رقیه استانکزی: «درس و تعلیم زنان را از تاریکی نجات میدهد!»
رقیه استانکزی، یکی از زنان قربانی جو حاکم است کە شرایط اجتماعی مانع او در درس خواندن شدە است.
بهاران لهیب
کابل - با بیش از چهل سال حاکمیت مستقیم و غیرمستقیم بنیادگریان در افغانستان، زنستیزی از جانب حاکمان در هر منطقه کشور به یک امر معمول مبدل شده است. این نیروی تاریکاندیش، بنابر ترس از آگاهی و همبستگی زنان، تلاش ورزیدهاند که کوچکترین امکانات را از زنان بگیرند ولی با آن هم با مبارزات و اعتراضات زنان مواجه شدهاند.
بنابر اوضاع حاکم، ولایت لوگر (یکی از ولایتهای جنوب کشور) باوجود فاصلەی بسیار نزدیک با پایتخت هنوزهم در عقبماندگی باورنکردنی بهسر میبرد که طبعن نخستین قربانیانی چنین شرایطی زنان میباشند. اکثریت مطلق مردم این ولایت هنوز وابسته به زراعت و مالداری اند و از اینرو نظام فیودالی با تمام قوت پابرجاست.
رقیه استانکزی، یکی از زنان قربانی جو حاکم میگوید: «درس و تعلیمام را در پاکستان فرا گرفتم و بعدا از ازدواج به لوگر آمدم. بنابر وضع حاکم اینجا، برایم اجازه داده نشد که درسام را ادامه دهم.»
در جوامع اخوانگزیدهی مانند افغانستان، تحصیل و کار زنان شرم پنداشته میشود، که از چهار دهه بدینسو پیروان اخوانالمسلمین مصر در افغانستان مشهور به «اخوانیها» یا «اخوانالشیاطین» به رهبری گلبدین حکمتیار، برهانالدین ربانی، صبغتالله مجددی، عبدرب رسول سیاف، احمدشاه مسعود، یونس خالص وغیره، سرزمین ما را بهسوی تباهی و نادانی کشانیدند.
رقیه باوجود علاقەی زیاد، از تحصیل باز ماند و به وی گفته میشود که بایست در خانه بنشیند و این شرم بزرگی برای اعضای مرد خانواده است که از پول کار یک زن زندگی خویش را به پیش ببرند. نامبرده با یکی از نزدیکان خانواده پدرش ازدواج کرده که از یک طرف جامعه مردسالار و اخوانیزده به وی اجازەی ادامه تحصیل را نداده است و از طرف دیگر مسوولیتهای دستوپاگیر خانواده همسرش و کودکاناش مانعی بر سر راه وی بودهاند.
رقیه ابراز میدارد: «وقتی درس میخواندم، خیلی خوشحال بودم. زندگی برایم راحت و امیدبخش بود. از لحاظ ذهنی احساس راحتی میکردم و به خود مقام و منزلت قایل بودم. درس و تعلیم زنان را از تاریکی نجات میدهد!»