روشهای سنتی تامین آب در گذشته مانع از مشکل کمبود آب بود
در گذشته مردم ایران با احداث قنات و احداث بند با مشکل کمآبی مقابله میکردند، در گذشته سد ساخته نمیشد بلکه بند ساخته میشد و آب رودخانه بەطور کلی مانند امروز بسته نمیشد و بندها مشکلات زیستمحیطی ایجاد نمیکردند.
در گذشته مردم ایران با احداث قنات و احداث بند با مشکل کمآبی مقابله میکردند، در گذشته سد ساخته نمیشد بلکه بند ساخته میشد و آب رودخانه بەطور کلی مانند امروز بسته نمیشد و بندها مشکلات زیستمحیطی ایجاد نمیکردند.
مرکز خبر- جمعآوری آب باران در گذشته از کارهای مرسوم مردم بەویژه کشاورزان بود که بە روشهای سنتی آب باران و آبهای سطحی را جمعآوری و دوباره به منبع زیرزمینی هدایت میکردند. گاهی اوقات پیش میآمد که دچار بیآبی و یا کمآبی میشدند، به همین دلیل راهی را کشف میکردند تا به این وسیله بتوانند آب مورد نیاز خود و کشت خود را تهیه کنند، حفر چاه و یا قنات یکی از این راهکارها بوده است، پیشینیان ما در مصرف آب بسیار صرفهجویی میکردند و ارزش آب را میدانستند و آن را به هدر نمیدادند، بەهمین جهت مردم در گذشته کمتر دچار کمآبی میشدند.
روشهای جمعآوری آب در گذشته
ايران جزو يکی از مناطق خشک و نيمهخشک دنياست که از زمانهای بسيار قديم، مردمان آن بهخصوص در قسمتهای مرکز و جنوبی که از کمبود آب بيشتری رنج میبردند، شيوههای کارآمدی را برای فايق آمدن اين مشکل بزرگ پيدا میکردند.
قنات یا کاریز در واقع شریانهای اقتصادی و حیاتی مناطق بیابانی به شمار میروند، که رابطهی منطقی و پایدار با طبیعت دارند، دستاوردی که پیشینیان ما به یادگار گذاشتهاند تا با بهرهمندی از آن به آبهای زیرزمینی ضرر نزنیم.
این شاهکارهای مهندسی سنتی هر جا که احداث شد، آبادانی آن منطقه را بهدنبال داشت و از گذشتههای دور، قناتها تمدنساز بوده و همواره با طبیعت همزیستی بسیار خوبی داشتهاند.
با گذشت زمان آبانبارها روی کار آمدند، دونوع آب انبار وجود داشت، یکی از آنها برای آشامیدن و دیگری برای باغ و کشت.
آن آبانباری که برای آشامیدن بود روی آن را می پوشاندند و در مکانی دربسته قرار داشت و آن یکی در صحراها و یا مناطق باز بود، بر سر این آب انبارها شیر وجود داشت و مردم برای آوردن آب باید به داخل زیرزمین میرفتند.
آب آشامیدنی مردم برخی از نقاط ایران بهدلیل وجود آبهای سطحالارضی، از طریق قناتها و چاهها تامین میشد. بخش دیگری از آب آشامیدنی مردم از طریق چاهها تامین میشد و در خانهها چاهی وجود داشت که آب را با ''چاه چرخ'' از آن بیرون میکشیدند.
در بعضی از خانههای بزرگ که دارای باغ و کشتزار بودند، با وسیلهای به نام ''چرخ گاوگرد''، آب را از زمین استخراج میکردند که این آب، هم به مصرف کشاورزی و هم برای مصارف آشامیدن مورد استفاده قرار میگرفت.
این مخازن خانگی را در گردش هفتگی یا بیشتر، از منابع آبی خارج از محوطهی مسکونی از قبیل رودخانه، قنات و چشمه و گاهی نیز آب باران پر میکردند، این روش تامین آب، هنوز هم در قراء و دهاتی که لولهکشی ندارند دیده میشود. اما آب انبارهای عمومی، در واقع حوضهای بزرگی بودند که در زیر زمین میساختند و مردم میتوانستند، از طریق پلکانهایی که برای پایین رفتن در نظر گرفته شده بود، خود را برای برداشتن آب به این حوزههای زیرزمینی برسانند.
مردم برای تسریع در پر کردن ظروف آب گاهی ۲ الی ۳ شیر یا بیشتر نصب میکردند، در نتیجه عمل همین بادگیرها، آبانبارهای بزرگ به قدری کامل و خوب تهویه میشدند که آب آنها در گرمای شدید تابستان بسیار خنک میماند، در کنار کویر و جادههای کاروانی از این گونه آب انبارها زیاد دیده میشد.
در منطقهی کرمان، نیز که در حاشیهی کویر قرار دارد، آبانبارهای بسیاری وجود داشته ظرفیت این نوع آبانبارها بین ۳۰۰ تا ۳۰۰۰ متر مکعب بوده است. ساختمان اینگونه آبانبارها بهطور مدور بدون ستون امکانپذیر نیست از این لحاظ در قدیم مجبور بودهاند ستونهای وسطی در یک یا چند ردیف برای تکیه دادن سقفهای گنبدی یا ضربی آبانبارها در نظر بگیرند.
