«رسانه در ایران نتوانسته واقعیت زنان را بدون کلیشه جنسیتی به نمایش بگذارد»

الهام .م استاد دانشگاە و فعال حوزە زنان می‌گوید: رشد زنان در جامعه نمی‌تواند به عنوان یکی از برنامه‌ها مطلوب صدا و سیما باشد، رسانه می‌تواند ابزار توانمند‌سازی زنان باشد چون بنیادهای مردسالاری را هرچه بیشتر تهدید می‌کند.

 

هاوژین شیخی

دیواندره- رسانەها نه تنها بازتاب دهنده واقعیت‌های موجود در جامعە  بلکه در شکل گیری فرهنگ جامعه هم مؤثر است رسانه‌ها یا در خدمت گسترش و سازماندهی ارزش‌های حاکم جامعه قرار دارند یا در جهت مقابل آن قرار می‌گیرد. اما تصویر زنان در بافت رسانه مورد تبعیض و استثمار قرار می‌گیرند و با تصویر سازی جنسیتی از زنان و تحمیل نگاه مردسالاری و سنتی سعی در نشان دادن زنان در نقش‌هایی هستند که در جهت هنجارهای مذهبی وسنتی باشد .

 تبلیغات کلیشه‌ای و جنسیتی علیه زنان به صورت‌های مختلف از جمله از طریق شوهای تلویزیونی، فیلم‌ها و سریال‌ها، برنامه‌های طنز، تبلیغات و حتی خبر اعمال می‌شود. در رسانه‌های ایران نمونه‌های بارز این تبعیض در بسیاری از سریال‌ها و  پیام‌های بازرگانی دیده می‌شود در همین زمینه با الهام.م استاد دانشگاه  گفت‌وگویی انجام  دادیم.

 

«رسانه هرگز تلاش نکرده تا تصاویر واقعی از رشد زنان را در جامعه نشان دهد»

الهام .م در ابتدا وضعیت زنان را در رسانەهای ایران چنین ارزیابی کرد :رشد زنان در جامعه نمی‌تواند به عنوان یکی از برنامه‌ها  مطلوب صدا و سیما باشد، رسانه می‌تواند ابزار توانمندسازی زنان باشد چون  بنیادهای مردسالاری را هرچه بیشتر تهدید می‌کند. و حضور آزادانه و بدون کلیشه ی زنان در رسانه برایشان خطری جدی محسوب می‌شود. آنها سعی در نشان دادن زنان طبق چارچوب‌های مرد سالاری، مذهب، سنت، عفاف هستند  از این روست که رسانه هرگز در سال‌های گذشته تلاش نکرده تا تصاویر واقعی از رشد زنان را در جامعه نشان دهد، بلکه به طرق مختلف وجوهی سرکوبگرانه از زندگی زنان در داخل ایران را نشان می‌دهد که با بسیاری از واقعیت‌های زندگی زنان جامعه در تضاد است.

 

«زنان در رسانه در نقش‌هایی ظاهرا می‌شوند که بازتولید الگوهای سنتی مردسالارانه است»

الهام م دربارە تحقیرزنان در رسانە‌های ایران می‌گوید: هیچ سریال تلویزیونی در ایران به دلیل بازتولید کلیشه‌ها و تلاش برای تحقیر و تمسخر زنان مورد اعتراض قرار نمی‌گیرد وقتی در یک رسانە‌ای ملت‌ها، جامعە‌ی پزشکان، معلمان و دیگر گروه‌ها و اقشار جامعه نسبت بە تحقیر و تمسخر یا زایل شدن حقوق خود پی ببرند فورا اعتراض می‌کنند، اما چرا در رسانه  تلویزیون با نمایش کلیشه‌های جنسیتی و کم شمردن زنان به خود جرأت اعتراض مدنی نمی‌دهند حتی مجال یک بحث رسانه‌ای ساده در این زمینه را فراهم نمی‌سازند، اغلب در نقش‌هایی ظاهرا می‌شوند که بازتولید الگوهای سنتی، مذهبی و مردسالارانه را به دنبال دارد.

 

«هیچ رسانه‌ای در ایران نتوانسته واقعیت زنان را بدون کلیشه جنسیتی به نمایش بگذارد»

الهام.م  در ادامە می‌گوید: اغلب پیام‌های بازرگانی تلویزیون، سریال‌ها... شخصیت‌های اصلی مردان هستند که در نقشی مستقل و عمدتا دانای کل ظاهر می‌گردند و زنان اکثرا در همان نقش‌های سنتی خود بازنمایی می‌شوند. به نظر من بخصوص در ایران نتوانسته واقعیت زنان را بدون کلیشه جنسیتی به نمایش بگذارد. بە عنوان مثال زنان اغلب مواقع در آشپزخانه، تبلیغ وسایل مدرنی که کار زنان را راحت‌تر و سریع‌تر کرده نیز هیچ تغییری در تصویر کلیشه‌ای زنی که همیشه جارو و دستمال و کفگیر به دست دارد، نداده است.

الهام .م در پایان بە فرهنگ‌ها و سنت‌های مرد‌سالاری اشارە می‌کند و می‌گوید: تصویری که سریال‌های تلویزیونی از زنان ارائه می‌دهند، گاه با واقعیت آنچه از زنان در جامعه امروز می بینیم متفاوت است، زنانی که امروزه در بسیاری خانواده‌ها از مرزهای تفاوت‌های جنسیتی عبور کرده و تصویری روشن از انسانی قدرتمند، فارغ از جنسیت خود ارائه می‌دهند. مردان همچنان از نوعی برتری برخوردارند که الگوها و ارزش‌های فرهنگ مردسالارانه حتی در سریال‌های طنز تلویزیونی نیز آن را بازتولید می‌کند. اگرچه در این برنامه‌ها کاراکترهای مرد نیز با ادبیات طنز و البته گاه هجو به نمایش کشیده می‌شوند اما بازنمایی کاراکترهای زن تنها با این نوع ادبیات همراه نیست بلکه مضامینی زن ستیزانه و سکسیستی را در برمی‌گیرد که تا به حال از سوی افراد جامعه ایرانی مورد اعتراض و انتقاد قرار نگرفته است، دستکم اگر هم این اتفاق افتاده بازتاب بیرونی و رسانه‌ای نداشته است.