میان نان، ناموس و نگاهها؛ روایت زنان بیکار کرماشان
در استان کرماشان، زنبودن کافیست تا فرصتهای شغلی از تو سلب شود. بیکاری گسترده، آگهیهای مشکوک، تبعیض ساختاری و استثمار سیستماتیک، مسیر اشتغال را برای زنان آنچنان ناهموار کرده که بسیاری از آنها میان نان و امنیت، دومی را از دست میدهند.

نسيم احمدی
كرماشان- بحران یافتن شغل و کسب درآمد برای زنان در استان کرماشان که بیشترین نرخ بیکاری زنان در میان ٣١ استان کشور را دارد، مسئلهای قابل بحث است که میتوان گفت به یکی از بزرگترین معضلات حال حاضر زنان این استان تبدیل شده است چرا که در مسیر یافتن شغل و درآمد، قوانین مردسالاری بسیار تعیین کننده و در بسیاری از مواقع مانع بزرگی بر سر راه زنان جویای کار است. آمار دقیقی از تعداد زنان جویای کار در کرماشان وجود ندارد اما اطلاعات آماری منتشر شده نشان میدهد که تعداد زنانی که در کرماشان اشتغال ناقص دارند از سایر استانهای کشور بیشتر است. اشتغال ناقص به این معنا است که زنان در شغلهایی خارج از تخصص خود و در واقع شغلهای کاذب مانند فروشندگی، دستفروشی، کارهای فصلی و روزانه و... مشغول به کار هستند که در بیشتر مواقع فقط برای مدت کوتاهی در آن کار اشتغال دارند و سپس دوباره بیکار و جویای کار جدید میشوند که البته طبق تعریف جهانی از شغل نمیتوان این دست از اشتغال ها را به عنوان شغل و درآمد درنظر گرفت. اما چه چیزی باعث میشود زنان به این شغلها رجوع کنند و فقط مدت کوتاهی مشغول کار باشند. فشار اقتصادی حاکم بر جامعه که طی یک دههی گذشته به بالاترین حد خود رسیده، باعث ایجاد یک نوع شکاف عظیم درآمدی در جامعه شده است. در واقع به باور اقتصاددانان جامعه ایران به دو دسته ثروتمند و فقیر تبدیل شده و فشار اقتصادی حاکم، افراد با درآمد متوسط را به دهکهای پایین جامعه کشانده است. درواقع میتوان گفت در حال حاضر درصد بالایی از جامعه در تامین مخارج روزانه خود در تنگنا هستند بنابراین نیاز به داشتن شغل و درآمد بیش از پیش احساس میشود. فرهنگ حاکم بر جامعه که مرد را نان آور خانواده میداند باعث شده چنانچه زن و مردی همزمان خواهان یک شغل باشند اولویت را به مرد بدهند از این رو بیشتر مواقع زنان را فقط برای شغلهایی مانند فروشندگی و... استخدام میکنند و در مسیر یافتن همین شغل نیز معضلات بزرگی بر سر راه آنان قرار میگیرد.
تجربه شکوفه؛ دیوار آگهی یا دیوار آزار؟
تجربه شکوفه مرا(اسم مستعار) ساکن کرماشان چنین است: «از طریق برنامه دیوار مدت زیادی دنبال کار گشتم اما تمام پیشنهادهای کاری در دیوار حقیقتا به درخواست رابطه ختم میشد. حتی در آگهیها نیز به وضوح میگویند دنبال یک منشی جوان با ظاهری آراسته هستند که این نشان میدهد برای آن کارفرماها تسلط شغلی اصلا مهم نیست و تنها دنبال شخصی برای روابط نامشروع هستند.»
زن مستقل، زنی متهم
در ناخودآگاه مردهایی که به مردسالاری معتقد هستند تنها قلمروی زنان خانه است از این رو همیشه باور دارند زنی که از خانه بیرون بیاید و دنبال کار باشد به اصطلاح باور مردسالاریشان زنی خراب است بنابراین بلافاصله سعی میکنند استقلال او را با دادن پیشنهاد رابطه جنسی و تحقیر هدف او، زیر سوال ببرند از این رو وقتی زنی را جویای کار میبینند بلافاصله به فکر سواستفاده از نیاز او به کار هستند.
وقتی سکوت، تجاوز را تکرار میکند
تجربه شکوفه قطعا برای زنان بسیار دیگری نیز تکرار شده همانطور که در بهار سال جاری خبر تعرض یک مرد به بیست زن در تهران که جویای کار بودند منتشر شد. مجرم از طریق یک آگهی در برنامه دیوار زنان را به محلی مشخص میکشاند و سپس به آنها تجاوز میکرد. وی با تکیه بر فرهنگ حاکم که بر آبروی زن تاکید دارد توانسته بود بیش از ٢٠ بار نقشهی تجاوزش را بدون حتی یک شاکی عملی کند که این مسئله نشان میدهد چقدر فرهنگ حاکم که مخالف استقلال زن و کار کردن اوست توانسته سپری محافظتی برای این متجاوز باشد.