در برخی از آب انبارها، کف مخزن آب یا همان حوض موجود در آبانبار را با یک لایه از سرب میپوشاندند، تا در واقع عایقی باشد برای جلوگیری از حرارت و گرمای زمین و در نتیجه خنک ماندن آب موجود در حوض انبار.
به غیر از آبانبارها در بسیاری از نقاط ایران خرابههایی به شکل آبانبارهای بزرگ مخروطی شکل مشاهده میشود، که برای ذخیره کردن یخ به کار میرفتهاند. این انبارها را یخچال مینامیدند و در شهرها و دهات معمولا از آنها استفاده میشده است و در گذشته مصرف یخ ساکنان هر منطقه در فصل گرمای تابستان به وفور از همین راه تامین میشد.
طرز تهیهی یخ این یخچال بسیار جالب و از این قرار بوده که در پشت دیوارهای بلند و قطور آن سطوحی صاف تعبیه میکردند، که در شبهای زمستان بهطور یکنواخت روی آن قرار میگرفت و در سرمای شدید زمستان یخ میبست. وظیفهی دیوار بلند این بود که در طول روز از تابش آفتاب بر روی آبهای منجمد شدهی قبلی جلوگیری کند. در صورتی که در شرق و غرب کمی آفتاب بر روی سطوح یخ گیری میتابید آن وقت در این نقاط هم دیوارهای جانبی بنا میکردند.
پس از آن تقریبا قطر یخ به ۳۰ تا ۴۰ سانتیمتر میرسید، یخها را قطعه قطعه کرده و به داخل منابع یخ که به مثابه همان آب انبارهای مدور تعبیه شده بود و در مجاورت سطوح یخگیری قرار داشت میریختند و انبار میکردند. در کف انبار یخ، یک یا چند چاه پیشبینی شده بود تا آبهایی که احتمالا در فصل گرما از آب شدن یخها بوجود میآمد از کف انبار دور گردد و روی هر طبقه از یخها مقداری کاه میریختند تا از چسبیده شدن آنها به یکدیگر جلوگیری شود، این مخازن یخ دارای دو راهرو بودند، که یکی برای انباشتن یخها پس از تهیه بەکار میرفت و دیگری برای بیرون آوردن آن در فصل تابستان.
دلایل از بین رفتن مخازن آب سنتی
طی سالهای اخیر با جایگزین شدن چاههای عمیق، بسیاری از قناتهایی که از دورانهای پیش به یادگار مانده بود نیز از بین رفت، با تقلیل و متعاقب آن، خشک شدن آب اکثر قناتها، آبانبارها و یخدانها، به بناهای متروکی تبدیل شدند که اکنون تنها میتوان از آنها به عنوان نمونهای از میراثهای به جا مانده از پیشینیان یاد کرد.
با ورود سیستم سرمایەداری و گسترش آن در شهرها و روستاها و استفاده از تکنولوژیها رفتهرفته روشهای سنتی که در راستای حفظ طبیعت بود و مردم به اندازەی نیاز از آب بهرەبرداری میکردند، جایش را سیستم مدرنیتە گرفت، که دولتها با سدسازیهای بیرویه و برداشت آبهای زیرزمینی از طریق کندن چاههای عمیق، نظم اکوسیستم را بەهم زدند و آن را از حالت طبیعی خارج کردند.
دولتها با استفاده از تکنولوژی، اول محیطزیست و سپس انسانها را به استثمار سیستم سرمایەداری جهانی، که دشمن طبیعت است درآوردند.
عواقب از بین رفتن روشهای سنتی بهرەبرداری از آب برای انسانها و محیطزیست
کمآبی، اثرات منفی زیادی بر روی محیطزیست، از جمله عوارض جانبی و مضر بر روی دریاچهها، رودخانهها، حوضچهها و تالابها و منابع آب شیرین دیگر دارد.
پیامد مصرف بیش از حد آب که با کمآبی مرتبط است و اغلب در مناطق با کشاورزی آبی ایجاد میشود، از چند طریق، از جمله افزایش شوری، مواد مغذی و از بین رفتن دشتهای سیلابی و تالابها، به محیطزیست آسیب میزند، علاوه بر این، کمآبی باعث میشود که مدیریت جریان، در رودهای شهری مشکلساز شود.
طی صد سال گذشته، بیش از نیمی از تالابهای زمین نابود و ناپدید شدهاند. این تالابها مهم هستند نه فقط به این علت که زیستگاههای بسیاری از موجودات مانند پستانداران، پرندگان، ماهیها، دوزیستان و بیمهرگان را تشکیل میدهند، بلکه به این علت که آنها از رشد برنج و سایر محصولات غذایی نیز پشتیبانی کرده و فیلتراسیون آب و محافظت در برابر طوفانها و سیلها را انجام میدهند. پیامد دیگر کم آبی، فرونشست یا فرورفتن تدریجی اراضی است، که اینک بلای جان بسیاری از کشورها بەویژه ایران شده است.