تقاطع فقر و فروش موی زنان در ایران

در بازاری که فقر، قیمت می‌گذارد و نیاز، قیچی به دست می‌گیرد، زنانی هستند که برای بقا، بخشی از هویت و زیبایی خود را می‌فروشند. آیا این معامله‌ای داوطلبانه است یا نامی تازه برای همان بی‌عدالتیِ کهنه؟

ویان مهرپرور

مهاباد- «موهایش را بریدند. گیسوان طلایی بر زمین افتادند؛ همچون پرهای بال یک فرشته...» این جمله بخشی از یکی از مشهورترین تصویرهای ادبی درباره فقرِ زنانه و کالایی‌سازی بدن است که در رمان بینوایان اثر ویکتور هوگو، فانتین، زنی تنها و فقیر برای تأمین مخارج دخترش پیش از هر چیزی در ابتدا موهایش را می‌فروشد. فروش موهای طبیعی درایران و جهان تاریخچه‌ای کهن دارد و همواره در این پیشینه‌ی تاریخی، این کار از روی ناچاری و نیاز انجام گرفته است. در سال‌های اخیر با گسترش فقر، بازار خرید و فروش موی زنان ایرانی داغ‌تر شده است؛ بازاری که نمودی از رنج  و تأثیر فشارهای اقتصادی بر زنان است.

 

از خانه می‌خرند، به خارج می‌برند

چند سالی است آرایشگاه‌ها و مراکز فروش کلاه‌گیس و اکستنشن، شناخته‌شده‌ترین خریداران مو هستند. شیرین.ش، آرایشگری از مهاباد، می‌گوید: «در بیشتر سالن‌های زیبایی، موهای طبیعی خریداری می‌شود. موها دسته‌بندی شده و سپس قیچی می‌شوند. همان لحظه نیز پول به حساب فروشنده واریز می‌شود. بیشترین علت فروش هم، فقر و نیاز مالی است.» در کنار این مراکز، آگهی‌های خرید مو در بسیاری از شهرهای ایران روی دیوارها دیده می‌شوند. در فضای مجازی نیز فروشندگان و خریداران موی طبیعی به وفور حضور دارند. برخی دلالان و خریداران حتی برای جذب مشتری، به خانه‌ی فروشنده می‌روند و همان‌جا مو را کوتاه می‌کنند و سپس به کارگاه‌های مربوطه می‌فروشند. منیژه.آ، آرایشگر دیگری، درباره‌ی این تجارت سیاه می‌گوید: «این موها در ایران برای ساخت اکستنشن، کلاه‌گیس و مژه مصنوعی استفاده می‌شود، چون دوام و جلوه‌ی بهتری دارند. در این دو سال اخیر، به دلیل افت توان مالی مردم، فروش این موها به کشورهای عربی، ترکیه، چین و اروپا افزایش یافته و سود تجاری زیادی برای صادرکنندگان داشته است.»

 

قیمت‌، وابسته به سانت و سن

در بسیاری از آگهی‌ها، خریداران خواهان مویی با قد بالای ۵۰ سانتی‌متر هستند، اما در اندازه‌های کمتر نیز خریدوفروش صورت می‌گیرد. قیمت موی طبیعی بسته به جنس، سن فروشنده، رنگ و ضخامت متغیر است. برای مثال، موهای رنگ‌شده ارزان‌تر و موهای بالای ۸۰ سانتی‌متر گران‌تر هستند. همچنین، موهای فر یا وز معمولاً خریداری ندارند. با این حال، برخی فروشندگان می‌گویند خریداران پس از قیچی کردن مو، قیمت پیشنهادی را پایین‌تر اعلام می‌کنند. موهای افراد جوان، به‌ویژه کودکان و نوجوانان، به دلیل سلامت و کیفیت بالا، بیشترین قیمت را دارند.

 

قربانیان نان‌های در مو

 بر پایه‌ی آنچه در جامعه دیده می‌شود، قشر متوسط و کم‌درآمد، به‌ویژه دانشجویان و زنان سرپرست خانوار، بیشترین فروشندگان مو هستند. گاهی نیز والدین، موی کودکان خود را برای فروش عرضه می‌کنند. فائزه.خ، فعال حوزه‌ی کودک، ضمن هشدار نسبت به انتشار عکس دختربچه‌هایی با موهای بلند در فضای فروش مجازی می‌گوید: «فروش موی کودک، سوءاستفاده از ناتوانی او در درک موقعیت است. کودک هنوز به بلوغ فکری نرسیده و مفاهیمی چون رضایت، اختیار بر بدن و تصمیم‌گیری آگاهانه را درک نمی‌کند. این عمل، چه با رضایت ظاهری و چه بدون آن، می‌تواند به احساس حقارت، آسیب به عزت‌نفس و در نهایت بحران هویت را در آینده منجر شود. این ‌کار کودک را به ابزاری برای تأمین مالی بدل می‌کند و از منظر روان‌شناسی، نوعی کودک‌آزاری محسوب می‌شود.»

 

وقتی گیسوانت را می‌فروشند، دیگر چه چیز از تو باقی می‌ماند؟

این مسئله برای بزرگسالان هم می‌تواند عواقب روانی عمیقی به دنبال داشته باشد. باوان.د دانشجویی که به تازگی موهای خود را برای تأمین هزینه‌های تحصیل فروخته است، می‌گوید:«سال‌ها از موهایم مراقبت کردم و تقریبا با این مو‌ها شناخته می‌شدم. از روزیکه مجبور به فروش آن شدم دیگر دوست ندارم جلوی آینه بروم.»

سروه.ف یک فعال حوزه‌ی زنان هم در مورد ایرادات ساختاری جامعه و اثرپذیری بیشتر زنان از عواملی چون فقر می‌گوید:« فروش موی زنان در این دوره‌ی پرفشار، بازتابی از ساختارهای اجتماعی–اقتصادی نابرابر و ضعف نظام‌های حمایتی است چرا که بدن زن به ابزاری برای بقا تبدیل می‌شود و کنشی مبتنی بر اختیار نیست. مسئله نه کوتاهی مو بلکه کالایی شدن آن به عنوان بخشی از بدن به دلیل فقر است، مسئله‌ای که زنان را ممکن است در مسیر فروش کلیه، تخمک و ... هم قرار دهد.»