دومین رویداد جایزه بزرگ نقاشی معاصر ایران در خانه هنرمندان ایران
مرضیه شریفی، یکی از هنرمندان شرکتکنندە در نمایشگاه میگوید: اسم مجموعهام را «تو میدمی و آفتاب میشود» انتخاب کردم. این مجموعه تلاش دارد عدم حضور زن در یک زندگی را به تصویر بکشد که نمونهای کوچک شده از جامعه ماست.
شبنم توکلی
تهران- نمایشگاه دومین رویداد «جایزه بزرگ نقاشی معاصر ایران» دوم بهمن ساعت ١٧ در گالری استاد مرتضی ممیز افتتاح شد و تا ١١ بهمن ۱۴۰۲میزبان علاقهمندان است. در این فراخوان ١٠٨٩هنرمند با بیش از ٢٨٠٠ اثر شرکت کردند. در مرحلهی اول (آنلاین) این جایزه ۲۰۴ اثر از ١٨٢ هنرمند با تکنیک و موضوع آزاد پذیرفته شد که از این تعداد در مرحلهی دوم ۱٨۵اثر از ١٧٣هنرمند برای نمایش در پاییز و زمستان انتخاب شد. آثار ارسالی به دبیرخانه این جایزه، توسط هیئت انتخاب و داوری متشکل از رضوان صادقزاده و معصومه مظفری و جمشید حقیقت شناس بررسی شده است.
هدف از این رویداد بزرگ، حمایت از هنر و هنرمندان، توجه بیشتر به هنر نقاشی و هنرهای تجسمی، ایجاد بستری مناسب برای نمایش رویکردهای معاصر در نقاشی ایران، زمینهسازی رشد و بالندگی هنرمندان، انتخاب و معرفی سالانه هنرمندان نقاش معاصر ایران به جامعه مخاطبان و ارجگذاری به فعالیتهای هنرمندان است.
مرضیه شریفی، یکی از هنرمندان جوان شرکت کننده در این نمایشگاه، او میگوید: این نمایشگاه اولین تجربه حضور رسمی من است. قبل از این مجموعه آثارم را در دانشگاه محل تحصیلم به نمایش گذاشتم.
علاقهی من به نقاشی از آنجایی شروع شد که داییام دبیر هنر بود و در محیط خانه همیشه حرف از نقاشی بود. از کودکی علاقه زیاد به هنر داشتم و برای شروع مسیرم هنرستان و رشته نقاشی را انتخاب کردم و در ادامه هم مدرک کارشناسیام در رشته نقاشی را از دانشگاه سراسری یزد گرفتم. در سالهای ابتدایی تحصیل در دانشگاه سبکهای مختلف نقاشی را امتحان کردم و برای انتخاب سبک خودم سردرگم بودم تا اینکه زمان انجام پروژه نهایی کارشناسی رسید و با توجه به اینکه استاد راهنما همه چیز را به عهده خودم گذاشته بود من بالاخره مسیرم رو پیدا کردم.
وی میگوید: اولین تصمیمی که گرفتم این بود که تفکرات خودم را بر روی بوم بیاورم و همه چیز از خودم باشد، بدون الهام و اقتباس از کارهای دیگران. موضوعی که انتخاب کردم مربوط به چیزی بود که همیشه دغدغه فکریام بود و در پس ذهنم همیشه دنبال فرصتی بودم که به سبک خودم به این مورد «زن» بپردازم.
برای شروع از بین مجموعه عکسهای گرفته شده توسط خودم شش عکس را انتخاب کردم و کارم را با همین تابلویی که در نمایشگاه به نمایش درآمده شروع کردم.
اسم مجموعهام را «تو میدمی و آفتاب میشود» انتخاب کردم. این مجموعه تلاش دارد عدم حضور زن در یک زندگی را به تصویر بکشد که نمونهای کوچک شده از جامعه ماست. برای طراحی هر اثر از این مجموعه سعی کردم از نمادهایی که با نقش زن گره خورده، استفاده کنم مثلاً نبود نور و گرد و غبار جای مانده بر روی وسایل، یادآور زندگیای که در جریان بوده و با فقدان زن، زندگی را غبار و دلمردگی برداشته است.
وی در ادامە میگوید: به طور اختصاصی در این تابلو نمادهایی که استفاده کردم آینهای پر از خاک و موهای چسبیده به اثر هستند.کوتاه کردن موهای زن در برخی از اقوام ایران به نشانه ناعدالتیهای جامعه و همچنین غم و اندوه فراوان یک شخص برای از دست دادن عزیزانش است، که باعث میشود از موهای با ارزش خود بگذرد. همین طور برخی معتقد هستند که مو نمادی از گیاه است و عمل بریدن آن نیز این معنا را دارد که زن از آسمان درخواست میکند تا همچون گریهی او بر گیسو (گیاه) بر زمین ببارد و متوفی را همچون گیاهی از نو برویاند، من از این حرکت الهام گرفتم و موی چیده شده خودم را به تابلو زدم برای بیان این غم که ناشی از فشارهای جامعه از بدو تولد بر روی زنان است تا نشان دهم وقتی جامعه سعی در انکار زنان دارد این زنان هستند که اثبات میکنند که در هر زمان و هر شرایطی غیرقابل انکار هستند و میتوانند همچون گیاهی از نو برویند و جامعهی خود را بسازند.