مدارس دینی دردسر برای مردم و آزادیخواهان در افغانستان

در ادامه افزایش مدارس دینی و تردد دختران به این مدارس، تعداد از خانواده‌ها در ولایات مختلف افغانستان گفتند که مخالف رفتن فرزندان‌شان به مدارس دینی هستند چون آنان هم با افکار طالبی بزرگ می‌شوند.

 

بهاران لهیب

افغانستان- قبل از کودتاه دولت دست‌نشاند روس‌ها در افغانستان، آمریکا تلاش نمود تا افکار اخوانی و بنیادگرایی را تروج نماید، که مورد مخالفت شدید مردم قرار گرفت و اکثریت‌شان را سرکوب نمودند. اما با کودتاه هفت ثور ۱۳۵۷ زمینه برایش مساعد شد تا با همدستی پاکستان و عربستان سعودی بنیادگرایان را حمایت نماید تا آنان بلای باشند برای سرکوب آزادیخواهان در افغانستان، در آن جریان تعداد زیاد روشنفکران را در داخل افغانستان وپاکستان ترور نمودند. زمانی که ‌آمریکا در سال ۲۰۰۱ افغانستان را تحت تصرف خود با شعار «مبارزه علیه تروریزم» در آورد. خود مستقیم دست به کار شد.

گفته می‌شود که در جریان بیست سال گذشته مدارس دینی ایجاد شده در افغانستان  با حمایت مالی «USAID» یا«اداره انکشاف ایالات متحده آمریکا» پیش می‌رفتند که رهبر آن را دو حزب «حزب التحریر» و «جمعیت اصلاح» به عهده داشتند.

در سال ۱۳۹۲ «وزارت معارف افغانستان» در خبرنامه اعلام نمود، که در سرتاسر افغانستان ۱۳ هزار مدرسه دینی موجود است و در طول هر سه ماه حدود ۶۰۰۰ شاگرد فارغ می‌دهند. در مجموع ۲۶۵ هزار شاگرد مشغول آموزش هستند که ۱۲ هزار تن آن را دختران تشکیل می‌دهد.

 رنگینه حمیدی وزیر معارف اشرف غنی با تابعیت آمریکایی‌اش در یکی از سخنرانی های خود گفته بود: «دختران صنف اول تا سوم به جایی مکتب به مدارس دینی بروند.»  که مورد تمسخر اکثریت مردم قرار گرفت. بعد حاکمیت طالبان، وی دوباره به آمریکا برگشت در مصاحبه‌ای گفته: «من به دلیل افغانستان را ترک کردم که دخترم تحت حاکمیت طالبان از تحصیل باز می‌ماند.» با این حال باز هم رنگینه در سال ۲۰۲۲ از جامعه جهانی خواسته که بر طالبان فشار بیاورند که دختران به جای مکاتب برای تدریس به مساجد بروند. اشرف غنی هم در جریان حاکمیت‌اش تلاش داشت تا در کابل مدرسه بزرگ دینی را تأسیس ‌نماید، مردم به مخالفت برخواستند که اجازه نمی‌دهیم «لانه شیطانی» در افغانستان بنیان گذاشته شود. نقیب الله نقیب یکی از عالمان دینی گفته است: «مدارس دینی برای هر جامعه به منزله روح هستند.»

در سال ۱۳۹۵ «حزب همبستگی افغانستان» در گزارش از ننگرهار در مورد مدارس دینی نشر نموده‌اند: «در ۲۰ ولسوالی ننگرهار حدود ۱۹۵ مدرسه دینی موجود است.»

با حاکمیت طالبان مدارس دینی پنج برابر افزایش یافته و اعلام داشتند که دختران در هر سن سال می‌توانند به مدرسه دینی بروند. وزارت معارف طالبان گفته‌اند که در کنار ۱۳هزار مدرسه دینی که در دولت قبلی تـأسیس شده بود ما حالا ۵۶۱۸ مدرسه دینی دیگر را نیز ایجاد نمودیم. وزیر معارف طالبان طی سخنرانی گفته است: «باید در هر ولسوالی بیشتر از ده مدرسه دینی تأسیس شود.»

در گزارش که «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) در سال ۱۴۰۲ در مورد مدارس دینی در بامیان به نشر رسانده‌اند، از قول مردم گفته شده: «هر که به مدارس دینی برود برای‌شان پول پرداخته می‌شود.» بنا طالبان مردم را در فقر نگهداشته تا مانند خود تروریست تربیه نمایند.

