تراژدی هولناک محیط زیست کوردستان و مرگ زاگروس
جنگلهای زاگروس کە زمانی بە علت گستردگی پوشش گیاهی فراوان بە ریەهای فلات ایران معروف بود، دریاچەی زریبار معروف بە نگین دریاچەهای ایران و دریاچەی اورمیە دومین دریاچەی شور جهان، اکنون بە علت عدم مدیریت مسئولان و سیاستهای قهرآمیز دولت در حال نابودی هستند.
مژدە کرماشانی
مرکز خبر- در حالی کە تلاش برای حفظ محیط زیست و نگهداری از این منابع خدادادی وظیفەی هر انسانی است، اما بیشتر انسانها بە این وظیفەی خود عمل نکردە و بدون توجە بە عواقب ناخوشایند آن روند تخریب محیط زیست را در پیش میگیرند.
جنگلهای زاگروس بسان ریەهای فلات ایران هستند و تخریب آن میتواند آسیبهای بسیاری بە محیط زیست و تغیرات اقلیمی وارد کند، با این وصف هر سال شاهد قطع درختان بلوط و شعلەهای آتشی هستیم کە در موارد بسیاری بطور تعمدی بودە و زاگروس را بە آتش کشیدەاست. طی سالهای اخیر قطع بیرویه و گستردهی درختان بلوط در شهرهای مختلف از جملە کرماشان، مریوان و پاوە روند بیابانزایی را افزایش دادە است. این تخریبهای گسترده با واکنش فعالین و انجمنهای زیستمحیطی روبرو شدە و چندین گزارش و بیانیه در این رابطه منتشر کردەاند که با بیتفاوتی و عدم واکنش مناسب سازمانهای حکومتی مرتبط مواجه شدە است. آتشسوزیهای تعمدی مراتع و جنگلهای روژهلات(شرق) کوردستان به یکی از بلایای بزرگ طبیعت کوردستان تبدیل شده و علاوه بر خساراتی که بە درختان و جانوران وارد میكند جان فعالان محیط زیست را نیز بە خطر میاندازد.
جنگلهای زاگروس در آتش قهرآمیز حکومت اسلامی
در واقع آتشی کە بە جان جنگلهای زاگروس افتادە است، آتش عداوت و کینهای است که چهار دهه مانند بختک به جان حیات و طبیعت کوردستان افتاده و دست تاوانی در قفا دارد که بە طور مستمر فعالان محیط زیست را نیز تهدید میکند. چهار دهه است محیط زیست کوردستان هدف نابودی قرار گرفته و به بخشی از برنامهها و سیاست خصمانهی جمهوری اسلامی تبدیل شده است. نمونههای این خصومت روشن و آشکار است: معادن و منابع طبیعی کوردستان به یغما برده میشوند، آثار و میراث تاریخی آن مخدوش و منهدم میگردند، مراتع و جنگلهایش به آتش کشیده میشوند و رودها و آبراههایش تغییر مسیر داده شده و از طریق ایجاد شبکههای بزرگ آبرسانی به سایر استانهای ایران منتقل میگردد. در این میان کم نیستند کسانی که احساس مسئولیت و دلسوزی برای محیط زیست به دغدغهی همیشگیشان مبدل گشته است. همین احساس مسئولیت موجب تشکیل سازمان و تشکلهای زیست محیطی متعددی در بیشتر مناطق کوردستان شده تا هم وظیفهی اطلاعرسانی همگانی برای حفظ محیط زیست را بر عهده بگیرند و هم در فقدان پاسخگویی و احساس مسئولیت کارگزاران و ارگانهای حکومتی نسبت به زیستمحیط کوردستان، خود وارد عمل شوند و با کنترل آتشسوزیها در مراتع و جنگلهای کوردستان و کاشتن نهال، مرهمی بر زخمهای زاگروس باشند.
