تنها راه رسیدن به آزادی برای زنان افغان ایجاد یک جنبش دموکراتیک است (٢)
قسمت دوم گزارش به وضعیت زنان در این بحبوحهی زمانی و نقش آنها در برابر نیروهای تروریستی ضدزن میپردازد.
زنان افغانستان در میانەی بحران نظامی – سیاسی کشور در چە وضعیتی هستند؟
- زنان افغان کماکان قربانی خشونت و بربریت طالبان و سایر گروههای جنایتکار بنیادگرا و غیربنیادگرا هستند. آنان همچنان از حقوق اولیهی خود محرومند. خشونت و جنایت در کشور ما علیه زنان بیداد میکند؛ قتل، سوزانیدن، اختطاف، تجاوز جنسی و لت و کوب زنان در افغانستان به یک امر عادی مبدل شده است. تجاوز ناتو و آمریکا به افغانستان که یکی از بهانههای آن «آزادسازی زنان افغان» بود، هیچ مشکلی از صدها مشکل زنان افغان را حل نکرده است بلکه به سیاهروزی این قشر ستمکش در افغانستان افزوده است.
چنانچه قبلا هم ذکر کردم طالبان در مناطق تحت حاکمیت خود برخورد وحشیانهای با زنان دارد؛ چنانچه در ماه می سال جاری آنان زنی ۲۵ سالهای را در ولسوالی ادرسکن ولایت هرات طی یک دادگاه صحرایی تیرباران کردند. حمله به فعالان زن در سال گذشته در افغانستان شدت گرفته است، چهار زن خبرنگار در ننگرهار تیرباران شدند، در حمله به مکتب دخترانهی سیدالشهدا در غرب کابل، حدود یکصد دختر بصورت وحشیانهای قتلعام شدند، زنان مبارز تهدید به مرگ شدهاند، آنان به طور مداوم تحت پیگرد طالبان و دیگر گروههای بنیادگرا قرار دارند. دولت دستنشاندهی اشرف غنی در هیچ موردی از زنان حمایت نمینماید زیرا زنستیزترین و خائنترین افراد در این دولت جا داده شدهاند و قدرت را بدست دارند.
رژیم مافیایی اشرف غنی فقط تعدادی از زنان زینتالمجلس و وجدانخفته نظیر حبیبه سرابی، فوزیه کوفی، سیما سمر، فاطمه گیلانی، عادله راز، شهرزاد اکبر، رویا رحمانی، اورزلا اشرف و غیره را منحیث گدیگکهای بیمقدار در مجامع جهانی به نمایش میگذارد تا آنان را منحیث پوششی بر فاجعهی جاری حقوق زن در کشور مورد استفاده قرار دهد، اما این زنان نمایندگان طبقات حاکم بوده، خود دشمنان زنان نگونبخت افغانستاناند، از اینرو هرگز نمیتوانند نمایندهی زنان ستمدیدهی افغان باشند.
در این اواخر مسلح شدن زنان در افغانستان از بحثهای داغ رسانهها میباشد، این موضوع را چگونه بررسی و ارزیابی میکنید؟
- این نکته واضح است که زنان افغانستان بیشترین ستم و درد را از طالبان خونخوار کشیدهاند. زنان افغان نفرت عمیق و بیپایان نسبت به طالبان، داعشیان و گروههای جهادی دارند. ما در مقاطع مختلف و در سطوح مختلف و متفاوت شاهد مبارزه و مقاومت زنان در برابر گروه سیاهاندیش طالبان بودهایم. جا دارد از زنی به نام گلآرام در این جا یادآوری نماییم، وی زنی است که یک سال قبل در کنار جنگجویان از روستا خود در برابر هجوم طالبان دفاع کرد. گلآرام در قریهی سرتگاب ولایت دایکندی یکی از ولایات دوردست افغانستان، تفنگ به دست گرفت و با طالبان جنگید. با آنکه خودش در این جنگ زخم برداشته بود اما به مقاومت خود ادامه داد. قمرگل دختر جوان دیگر افغان در ولایت غور برای دفاع از خانوادهاش با طالبان جنگید و انتقام پدر و مادرش را که توسط طالبان تیرباران شده بودند گرفت. ما همچنان زنانی مبارزی داریم نظیر ملالی جویا، سیلی غفار و بلقیس روشن که با گرفتن ریسک جانشان در برابر طالبان و دیگر گروههای بنیادگرا ایستادهاند و افشاگر جنایات ناتو در افغانستان بودهاند.
