طعم تلخ کودکی در خیابانهای تهران
ندا کودک کار است و میگوید: کاری که میکنم برای خرجی مدرسهام است بابام از کارافتاده است و شش برادر و خواهر دیگر هم دارم.
پرژین حکیم
تهران - غروب شلوغ و پرازدحام پایتخت است چهرەاش خسته به نظر می رسد و نشانی از کودکی در آن دیده نمی شود با دستپاچگی مشغول جمع کردن بساطش بر سنگفرش یکی از خیابانهای پرازدحام تهران است، میپرسم: داری جمع میکنی بری خونه؟
بی آنکه نگاهم کند در حالی که مشغول گذاشتن پاکتهای فال در کیفاش است جواب می دهد. – بله دیگه... دیروقته تا برسم خونه میشه ساعت ١١ شب.
- خونه تون کجاست؟
شوش...
- چرا اینجا را انتخاب کردی برای فروش فال؟
نگاهم میکند و لبخند بیرمقی میزند و شانه هاشو بالا میاندازد!
-مدرسه می ری؟ بله ... دوم راهنماییام.
-برای کی کار میکنی؟
من برای خودم کار میکنم اما دوستم محمد برای اردشیر کار میکند... و نگاهش را به سمت دوستاناش در آن طرف چهار راه میاندازد.
از آن طرف خیابان دو پسربچه کیف به دوش با قفسهای مرغ عشق به دست به سمت او میآیند و با هم راهی میشوند...
ندا کلاس اول راهنمایی است و در طول سال تحصیلی سه روز در هفته کار میکند از خاطراتش در مدت ۵ سال کاری میگوید: اینکه سنگینترین فردی را که وزن کرده ١۴٠ کیلو وزن داشته و سبکترین هم زنی ٣۵ کیلویی بوده و هردو از وزنشان پیش ندا اظهار نارضایتی کردهاند.
ندا این خاطره را که تعریف میکند برق در چشمان سیاهش موج میزند و لبخند میزند.
میپرسم ندا از کارت راضی هستی؟
بله خاله...کاری که میکنم برای خرجی مدرسهام است بابام از کارافتاده است و شش برادر و خواهر دیگر هم دارم...
کودکان کار
فرقی نمیکند این کودکان در کارخانهها و کارگاههای بزرگ صنعتی کلان شهرها کار کنند یا در خیابانها به فال فروشی، آدامس فروشی، روزنامه فروشی، و واکس زدن کفشها مشغول باشند آنها کودک هستند و باید کودکی کنند اما شرایط آنان به گونهای است که دوران پرترنم و خوش کودکی را زیر بار سنگین درد مشترک فقر و کمبود بضاعت مالی به حراج گذاشتهاند.
پدیده کودکان کار به آسیبی جدی و قابل تامل در جهان تبدیل شده تا جایی که بسیاری از کشورها خود را با تصویب قوانینی متعهد به مبارزه با کار کودک کردهاند اما به دلیل افزایش مشکلات اقتصادی و اجتماعی هنوز آنطور که باید نتوانستهاند اقدامات جدی در این راستا بردارند و شمار این کودکان با افزایش قابل توجهی روبرو است.
یک کودک کار به ازای هر ۵٠٠ نفر در تهران
در ایران آمار دقیقی از تعداد کودکان کار وجود ندارد چرا که شناسنامه هویتی برای کودکان کار تشکیل نشده و آمارها متنوع و متنقاضاند بر اساس سرشماری سال ١٣٨۵ حدود یک میلیون و هفتصد هزار کودک به صورت مستقیم درگیر کار هستند.
از طرف دیگر در آماری که مقامات ایران در خرداد ١٣٩٨ ارائه دادند تنها در تهران ١۴ هزار زباله گرد وجود دارد که یک سوم آنها یعنی چهار هزار و هفتصد نفر کودک هستند.
شهردار تهران می گوید: حدود نیم میلیون کودک کار در تهران با فقر دست و پنجه نرم می کنند که تعداد قابل توجهی از آنان تابعیت قانونی ندارند به عبارتی به ازای هر ۵٠٠ تهرانی یک کودک کار وجود دارد.
نبود الزام قانونی در ساماندهی کودکان کار
تعداد کودکان کار در تهران به طور قابل مشهودی بیشتر از سایر شهرهای ایران است اما آنچه که معضل کودکان کار در ایران را بغرنج کرده است این است که به طور مشخص هیچ نهاد یا ارگانی برای ساماندهی کودکان کار تعیین نشده است و هیچ گونه الزام قانونی و پشتوانه اجرایی برای طرحهای کوتاه مدتی هم که در نظر گرفته میشود، وجود ندارد و ساماندهی کودکان کار همچمنان با فرافکنی هوشمندانه نهادهای مختلف لنگ میزند.
التماسهای زیرپوستی کودکان کار
مینا اکبری دانش آموخته جامعه شناسی میگوید: فرهنگ کار کردن بچهها در جامعه ما از زمانهای دور باارزش بوده است اما چگونگی کار و و مکان مناسب با رشد و شخصیت فکری و ذهنی کودک چه از طریق یادگیری استادشاگردی و یا آموزشهای مدرن امروزی حائز اهمیت است.
او میافزاید: متاسفانه کار کودک در خیابان آمیزهای از التماس و تکدی گری است و این عزت و حرمت شخصیت کودکانه آنها را زیر سوال می برد و زمینه بروز آسیب روانی، اهانت، تحقیر و درگیری لفظی را در آینده فراهم میکند از طرفی آموزش به خانوادههای کودکان کار خیابانی از ضروریات بدیهی است که مغفول مانده است ؛ بسیاری از خانوادهها از آسیبهای پنهان و آشکار کار کودکان اطلاعی ندارند.