این سازمانها و اعضایشان بە دفعات مورد کینه و غصب نهادهای امنیتی قرار گرفته و برای بسیاری از آنان پروندهسازی شده است، با این وصف این اقدامات خصومتآمیز و ناروا آنان را به تسلیم وا نداشته و عزم آنان در خصوص محافظت از محیط زیست کوردستان را سست نگردانیده است. در همین راستا یکی از فعالان محیط زیست بە بازداشت فعالان محیط زیست و وارد کردن اتهامات گوناگون بە آنها از سوی ارگانهای دولتی اشارە کردە و میگوید «به صورت تقریبی، تمام فعالان محیط زیست به ارگانهای امنیتی احضار شدند و تعداد زیادی نیز بازداشت شدند و حتی آنها را متهم به همکاری با احزاب کوردی کردند. اصولا ارگانهای امنیتی هر نوع آگاهی جمعی و حفاظت و حراست از منابع کوردستان را از دید امنیتی کنکاش میکنند و معتقدم دلیل عدم مشارکت دولت در اطفای حریق آتشسوزیها زمین گیر کردن انجمنهای زیست محیطی کوردستان و رسیدن به اهدافشان که همان تبدیل کوردستان به زمین سوخته است میباشد.»
در حال حاضر مهمترین چالشهای زیستمحیطی در روژهلات کوردستان، آلودگی هوا، آلودگی منابع آب، پسماند، جنگلزدایی، فرسایش خاک و انقراض زیستی است. به هر نقطهای که نگاهی بیاندازیم یک چالش بزرگ زیست محیطی پیش روی ما قرار میگیرد که گذشتن از کنار هر یک از آنها یک خیانت به مردم کوردستان تلقی میشود چرا که زندگی و حیات آنان را در سالهای آینده بدون شک به مخاطره میاندازد.
فاجعەی زیستمحیطی دریاچەی مریوان
فاجعه زیستمحیطی دریاچهی زریوار مریوان و ورود فاضلاب به این دریاچه و در پی آن رشد بیرویهی نیزارها و مرگ ماهیان دریاچه، آتشسوزیهای مهیب در جنگلهای کوردستان و مناطق محافظت شده و در پی آن از بین رفتن حیات زیستی و منابع طبیعی، شکار بیرویه در مناطق حفاظت شده و خطر انقراض جانوران بومی و نابودی حیات وحش، ورود فاضلابهای انسانی، دامی، صنعتی و کشاورزی به منابع آبی و در پی آن بروز بیماریهای مختلف برای مردم، واژگونی تانکرهای حاوی مواد نفتی در رودخانهها و ورود این مواد به منابع آب آشامیدنی، دپو کردن پسماندهای شهری و صنعتی و عدم بازیافت پسماندها و ورود شیرآبهی این مواد به داخل رودخانه و ورود ریزگردها و آلودگی هوا و در پی آن حاد شدن بیماری بیماران تنفسی را تنها بخش کوچکی از مشکلات زیست محیطی در کوردستان است که مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند.
دریاچەی زریوار مریوان با اینکه یکی از منحصر به فردترین تالابهای آب شیرین جهان به شمار میرود، ولی متأسفانه در طول زمان بیمهریهای زیادی به خود دیده است و امروز دیگر مانند سالهای گذشتە، آب دریاچه زلال نیست و علیرغم اینکه سالها است برای نجات آن طرح جامع نجات نوشتهاند و جلسات و کارگاههای مختلف برگزار میکنند، اما خبری از یک کار عملی برای نجات آن نیست. ظاهراً داستان وعدهها دربارهی «زریوار» تمامی ندارد و این نگین کوردستان در میان بیتدبیریهای مسئولان دست و پنجه نرم میکند و در حالی کە وعدهی مقابله با بحرانهای پیش روی این دریاچه سالهاست داده میشود ولی همچنان بازار وعدههای داغ است و خبری از عملی کردن این امر مهم در میان نیست و زیباترین تالاب روژهلات کوردستان در معرض نابودی قرار دارد.
عدم مدیریت مسئولان در حفظ محیط زیست
تغییرات اقلیمی و خشکسالیهای اخیر، تخریب اراضی ملی و زیستگاههای بکر طبیعی و تغییر کاربری به کشاورزی، آتشسوزی جنگلها و مراتع و از بین رفتن تنوع زیستی گیاهی و جانوری، وجود سلاحهای مجاز و غیرمجاز بیش از ظرفیت در شهرهای مرزی کوردستان و انتقال آب چشمهها به پایین دست جهت مصارف کشاورزی از دیگر مشکلات و تهدیدات محیط زیست است.
