقص علاقه داشتم و دوستانم میگفتند شرکت کنم اما به خاطر اینکه رقصیدن برای زنان ممنوع است و بردارهایم اصلا اجازه نمیدادند در مراسمهای خودمان برقصم چه برسد اجازه بدهند به خارج از ایران بروم.
پ. ا، ٣١ ساله در این مورد میگوید: من به رقصیدن خیلی علاقه دارم و همیشه در خلوت خودم میرقصم. حتی خودم میتوانستم رقص طراحی کنم. برای روز عروسیم رقص قشنگی طراحی کرده بودم و به شدت دلم میخواست برقصم اما با مخالفت همسرم روبهرو شدم و نتوانستم اینکار را بکنم چون رقصیدن برای زنان تعریف نشده است.
هلن ٢٩ ساله نیز از علاقەی خود بە ورزش و رقص و بعیدهایی کە درون خانوادە تجربە کردە است میگوید: من به ورزش خیلی علاقهمند بودم. ٧ سال داشتم که در ژیمناستیک ثبت نام کردم و مادرم و پدرم نوبتی من را میبردند باشگاه. کمی که گذشت اجازه ندادن بروم چون میگفتند نمیتوانند هم من را ببرند و هم برادرم را و فقط برای برادرم وقت گذاشتند. از آن جریان به بعد همیشه خودم را سرزنش میکردم و میخواستم هرکاری انجام دهم میگفتم زن نباید این کار را بکند. رقصیدن هم یکی از کارهایی بود که من همیشه خودم را از آن منع میکردم با وجود اینکه به آن علاقه داشتم.