زنان ثلاث باوه‌جانی؛ از فشار خانه تا همدلی در کوچه

در ثلاث باوه‌جانی و دیگر مناطق اورامانات، جایی که امکانات فرهنگی و فضای امن برای زنان کمیاب است، کوچه‌نشینی و دورهمی‌های زنانه به پناهگاهی بدل شده‌اند برای شنیده‌شدن، خندیدن، و یافتن حس تعلق.

سوماکرمی

ثلاث باوه جانی- در بسیاری از مناطق کوردستان، از جمله اورامانات، «کوچه‌نشینی زنان» همچنان نمادی از همبستگی و تعامل اجتماعی است. در نبود امکانات فرهنگی و فضای عمومی امن، این گردهمایی‌های ساده‌ در کوچه‌ها به یکی از معدود راه‌های تخلیه روانی، تبادل تجربه و یافتن حس تعلق بدل شده‌اند.

زنان در این جمع‌های خودجوش، با چای و گفت‌وگو، از مسائل روزمره تا مشکلات خانوادگی سخن می‌گویند؛ رفتاری که گرچه گاه با قضاوت‌های منفی روبه‌روست، اما نقشی حیاتی در زندگی آنان دارد.

حتی در مناطقی با امکانات نسبی، فشارهای مردسالارانه مانع حضور آزاد زنان در فضاهای عمومی می‌شود. در مناطقی چون ثلاث باوه‌جانی، این دورهمی‌ها عملاً جایگزین مراکز مشاوره و شبکه‌های حمایتی شده‌اند و به زنان امکان می‌دهند راه‌هایی برای رویارویی با مشکلات روزمره بیابند.

 

شینا رمایی(اسم مستعار)، زن ۲۸ ساله‌ای ساکن شهر ثلاث باوه جانی است که می‌گوید «این دورهمی‌های زنانه، او را در شهری غریب از تنهایی نجات داده‌اند.»

او می‌گوید: فکر نمی‌کردم بتوانم در ثلاث دوام بیاورم، اما به‌خاطر علاقه‌ام به همسرم آمدم. اوایل سخت بود، اما کم‌کم با زنانی مهربان آشنا شدم که در اوقات فراغت کنار هم می‌نشینیم، حرف می‌زنیم و از زندگی می‌گوییم. چهار سال است که این دورهمی‌ها بخشی از زندگی‌ام شده‌اند. قالی کهنه‌ای پهن می‌کنیم، چای می‌خوریم و گاهی تا هشت نفر هم می‌شویم.

برای من که خانواده‌ام اینجا نیستند، این جمع‌ها تکیه‌گاهی شده‌اند؛ از تجربه بزرگ‌ترها می‌آموزم، درد دل می‌کنیم و گاهی فقط بودن در کنارشان آرامم می‌کند. در شهری کوچک که مراجعه به روان‌درمانگر با برچسب همراه است، این جمع‌ها راهی برای تخلیه روانی‌اند.
با این‌حال، گاهی قضاوت می‌شویم؛ می‌گویند زنی که تنها بیرون است بیکار یا دنبال حرف‌ و حدیث است. فشار بیشتر بر زنان مسن‌تر است؛ مثل معصومه ۴۶ ساله که آرزوی رفتن به باشگاه را دارد، اما حتی از گفتنش خجالت می‌کشد. برای او هم تنها تفریح همین دورهمی‌هاست.
شینا در پایان می‌گوید: با وجود همه فشارها، یاد گرفته‌ایم به جای انزوا، کنار هم باشیم؛ چون همین جمع‌ها حال دل‌مان را بهتر می‌کند.

 

فاطمه، پارچه‌فروشی در ثلاث، هشت سال است میزبان زنانی‌ست که هر روز به مغازه‌اش سر می‌زنند؛ حتی اگر خریدی نکنند. رابطه‌اش با مشتری‌ها فراتر از خرید و فروش رفته و به دوستی و هم‌صحبتی تبدیل شده است.

او می‌گوید: این دورهمی‌های ساده هم مغازه‌ام را زنده کرده، هم حال دلم را، گاهی فقط حرف می‌زنیم؛ از گرانی و پارچه تا درد دل‌های شخصی، همین گفت‌وگوها فضای مغازه را گرم‌تر می‌کند.

فاطمه از زنی سالمند می‌گوید که پیش از آمدن به این محله افسرده و کم‌حرف بود، اما حالا با شرکت در این جمع‌ها سرزنده‌تر شده و خانواده‌اش هم خیالی آسوده‌تر دارند.

او تأکید می‌کند زنانی که تنها هستند و هم‌صحبتی ندارند، بیشتر در معرض افسردگی‌اند، اما همین دورهمی‌ها به آن‌ها حس تعلق، شنیده‌شدن و زنده بودن می‌دهد.

به‌گفته فاطمه، این جمع‌های زنانه در کوچه و مغازه‌ها نوعی «روان‌درمانی غیررسمی» هستند؛ جایی برای خندیدن، شنیدن، و سبک شدن. در نبود حمایت‌های رسمی، همین فضاهای ساده جای خالی بسیاری چیزها را پر می‌کنند.