تنها راه رسیدن به آزادی برای زنان افغان ایجاد یک جنبش دموکراتیک است
زنان آگاه افغان با کسب علم، دخیل شدن در فعالیتهای عملی گوناگون و بلندکردن صدای خویش در هر زمینهای اعلام میدارند که دیگر هیچ نیرویی نمیتواند آنان را در چهاردیواری خانه محصور ساخته و از حقوقشان محروم سازد.
سمیرا صلواتی
مرکز خبر - بعد از سال ۲۰۰۰ بر اساس پروژهی خاورمیانهی بزرگ و از میان برداشتن سیستم دولت – ملت، آمریکا و نیروهای استعمارگر اولین مداخلهی خود در سال ۲۰۰۱ به افغانستان انجام دادند. در راستای از میان برداشتن اسلام رادیکال و توسعهی اسلام منعطف و نرم تمام نیروهای رادیکال اسلامی از جمله نیروهای طالبان را مورد هدف نظامی قرار دادند و از افغانستان خارج ساختند. البته نتوانستند این نیروها را حل کرده، چون از یک ایدئولوژی ژرف برخوردارند، برای همین بعد از گذشت ۲۰ سال نه تنها تغییری در وضعیت جامعهی افغانستان بخصوص زنان ایجاد نگشته، بلکه وضعیت آنها را از قبل وخیمتر کرده است.
نیروهای طالبان با ایجاد سازماندهی زیرزمینی همچنان به موجودیت خود ادامه دادند و در هر فرصتی تحت نام مبارزه با نیروهای آمریکایی زنان و کودکان و افراد غیرمسلح را قربانی انفجارهای بیحدو حسابشان کردند. آنچه بیشتر از همه تحت تاثیر قرار گرفته و هر روز قربانیان زیادی میدهد، زنان هستند. حال با ایجاد توافق مابین آمریکا و افغانستان سرنوشت مردم افغانستان و بخصوص زنان چه خواهد شد؟ آیا همچنان باید زنان بیشترین آمار قربانی را داده و تسلیم این سرنوشت شوند، یا اینکه با ایجاد جبههایی متحد و دموکراتیک خویش را ارادهمند ساخته و در برابر این نیروی زنستیز بایستند و به مبارزه بپردازند؟
بعنوان خبرگزاری زن، سعی نمودهایم تمام این موارد را با فعال زنان، محموده افغان بصورت یک گزارش به گفتگو گذاشته و به شکل دو بخش در دسترس شما خوانندگان محترم آژانس خبرگزاری زن قرار میدهیم.
متن کامل گزارش بصورت زیر است:
خبرگزاری زن: وضعیت کنونی افغانستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
- محموده افغان: متاسفانه امروز افغانستان بیش از هر زمان دیگر در ورطهی جنگ، خشونت، فقر و بدبختی فرورفته است. تجاوزکاران آمریکایی و ناتو چندسالی است که عملا با طالبان ستمپیشه به توافقاتی رسیده، پیمانی امضا کردند که بر اساس آن طالبان علنی اعلان نمود که دیگر نیروهای آمریکایی و ناتو را مورد حمله قرار نداده «جهاد»شان فقط متوجه مردم افغانستان است. آمریکا نیز سران طالبان را مورد لطف خود قرار داده به این جانیان رسمیت جهانی بخشید.
اما مردم افغانستان در چنگال خونآشامان طالبی، جهادی، داعشی و دولت دستنشاندهی کابل گیر ماندهاند و هر روز قربانی میدهند. در اکثر ولایات افغانستان جنگ جریان دارد و مناطق کشور یکی پس از دیگری بدست طالبان میافتند. طالبان در مناطق تحت حاکمیتشان شنیعترین برخورد را با غیرنظامیان انجام میدهند. ما گزارشهای تکاندهنده از اعمال ضدانسانی این گروه قرونوسطی در مناطق مختلف افغانستان داریم. آنان زنان را به «جرم» داشتن رابطهی عاشقانه با مردان در ملاءعام تیرباران میکنند و مردان مسن را لت و کوب میکنند، مکاتب را به آتش میکشند، زیر نام عشر و ذکات از فقیرترین مردم باج میگیرند و صدها جنایت و پستی دیگر روا میدارند.