لیکن در این روزها دولت افغانستان و بعضی از رهبران جنگسالار افغان در رسانههای جمعی از مقاومت مردمی علیه طالبان حرف میزنند و حضور زنان را در این حرکات برجسته ساختهاند. آنان تصاویر در رسانهها انتشار دادند که زنان برقعپوش با تفنگ در پی آمادگی برای جنگ با طالبانند. متاسفانه این هم بخشی از تبلیغات دولت افغانستان و تعدادی از رهبران جهادی است و بیشتر نمایشی تا اینکه واقعا نمایانگر خیزش واقعی زنان باشد. نکته ناراحتکنندهای دیگر این که بعضی از صفحات فیسبوک حرکت این زنان را با مقاومت زنان کوبانی در کوردستان مقایسه کردهاند. ما فکر میکنیم که کلیدیترین مسئله در یک حرکت یا جنبش مقاومت رهبری آن میباشد، تصاویر از زنان مسلح که در شبکههای اجتماعی انتشار یافته تحت رهبری جنگسالاران و جنایتکاران مثل عبدالرشید دوستم، اقبال صافی، امانالله گذر، عطامحمد، حضرتعلی و غیره میباشند، افراد ذکرشده در گذشتهی خود برخورد وحشتآمیزی علیه زنان در کارنامهی خود دارند. اینان در نهایت با طالبان به معامله پرداخته هرگز با این گروه به جنگ نمیروند، چنانچه در دیدارهایی در دوحه، اسلامآباد و مسکو نمایندگان جنگسالاران با سران طالبان نشستهایی داشته، دست آنان را به گرمی فشردند. افراد مسلح جنگسالاران اکثرا اوباشانی هستند که در جنایت علیه مردم افغانستان و مخصوصا زنان کمتر از طالبان نیستند. بنا به عکسهای انتشار یافته که فقط بخشی از کارزار تبلیغاتی است و نباید فریب آنرا خورد.
مردم افغانستان در گذشته از مسلحسازی جنگسالاران ضربات خونباری را تجربه کردهاند، اما متاسفانه این روزها همان تجربه منفی در حال تکرار است که نه تنها به سلطهی طالبان پایان نخواهد بخشید بلکه افغانستان را با فاجعهی جدیدی مواجه میسازد.
نقش زنان در برابر نیروهای تروریستی ضدزن چه میباشد؟
- ما بارها گفتهایم که هیچ نیروی اشغالگر خارجی نمیتواند به زنان افغان آزادی اهدا نماید. همچنانی که برقراری حقوق زنان توسط یک حاکمیت دستنشاندهی مملو از جنایتکاران و مافیایی موادمخدر، ممکن نمیباشد. یگانه راه نجات زنان افغان از وضعیت فعلی مبارزهی خود آنهاست. ما زنان باید متحد شویم و با مبارزهی قاطع و بیامان خویش سرنوشت خود را بدست گیریم. رزم زنان که آنان را به آزادی و رفاه واقعی برساند فقط و فقط تحت رهبری یک جنبش دموکراتیک و سکولار ممکن است و بس.
زنان آگاه افغان با کسب علم، دخیل شدن در فعالیتهای عملی گوناگون و بلندکردن صدای خویش در هر زمینهای اعلام میدارند که دیگر هیچ نیرویی نمیتواند آنان را در چهاردیواری خانه محصور ساخته و از حقوقشان محروم سازد. باوجود فاجعهی حقوق زن در افغانستان، ما شاهد بالا رفتن آگاهی در میان بخشی از زنان نیز بودهایم که امیدبخش است.
پایان