زنان روژهلات: مرزهای مصنوعی و استعماری نمیتوانند مانعی برای عزم ما در کمکرسانی و حمایت از شما باشند
زنان روژهلات کوردستان از شهرهای مختلف با ابراز همدردی با مناطق زلزلەزدەی روژآوا و با کوردستان تاکید میکنند: این مرزهای مصنوعی و استعماری نخواهد توانست مانعی برای عزم و ارادەی ملت ما در کمکرسانی و حمایت از شما باشد.
ژوان کرمی
جوانرو - با وجود تلاشها برای ایجاد مرزهای ساختگی بین خلق کورد در چهار بخش کوردستان، اما آنها همیشە و در هر حالی حامی و پشتیبان همدیگر بودەاند. در سالهای گذشتە حملات داعش بە کوبانی و بعدها حملات دولت ترکیە بە عفرین بە خوبی این اتحاد و پشتیبانی را نشان داد و خلق کورد از هر چهار بخش کوردستان بە مقاومت در این شهرها پیوستند. زمین لرزە شهر سرپل ذهاب و حملات داعش بە شنگال نیز از دیگر مواردی است کە در سالهای اخیر اتحاد بین خلق کورد را بیش از پیش نمایان ساخت.
زلزلەی اخیر شهر خوی و زلزلەای کە بسیاری از شهرهای باکور و روژآوای کوردستان را در چند روز گذشتە تحت تاثیر قرار داد و خسارتهای جبران ناپذیری را بە بار آورد بار دیگر اتحاد خلقمان را عمیقتر و قویتر کرد و مردم شهرهای روژهلات کوردستان کە خود تحت تاثیر حوادث اخیر، روزهای سختی را میگذرانند با مردم روژآوای کوردستان و باکور کوردستان ابراز همدردی میکنند و عمیقا تحت تاثیر آن قرار گرفتەاند. آنها تلاش میکنند از طریق مختلف برای کمک بە آسیبدیدگان کمک مردمی جمعآوری کنند تا بدین گونە شاید مرهمی بر زخمهای آنان باشند.
«در میانەی ظلم و استبداد دیکتاتوری جمهوری اسلامی از این حادثه دلخراش متٲثر هستم»
آگرین از دیواندره در مورد زلزلەای کە رخ دادە است میگوید: زبان قادر بە گفتن واژەای برای همدردی با مردمی نیست کە زیر درد آوار خانەهایشان ماندەاند. از اینجا کە ما هستیم در میانەی ظلم و استبداد دیکتاتوری جمهوری اسلامی تا آنجا که شما همزبانان و هموطنانم در روژاوا و باکور کوردستان هستید متٲثر هستم از این حادثه دلخراش و امیدوارم روزی بیاید که هیچ دیکتاتوری در جهان نباشد که پشت میز بنشیند و مهر بر ویرانی سرزمینهایمان بگذارند.
وی بر غیر مردمی بودن حکومت ترکیە تاکید میکند و میگوید: با بررسی آمار خسارات زلزله در گوشه و کنار دنیا نشان میدهد حکومتهایی که از جنس مردمند و دلی در گرو سرنوشت ملت خود دارند از هر اتفاق غیرمترقبه طبیعی و غیرطبیعی درس میگیرند و گامهای بلند و استواری برای حفاظت از جان و مال شهروندان خود بر میدارند. بنابراین زلزله بیش از این که یک اتفاق طبیعی یا غیرمترقبه باشد یک بلای حکومتی برای گرفتن جان و مال شهروندان در دولتهای ناکارآمد است.
«ما ملت کورد پشتیبان و حامی هموطنان خود خواهیم بود»
هلالە نیز کە خود از اهالی شهر کرماشان است و در چند سال گذشتە خود همچین شرایطی را تجربە کردەاند و دولت در سالهای اخیر تلاش کردە است این شهر کوردستانی را بە شدت آسمیلاسیون کند، با ابراز همدردی عمیق با قربانیان این زلزلە میگوید: چه کسی از کرماشان شایستەتر است برای همدردی با شما؟ کرماشانی که به سبب تحت ستم بودن و زیستن در شرایط اشغال و سرکوب، هنوز زخمهای زمینلرزەی سرپل و ثلاث جان دردمندش را میآزارد. ما به خوبی میدانیم که جمهوری اسلامی و فاشیسم AKP-MHP در بحرانها نه تنها عملکرد نامناسبی دارد، بلکه با تبعیض و ناکارآمدی دولت و مرکزگرایی و ویرانیهای حاصل از جنگطلبیهایشان، زمینەای فراهم میآورند که هر بلای طبیعی به فاجعەای انسانی تبدیل شود.
