سنگینی بار جنگ بر شانههای زنان سودان
یازده ماه پس از آغاز درگیریها، چشم انداز روشنی برای حل این بحران وجود ندارد. در حالی که اوضاع انسانی در این کشور رو به وخامت گذاشته، زنان در معرض انواع خشونتها از جمله آدم ربایی، اجبار به مهاجرت و تشدید رنج در اردوگاههای آوارگان قرار گرفتهاند.
ميساء قاضي
سودان - در پی تداوم درگیری های مسلحانه در سودان، زنان این کشور شرایط فاجعه باری را تجربه میکنند. صدها تن از آنان در معرض انواع نقض حقوق بشر قرار گرفتهاند. علاوه بر این، اوضاع نابسامان انسانی در اردوگاههای آوارگان داخلی و کشورهای همسایه، بر رنجهای زنان آواره سودانی افزوده است.
براساس اذعان سازمان ملل متحد، منازعات خونین در سودان موجب آوارگی بیش از ٧.١ میلیون تن شده که بزرگترین بحران پناهندگی در سطح جهان محسوب میگردد. این نهاد بینالمللی همچنین تخمین زده است که درگیریهای اخیر در مناطق مرکزی این کشور، ٣٠٠ هزار نفر را آواره کرده است. در این میان، آلام بسیاری دیگر از شهروندان سودانی که برای بار دوم تجربه آوارگی را داشتهاند یا گسترش مخاصمات به سکونتگاه آنان را ناچار به ترک خانه و کاشانه کرده، افزایش یافته است. زنان آواره بیشتر این رنجها را در سکوت متحمل میشوند. بر این اساس، بزرگترین چالشهای پیش روی زنان آواره چیست؟
ساره حافظ سعید، که از جمله پناهندگان سودانی محسوب میشود و شش ماه پیش از خارطوم به منطقه مروی کوچ نموده است، بیان میدارد: «همچنان از وقایع اخیر در حالت شوک به سر میبرم.»
وی با افزودن این نکته که انگیزه اصلی این جابجایی، بازگشت به زادگاه خود بوده است، توضیح میدهد که اکنون در منزل جد پدری خود، به همراه چندین خانواده دیگر، سکونت دارد. ساره حافظ سعید در ادامه اشاره میکند که با چالشهایی در راه یافتن شغل مواجه شده و میافزاید: «تا به حال در جستجوی شغل به نتیجهای نرسیدهام و از این رو، ناگزیر هستم تمامی روز را بیکار در خانه بگذرانم. بزرگترین معضل پیش روی من، شیوهی آغاز زندگی نوین در مکانی ناآشنا، با فرهنگ و جامعهای متفاوت است.»
این شرایط، برای آلاء محمد عباس، دانشجوی سال آخر دانشگاه که از خارطوم آواره شده و به شمال سودان پناه برده است، نیز صدق میکند. وی اظهار میدارد که یکی از مهمترین موانعی که با آن مواجه است، مسئله عدم پذیرش پناهندگان و زندگی مشترک با آنها توسط جامعه محلی میباشد. آلا عباس بیان میکند: «اهالی این منطقه ما را به عنوان بیگانگانی میبینند که با هدف تحمیل خود بر آنها آمدهایم و در سخنانمان تلاش میکنیم تا فرهنگ خود را برجسته سازیم. علاوه بر این، آنها به ظاهر و نوع پوشش ما نیز توهین میکنند.»
وی با تأکید بر مواجهه با چالشهایی در زمینه کاری خود، بیان میکند: «من به انجام کارهای دستی و هنری میپردازم و در تهیه مواد اولیه مورد نیاز برای فعالیتهای حرفهایام و کسب درآمد کافی برای تأمین معیشت خانوادهام با مشکلاتی روبهرو هستم. مشکل دیگر، فاصله زیاد روستای محل سکونت من تا نزدیکترین ایستگاه حمل و نقل عمومی است، به طوری که نیاز است نیم ساعت پیادهروی کنم تا به آن برسم، در حالی که وسایل نقلیه عمومی تنها در ساعات معینی در دسترس هستند. همچنین، سازگاری با جامعه میزبان به دشواری صورت میپذیرد، زیرا ساکنین محلی تمایل دارند با فرارسیدن غروب آفتاب درهای خانههای خود را میبندند و هر گاه پس از آن زمان برای تهیه نیازمندیهای خود به بیرون بروم، با نگاههای متعجب آنها مواجه میشوم.»