احداث سد بر روی رودخانههای استان و تأثیرات سوء زیست محیطی، انتقال آب بین حوزهای، برداشت بیرویهی آبهای زیرزمینی و خطر نشست اراضی آن، ورود گونههای غیربومی و مهاجم گیاهی و جانوری، تلفات جادهای حیات وحش، نبود مکان، تجهیز و نیروی متخصص برای تیمار و مبارزه با بیماریهای حیات وحش و عدم توجه به بحث توسعهی پایدار و ظرفیتهای بالقوهی محیط زیست در طرحهای جامع تفصیلی از دیگر چالشهای حوزهی محیط زیست استان است. واژگونی تانکرهای حامل مواد نفتی نیز یکی از دیگر تهدیدات محیط زیست است و بر اساس آمارهای منتشر شدە بیشترین واژگونی تانکرها در استان سنە(سنندج) است، به طوری که در چند سال اخیر بیش از ۴٠ تانکر در محورهای مواصلاتی استان که در کنار رودخانهها است، واژگون شدهاند.
یکی دیگر از مهمترین چالشهای زیستمحیطی حال حاضر استفاده و مصرف بیش از حد از آبهای زیرزمینی و بهرهبرداری از سدها بدون داشتن مطالعات ارزیابی زیستمحیطی است به طوری که بیش از ۶٠ درصد مصارف آب در شهرهای روژهلات مربوط به سفرههای زیرزمینی است و همین منجر به ایجاد کمبود آب در بیشتر مناطق شدە است. مسئلەی جنگلزدایی و قطع درختان جنگل به منظور تغییر کاربری و استفاده از آن به عناوین مختلف مانند ایجاد محلی برای زندگی و کشاورزی، قدمتی به بلندای تاریخ همزیستی انسان و جنگل دارد، اما با پیشرفت فناوری در ابزار، توازن بههمریخته و رشد سرسامآور جمعیت و مصرفگرایی، بیشتر انسانها آیندهی زیستگاههای جنگلی در کل دنیا را با مخاطره روبهرو کردهاند.
(ک.ح) فعال محیط زیست کرماشان در در رابطە با جنگلزدایی در روژهلات کوردستان میگوید «جمهوری اسلامی مناطق کوردستان را همواره محروم نگه داشته و فرایندهای توسعه در آن بسیار دیر و خزنده بوده که باعث شده است از لحاظ صنعتی و کشاورزی، بسیار عقب نگه داشته شود و مردمی که از نبود رفاه، شغل و اقتصاد پایدار رنج میبرند به تأمین نیازهای خود بە هرکاری دست خواهند تا سرمایهای برای آیندەی خود فراهم کنند.» طبق گفتەهای این فعال محیط زیست، نهادهای دولتی تاکنون اقدامی جدی در مقابله با تخریب منابع طبیعی نداشتهاند و برای آن فرضیههای بسیاری میتواند وجود داشته باشد و برخلاف صحبتها و شعارها، محیط زیست در ایران اهمیت ندارد و همواره اولویتهای دیگری مطرح بوده است و سدسازی، جادهسازی، طرحهای توسعهی باغها و کشاورزی، صنعت و خودکفایی به هر قیمتی، بر مسائل مربوط به جنگلها اولویت داشته و نگاه به جنگلها صرفا اقتصادی بوده است و باندهای رانتخوار و وابسته به نظام همواره بهعنوان حیاط خلوت به آن نگریستهاند. این فعال محیط زیست همچنین بە دلایل دیگری نیز اشارە کرد و گفت «از جمله نوعی جبران محرومیتها برای جلوگیری از طغیانهای اجتماعی ناشی از بحران اقتصادی و نبود برخورد جدی با عاملان و آمران آتشسوزیهای گستردهی جنگلها در چند سال گذشته، کە خود از نشانەهای مهم برای تخریب بوده است.»
نقش انجمنها و تشکلهای زیستمحیطی در حفاظت از محیط زیست
در شهرهای روژهلات کورستان انجمنها و تشکلهای زیادی برای خدمت بە محیط زیست و بدون پشتیبانی حکومت در حال فعالیت میباشند، از جملە در مریون انجمن سبز چیا یکی از نهادهای مستقل است که عملکرد مناسبی در حفاظت از محیط زیست داشته است. در همین روزهای اخیر این انجمن بە ساخت و سازهای بیرویە در اطراف زریبار واکنش نشان داد و اعلام کرد حفر چاەهای عمیق و نیمە عمیق برای تأمین آب این ساختمانها معضل را دوچندان کردە است، اما علیرغم هشدارها مبنی بر نابودی محیط زیست کوردستان نە تنها اقدامی صورت نمیگیرد بلکە سازمانهای وابستە بە جمهوری اسلامی برای پیشبرد اهداف خود و نابودی منابع طبیعی بیش از بیش این روند تخریب را در پیش گرفتەاند.