وی در ادامە تاکید میکند: ما مردم کرماشان همدردیمان را با ملت زلزلەزدەی خود در باکور و روژاوا اعلام میداریم. ما از هیچ کمک عملی دریغ نخواهیم کرد و پشتیبانتان خواهیم بود. این مرزهای مصنوعی و استعماری نخواهد توانست مانعی برای عزم و ارادەی ملت ما در کمکرسانی و حمایت از شما باشد.
هلالە همچنین با اشارە بە اینکە «ابتدا به عنوان یک انسان و بعد به عنوان همزبان و هموطن، با توجه به اینکه بخش زیادی از تلفات این زمینلرزه شامل روژاوا و باکور کوردستان هست، واقعا خیلی خیلی متٲثر شدم»، میگوید: میتوانم بگویم شدت ناراحتی که از این اتفاق تجربه کردم، تفاوتی با غم حاصل از حوادث مشابه که در روژهلات کوردستان اتفاق افتاده است ندارد. ما یک ملت و یک سرزمینیم. زلزلە یک رخداد طبیعی است که بشر میتواند تدابیر لازم را برای کاهش و به حداقل رساندن خساراتش اتخاذ کند. همانطور که کشورهای شرق و جنوب شرقی آسیا باوجود زلزلەخیز بودن سالهاست به خوبی از عهده این این کار برمیآیند. اما مردم در خاورمیانه در حال دست و پنجه نرم کردن با دیکتاتورهایی هستند که بر سر دستیابی به قدرت ملی و مذهبی چنان منطقه را دچار فساد و بحران و جنگ کردەاند که با کوچکترین اتفاق و رخداد طبیعی ویرانیهای جبران ناپذیری به بار میآید.
وی ادامە میدهد: متٲسفانه پول و سرمایەی ملتها بجای فراهم کردن رفاه و آسایش مردم و ساخت زیرساختهای مناسب صرف جنگ و به زیر کشیدن مخالفها و نادیده گرفتن حقوق ملتهای کهن این کشورها میشود. نمونەی آن جنگطلبیها و اشغالگریهای ایران و ترکیه است. همچنین سیاست جهانی متٲسفانه اغلب در جهت نادیده گرفتن و سرکوب کوردها بوده و اینکه اخبار روژاوا به نسبت باکور و مناطق زلزلەزدە ترکیه آنطور که باید و شاید پوشش داده نمیشود و یا حتی با وجود پوشش خبری هم نامی از کوردستان برده نمیشود تحت تٲثیر همین سیاست جهانی است. اما ما ملت کورد پشتیبان و حامی هموطنان خود خواهیم بود و از هیچ کمک و حمایتی دریغ نخواهیم کرد.
روناهی از سقز نیز در گفتوگویی حمایت و ابراز همدردی خود را به عنوان یک روژهلاتی برای زلزلەزدگان باکور و روژاوا اعلام نمود.
شدت زمینلرزە اخیر روژاوا و باکور کوردستان به قدری زیاد بوده و تلفات انسانی و اقتصادی آن چنان بالاست که جهان را تکان داده است، شما به عنوان یک شهروند روژهلات کوردستان چه احساسی در این رابطه داشتید؟
بە شدت متاثر شدم. برای من جای جای کوردستان عزیز است. چ کرماشان باشد، چه خوی یا شهری در باکور و روژآوای کوردستان. آنچه برای من جالب بود حجم اندوه کسانی که پیشتر شاید تا این اندازه با سایر بخشهای کوردستان احساس همدردی و یکی بودن نداشتند.
