محرومیت از انرژی؛ روایتی کهن از رنج روستائیان
اگرچه بحران انرژی در سراسر ایران مسئلهای تازه است اما بسیاری از روستاها سالهاست تنها با وعدههای حکومت، سرما را پشت سر میگذارند. در این روستاها در سرمای پاییز و زمستان از روشهای قدیمی برای گرمایش و تأمین سوخت استفاده میشود.
سایه محبی
مهاباد- در حالیکه بحران انرژی در سالهای اخیر تمام ایران را فرا گرفته است، سابقهی دیرینهی محرومیت از امکانات رفاهی و انرژی زندگی را برای مردمان ساکن روستاهای مختلف دشوارتر کرده است . در طی سالیان اخیر بارها خبرگزاریهای داخلی ایران از رسیدن «نعمت گاز» به مناطق محرم سخن به میان آوردهاند و آمارهای اعلامی نیز ممکن است ذهن هر مخاطب را به راحتی فریب دهد با این وجود کم نیستند روستاهایی که در سراسر ایران در سرمای پاییز و زمستان از روشهای قدیمی برای تامین گرمایش و سوخت مورد نیاز خود استفاده میکنند.
در تعدادی از روستاهای روژهلات نیز وجود تانکرهای نفت جلوی درب هر خانهای گواهی از این ماجرا ست که سرمای سخت برای مردمان ساکن روستا، سختتر از سایرین است. بر اساس آمار رسمی حکومتی بیش از ٢٠ درصد از ۲ هزار و ۸۰۰ روستا و آبادی استان اورمیه، فاقد گاز هستند و از این تعداد بر اساس جمعیت روستاها، برخی از آنان هرگز به گاز خانگی تجهیز نخواهند شد. در این میان روستاهایی هستند که در آمارهای رسمی گازرسانی قرار گرفتهاند اما هنوز هم سهمیهی نفت سفید، خانههایشان را گرم میکند.
نبود امکانات و انرژی مانند گاز، برق و آب برای همه مردم دشوار است، اما فشار آن بر زنان بسیار سنگینتر است، زیرا با نقشهای جنسیتی و مسئولیتهای نابرابر در خانواده تلاقی پیدا میکند. زنان در بسیاری از خانهها مسئول پختوپز، مراقبت از کودکان و سالمندان، گرمکردن خانه و تأمین نیازهای روزمرهاند؛ بنابراین هر عامل محدود کنندهای در دسترسی به انرژی، مستقیماً بار زمانی و جسمی آنها را افزایش میدهد. کارهایی که با وجود گاز، آب و برق، ساده انجام میشود، در نبود این امکانات به فعالیتهای طاقتفرسایی تبدیل میشود که اغلب ساعتها زمان از زنان میگیرد و آنها را در معرض بیماریهای تنفسی، خستگی مزمن و فرسودگی روانی قرار میدهد.
فاطمه.م یکی از ساکنین این روستاهاست. او در روستای کوران، مابین سردشت و مهاباد، زندگی میکند. کوران جزو روستاهایی است که در سال گذشته به تاسیسات گازرسانی مجهز گشته است اما مردمش گازی برای سوزاندن ندارند. وی در خصوص مصائب زندگی در این شرایط میگوید: «برای کوران خط لولهی گازی کشیدهاند اما هیچ اقدامی برای راه اندازی آن گرفته نشده است. سالانه در چند نوبت سهمیهی نفت را اعلام میکنند و با استفاده از کارت روستایی سهمیهی خود را میگیریم.
زندگی شهری بسیار آسانتر از زندگی در این روستاست و همین موضوع سبب شده است بچههایمان به شهر مهاجرت کنند و برخی از آنها تنها فصل کار کشاورزی باز میگردند. مهاجرت آنان نیز زندگی را برایمان سخت تر کرده است در حالیکه اگر امکانات داشتیم، بعضی از آنها اینجا میماندند.»
کژال.ح زن دیگری از همین روستا در ادامهی صحبتهای فاطمه میافزاید: «از صبح تا شب باید حواسمان به نفت بخاری باشد چون نگرانی و خطرات خودش را دارد، هرچند برایمان عادت شده است اما بوی نفت تمام زندگیمان را میگیرد. تمام خانهها یک تانکر نفت دارد، با کسپول گاز آشپزی میکنیم و گاهی هم با تنورهای قدیمی نان میپزیم. مردها فقط نفت را میگیرند و باقی سختیش برای ما زنان است. این مشکلات در کنار کمبود آب در سال جاری زندگی را بسیار سخت کرده است.»
یکی از وعدههای جمهوری اسلامی در ابتدای سرکار آمدن در سال ١٣۵٧، تامین آب و برق و امکانات رفاهی مجانی بود و پروژهی گازرسانی شهری نیز که قبل از انقلاب اسلامی ایران کلید خورده بود، با فاصلهی زمانی زیادی از مرکز و شهرهای بزرگ به سایر نقاط ایران نیز رسید با این حال تمرکز بر تأمین انرژی در شهرها سبب شد که بسیاری از روستاهای روژهلات همچنان به حاشیه رانده شوند.
گفته میشود در سال ١۴٠٣ در استان اورمیه ۸۵ پروژه گازرسانی روستایی کلید خورده است با این حال دهها روستا همچون کوران که بخشی از این پروژه هستند، هنوز به شبکهی گاز سراسری دسترسی ندارند و مشخص نیست چه زمانی گاز این نواحی تأمین خواهد شد؛ بنابراین این روستاها تا زمانی نامشخص تنها نامی در یک لیست رسمی دولتی برای فریب اذهان عمومی باقی خواهند ماند.