در شهرها و مناطقی که تحت حاکمت دولت کابل است هم وضعیت بهتر نیست. روزی نیست که شهر کابل شاهد انفجار و انتحار و ترور و کشتار نباشد. در یک ماه گذشته کابل فقط در یک شبانهروز برای یک ساعت برق داشته، در بسیار مناطق خبری از آب آشامیدنی نیست. در ظرف دو ماه گذشته کرونا یکبار دیگر سیر صعودی را در افغانستان داشته است و تعدادی بیشماری از مردم به آن مبتلا شدهاند. در شفاخانههای افغانستان وضعیت اسفباری وجود دارد. در هر شفاخانه دهها مریض کرونا در اثر نبود دوا، اکسیژن و کمبود کارمندان سلامت جان خود را از دست میدهند، آماری که دولت از مبتلایان و قربانیان میدهد دروغ بوده، آمار واقعی حتی دهها مرتبه بالاتر از آن است.
فقر در گوشه و کنار کشور بیداد میکند. معلمان و مامورین در بسیار از ولایات افغانستان بیشتر از شش ماه میشود که معاش خود را بدست نیاوردهاند. بعضی از خانوادهها که توان سیر کردن شکم کودکانشان را ندارند حاضرند آنان را در بدل پول ناچیز به فروش برسانند. همچنان چندین مورد خودکشی مردان خانواده بعد از آن که در پیدا کردن لقمه نانی برای زن و فرزندانشان ناتوان میمانند، گزارش شده است. ارتشی از جوانان امیدباخته و بیکار با در پیش گرفتن راههای خطرناک کشور را ترک کرده به شیوههای گوناگون قربانی میگردند.
به طور خلاصه میتوان گفت، افغانستان ظلمتکدهای است که روز به روز در بین اهرم امپریالیسم آمریکا، پاکستان، ایران، عربستان، قطر، ترکیه و دیگر قدرتهای منطقه و نوکران این قدرتها خرد و خمیر شده به سوی آینده وحشتناکی روان است.
به نظر شما آیا طالبان با نیروهای خارجی در افغانستان به توافق خواهند رسید؟
- طالبان مولودات و دستپروردههای آمریکا و سایر قدرتهای خارجیاند. امپریالیسم آمریکا و دیگر قدرتهای غربی در ایجاد و تمویل و تقویت طالبان و سایر گروههای بنیادگرا در افغانستان نقش عمده داشتهاند. آمریکا در دههی هشتاد میلادی، در جریان جنگ علیه شوروی سابق، گروههای جهادی مثل گلبدین حکمتیار، برهانالدین ربانی، رسول سیاف، احمد شاه مسعود، یونس خالص، عبدالعلی مزاری، مولوی نبی، اکبری، صبغتالله مجددی، حقانی و تعدادی دیگری از بنیادگرایان خطرناک را حمایت مالی و نظامی نمود. در آن زمان برای آمریکا برنده شدن در جنگ علیه روسها خیلی مهمتر بود. بعدا در اوایل دههی نود میلادی، آمریکا و انگلستان به کمک پاکستان و عربستان سعودی طالبان را ایجاد و حمایت نمود. در واقع اینان همهی مهرهها و دستپرودههای آمریکا و سایر قدرتهای خارجیاند برای پیشبرد استراتژی کاخ سفید در قلب آسیا.
طالبان سالهاست که با نیروهای خارجی به توافق رسیدهاند. در دوران باراک اوباما، معاونش جو بایدن علنی اعلان نمود که «طالبان دشمن ما نیستند». اینان همین حالا هم به توافق رسیدهاند. دشمنی و جنگ آمریکا در بیست سال گذشته نه علیه طالبان و تروریستان بلکه علیه مردم افغانستان بوده است و به همین منوال هدف عمدهی جنگ و خشونت طالبان هم بیشتر غیرنظامیان در افغانستان بوده تا آمریکا و نیروهای خارجی.
آمریکا با تبدیل افغانستان به مرکز جنگ و خشونت میخواهد رقبایش چون چین و روسیه را درگیر تروریزم و بیثباتی ساخته جلو پیشرفت آنان را بگیرد و برای این هدف هنوز بر تقویت و رشد باندهای تروریستی تکیه دارد اما در ظاهر چهرهی «ضد تروریزم» بخود میگیرد.
قسمت دوم گزارش به وضعیت زنان در این بحبوحهی زمانی و نقش آنها در برابر نیروهای تروریستی ضدزن میپردازد.