( س.ش) از فعالان مریوان در جواب اینکە تشکلهای محیط زیست و انجمنها در آموزش چە نقشی دارند گفت «انجمنها حول محور آموزش و حضور میدانی بە روستاها مراجعە کردە و در مورد اهمیت جنگل و خطرات قطع درختان با مردم صحبت کردە و بروشور، تراکت، پوستر، ویدیو، عکس و تیزرهای بسیاری در رسانههای اجتماعی منتشر میکنند و حتی در ادارات، بارها قصور و اهمالکاریها را گوشزد کرده و وضعیت اسفبار جنگلها را به گوش مسٸولان رساندهاند، اما در این میان اگر مردم هم همکاری کنند سازمانها و عوامل وابستە بە جمهوری اسلامی همان سیاست بیابانزایی را در کوردستان پیش میبرند.» این فعال زیستمحیطی معتقد است، وضعیت کنونی آگاهی و نیروی بازدارنده بسیار جدی و دلسوزانه میطلبد تا در برابر ولع جنگلخواران و طمع سرمایهاندوزی آنها قد علم کند، هرچند اخیرا اقدامهایی برای بازداشت و مجازات عدهی کمی از جنگلخواران صورت گرفته، اما هنوز به حد بازدارندگی نرسیده است.
دریاچەی اورمیە با برنامەی قهرآمیز جمهوری اسلامی بە شورەزار تبدیل شد
این دریاچە کە بزرگترین دریاچەی داخلی ایران و دومین دریاچەی آب شور جهان بود اکنون با انحراف جریان آبهای ورودی به آن، به زیر کشت بردن زمینهای بالا دستی و بزرگ کردن مفهوم خودکفایی این دریاچە خشک شد. با وجود شواهد متعدد علمی و جغرافیایی و اقلیمی احیای دریاچهی اورمیه غیرممکن یا سخت است لذا لازم است برنامهریزان متوجه زندگی مردم اطراف دریاچه باشند و از گسترش بیشتر نابسامانیهای زیست اقلیمی و محیطی در مناطق اطراف دریاچه جلوگیری نمایند و این دریاچە الگوی عبرتآموزی برای مردم است تا بدانند مسئولان و برنامهریزان در سطوح مختلف مدیریتی و برنامهریزی از واژههای برابری، عدالت، خودکفایی و توسعهی پرشتاب و انقلابی در متنهای برنامههای بلندمدت و میانمدت بار معنایی مخربی در برنامهریزی منطقهای و ناحیهای به دنبال دارند.
(أ.ق) فعال محیط زیست اهل پاوە در خصوص خشک شدن دریاچەی اورمیە میگوید «اگر ٣٠ درصد دریاچهی اورمیه به دلیل تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی و آب است، ٧٠ درصد به طور مستقیم دولت و سازمانهای تروریستی وابسته به دولت است. همچنین شایعاتی مبنی بر تلاش دولت برای خشک کردن دریاچه به دلیل وجود مادەی معدنی در کف دریاچە وجود دارد.»
(ک.ح) در مورد نقش نمایندگان کورد نسبت بە وضعیت بد زیستمحیطی بویژە سدها و آتشسوزیها میگوید «همانطور که محرز است نمایندگان مجلس همگی باید از فیلتر شورای نگهبان به صورت آشکار و به فیلترهای دیگر به صورت نهان گذر کنند و در این میان نمایندگان کورد مجلس ایران به عنوان یک کورد از شرایط سختتری باید عبور کنند و به طبع، مطیع دستورات و مستلزم به رعایت اصول خط رهبری هستند که در این میان شایان ذکر است که چپاول و تبدیل کوردستان به زمین سوخته در دستور نهان ایدئولوژی پان فارس و خطمشی جمهوری اسلامی حاکم بر ایران است. نمایندگان کورد در مجلس به خاطر نبود انسجام و اتحاد فاقد رای شخصی خود بوده و همزمان در اختلاصها و زد و بندهای درون سازمانی نه شریک، بلکه جیرهخور هستند.»