نگاه تحقیرآمیز از درون سیستم
سارا مهدوی(اسم مستعار) روانشناس در رابطه با آزار جنسی زنان در محیط کار و مسیر یافتن شغل چنین میگوید:«مرد خود برتربین، محیط کار را قلمروی کسب درآمد خود میداند؛ بنابراین فکر اینکه زنی هم مرتبه با او باشد برایش آزار دهنده است چرا که نمیتواند باور کند یک زن میتواند به اندازه او باهوش و تلاشگر باشد از این رو دست به تخریب همکار زن خود میزند. حال تصور کنید مردی با همین طرز فکر کارفرما میشود و یک نیروی زن برای او کار میکند، بنابراین با تکیه بر باوری که دارد خود را برتر میبیند و سعی میکند زن را یا تحقیر کند و یا با پیشنهاد رابطه جنسی تسلط خود را نشان دهد چرا که به باور چنین مردهایی زن فقط برای زایش و رابطه جنسی آفریده شده است بنابراین زنان در مسیر یافتن شغل همیشه مورد آزار مردها واقع میشوند.»
تحصیلکرده، اما خانهدار یا سرایدار
خانم ثابتی ساکن کرماشان که در یک موسسه کاریابی شاغل است میگوید:«بیشتر کارفرماهایی که دنبال نیروی کار هستند با تاکید همیشه اولویت آنها آقایان است و فقط برای بخش سرایداری و نظافت نیروی خانم میخواهند. در مقابل این نمودار تقاضا باید بگویم درصد بالایی از مراجعه کنندگان جویای کار زن هستند.
بسیاری از آنها تحصیلات دانشگاهی در حد دکترا نیز دارند اما به ناچار در بخش سرایداری آپارتمانها و یا شرکتها مشغول به کار میشوند که آن هم به خاطر برخورد تحقیر آمیزی که با آنها میشود معمولا پس از مدتی دوباره به دفتر کاریابی برای شغل دیگری مراجعه میکنند.»
کارآموزی یا استثمار پنهان
علاوه بر آزارهای فراوان در مسیر شغلی زنان در کرماشان، در بیشتر مواقع این زنان بعد از اینکه در محیطی مشغول به کار میشوند بدون دریافت حق و حقوق خود وادار به ترک محیط کار خود میشوند چرا که بیشتر کارفرماها به بهانه اینکه باید مدتی بدون بیمه و به صورت آزمایشی کار کنند زنان را به نیروی کاری رایگان برای خود تبدیل میکنند.
لیلی رضايی که مدتی در یک شرکت حسابداری در کرماشان مشغول به کار بوده چنین میگوید:«به مدت دو ماه با حقوق ماهیانه سه میلیون تومان در این شرکت به صورت کارآموز مشغول به کار شدم و قرار شد بعد از مدتی استخدام شوم اما رئیسم به بهانه اینکه کار کردن بلد نیستم و اسناد را اشتباه ثبت کردهام بدون پرداخت حقوقم مرا اخراج کرد و گفت اگر از او شکایت کنم او نیز از من غرامت میگیرد بنابراین از حق خود گذشتم. بعد از مدتی فهمیدم که این ترفند کاری او است و هر چند ماه یکبار نیرویی به اسم کارآموز استخدام میکند و سپس به بهانههای مختلف او را بدون پرداخت حقوق اخراج میکند که از این طریق نیروی کار رایگان داشته باشد.»
رهایی از وابستگی؛ تنها راه توانمندی
تمام مشکلات ذکر شده در مسیر یافتن شغل و کار زنان کرماشان، نشأت گرفته از قوانین و باورهایی است که زن را محدود به فعالیتهایی میکند که در آن ردی از استقلال نباشد؛ از این رو مردسالاری قوانین بسیاری را برای استقلال مالی زنان تعیین میکند، قوانینی که با وجود تمام ویژگیهای زن ستیزی که دارند نمیتوانند مانع از بالیدن زنان و تلاش آنان برای رسیدن به استقلال شوند چرا که زنان بیش از پیش میدانند که رهایی از وابستگی مالی به مردان آنان را بسیار توانمند میسازد همانطور که سیمون دو بووار میگوید:«استقلال مالی سنگ بنای توانمندسازی و مشارکت کامل زنان در جامعه است.»