با مقداری وبگردی و چرخیدن در شبکەهای اجتماعی با مسئلەای روبرو شدم، بسیاری از کاربران کورد از عدم بازتاب وضعیت بحرانی روژاوا به دلیل زمینلرزه شکایت داشتند و از اینکه جامعه بینالملل و اغلب رسانەها به باکور کوردستان میپردازند و حتی درمورد آنجا هم از بە کار بردن نام حقیقی آن یعنی کوردستان اجتناب میکنند انتقاد میکنند، نظر شما چیست؟
قطعا این مسئله جای تاسف دارد. روژاوا سالهاست که مظهر مقاومت بوده و تا امروز هم حتی در بحرانی تقریبا طبیعی، سختی فراوانی را متحمل میشود. همگام با این وضعیت بحرانی حکومت اسد و از طرفی اردوغان فاشیست از فوکوس رسانهیی بر بحران زلزله سواستفاده کرده و روژاوا را مورد حمله و تهدید قرار میدهند. عفرین شهری جنگزده و نماد مقاومت است اما شاید دلیل عدم بازتاب رسانهای، نبود امنیت برای خبرنگاران و امکانات ارتباطی باشد.
در حوادث طبیعی مشابه، مثلا زمینلرزه اخیر در خوی یا چند سال پیش در کرماشان، کمپینهای خوب و موفقی به راه افتاد و امدادرسانی مردمی خوبی شکل گرفت. به نظر شما موانع سر راه یک شهروند کورد روژهلاتی برای کمک به هموطنانش در باکور و روژاوا، کدامند؟
من کسانی را میشناسم که بسیار مشتاقند در آنجا حضور پیدا کنند و امدادرسانی کنند اما به دلیل وضعیت امنیتی این روزها در روژهلات چه برای حضور فیزیکی و چه برای ایجاد و راهاندازی کمپینهای مردمی، کاری سخت و ریسکپذیر است. برای کمکهای مردمی به دلیل هزینەی حمل و نقل شاید بهترین نوع کمک، کمکهای مالی باشد که باتوجه به تجربههای کمپینهای مردمی زلزله کرماشان و خوی احتمال قبضه حساب و پولهای جمعآوری شده از طرف نیروهای دولتی در ایران بسیار بالاست.
اما این کمکها را میتوان به شیوههای غیررسمی و در حجمهای کوچکتر جمعآوری کرده و از طریق هلال احمر کوردستان (هیفا سوور کوردستان) به باکور و روژاوا رساند.
ما در کشورهای زمینلرزەخیزی همچون ژاپن، زمین لرزەهای به مراتب شدیدتری را با کمترین تلفات انسانی و مادی شاهد بودەایم، واقعا این همه تفاوت میان ما و آنها را ناشی از چه میدانید؟
ژاپن کشوری پیشرفته است. در آنجا ساختمانسازی براساس اصول و به شیوەای مقاوم در برابر فجایع طبیعی انجام میشود. آنها برای جان افراد و حتی حیواناتشان ارزش قائلند. در کشورهایی که ملت کورد تحت ستم و حاکمیت آنها هستند تفاوت فاحشی میان مرکز کشور و جایی که سران کشور ساکن هستند با شهرهای کوردنشین دیده میشود. چه پیش از بحران و حتی پس از بحران هم این بینش از بالا به پایین و تبعیضگرایانه دیده میشود. در باکور آنچه پر واضح دیده میشود نگاه فاشیستی ترکها به کوردهاست که در چنین بحرانی بازنمایی میشود و میتوان تبعیضها را از همه جهات لمس کرد. سدسازی و سایر بحرانهای محیط زیستی که در اثر خودخواهیهای دولتملتها شکل میگیرد و بخصوص از طرف دولت آ.ک.پ با ساختن سد گاپ، اکولوژی منطقه را بیش از پیش دچار بحران کرده است. با قطع آب بر روی روژاوا و اعمال فشار حتی بر باشور کوردستان روند طبیعی منطقه را دچار بحران کرده است. از طرفی هم بجای ایمنسازی ساختمانها و کم هزینه کردن تلفات جانی در چنین بحرانهایی، هزینههای سرسامآوری را صرف جنگ با کوردها و خیال تصرف منطقه میکند.
از چه برایتان بگویم؟
از کدامین زخم بگویم؟
کدامین آه را نشانتان دهم؟
بلند است دود این بیشهی غمناک،
چونان قامتِ نقشەام!
"شیرکو بیکس"