به دلیل افزایش مدارس دینی و تردد دختران به این مدارس، ما در ولایات مختلف افغانستان با تعداد از خانواده‌ها صحبت نمودیم که مخالف رفتن فرزندان‌شان به مدارس دینی هستند.

ف.غ، مادری در غزنی برای ما گفت: «من دخترم را به خاطر به مدرسه دینی نمی‌فرستم که آیند بلی‌گویی طالبان می‌شوند.»

فرشته عسل دختر نوجوانی از ولایت جلال‌‌آباد که به دلیل بسته شدن مکاتب به مدرسه‌ دینی رو آورده است اشاره کرد: «من از نشستن در کنج خانه خسته شده بودم با وجود مخالف شدید مادر و پدرم به مدرسه دینی رفتم. اما مادرم از من تعهد گرفته است که اجازه ندارم مانند طالبان مخالف تحصیل، پوشش زنان و یا آله دست آنان شوم و  گفتند که اگر کوچک‌ترین تغییر در افکارم وارد شود مرا اجازه نمی‌دهد که ادامه بدهم. بنا من فقط رفتن به مدرسه دینی را زمینه تفریح به خود ساختم.»

مروه عباس در ولایت کاپیسا با خانواده‌اش زندگی می‌کند. زمانی که طالبان قدرت را به دست گرفتند. وی شاگرد صنف دهم بود، که مانند میلیون‌ها دختر دیگر نتوانست به مکتب برود. اخیراً به مدرسه دینی که در نزدیک خانه‌شان تأسیس شده می‌رفت. مادرش برای ما گفت: «من دیگر به مروه اجازه ندادم به مدرسه دینی برود. چون هر روز که برمی‌گشت برای ما در ادای نماز و خواندن قرآن کریم نظرات جدید می‌داد که من در طول چهل سال به آن شیوه که پیش رفته بودم حالا از نظر وی تمام عبادتم اشتباه بوده است و کاملا روانی شده بود. بنا اجازه ندادم که ادامه بدهد.»

خواهری را در هرات ملاقات کردیم وی گفت: «برادرم از زمانی که به مدرسه دینی رفته نامهربان شده و همیشه ما را ناسزا می‌گوید.»

فوزیه ظریف از ولایت کنر در مورد مدارس دینی چنین افزود: «مدارس دینی فرزندان ما را داعش و طالب تربیه می‌کند. بنا بهتر است آنان بی‌سواد بمانند.»

با م.ف مادری که شش فرزند داشت ملاقات کردیم. وی در کنار جاده کابل مصروف دست فروشی بود .گریه داشت، وقتی احوالش را جویا شدیم پاسخ داد: «من چهار سال قبل همسرم را در حمله انتحاری در کابل از دست دادم حالا توان ندارم که نفقه فرزندانم را تأمین نمایم بنا مجبور شدم سه پسرم را به قاتلان پدرشان که طالبان مدرسه دینی شبانه روزی را ایجاد کرده‌اند بسپارم به دو دلیل گریه می‌کنم، یکی که پسرانم به دست قاتلان پدرشان بزرگ می‌شوند. مهمتر و درد‌آورتر برایم اینست که باید آنان هم با افکار طالبی بزرگ شوند که من متنفر هستم.»

نسرین احمدی یکی از  مادران در پروان می‌باشد. وی پنج فرزند دارد سه دختر و دو پسر. کلانترین فرزندش دختر است با ‌آمدن طالبان از تحصیل باز ماندهاند. وی در جریان سخنانش میگوید: «با وجود که دخترانم اجازه مکتب رفتن از طرف طالبان را ندارند. من هم اجازه نمی‌دهم که به مدرسه دینی بروند. چون آنان را مانند خود وحشی تربیه می‌کنند.»

آیشه سونا، ۲۰ ساله در مورد یادگیریش از متون مدارس دینی گفت: «دختر مامایم(دایی) به مدرسه دینی می‌رفت از وی تقاضا کردم که مواد درسی خود را برایم بفرستد. من نزد خود تدریس آن را آغاز نمودم بعد گشت شش ماه من کاملا روانی و گوشه‌گیر شده بودم هر زنی را که در جاده می‌دیدم و یا خواهرانم که بی‌چادر(روسری) در داخل منزل گشت و گذار می‌کردند و یا به موسیقی گوش می‌دادند دعوا می‌نمودم که شما همه کافر هستید. بالاخره مادر و پدرم متوجه وضعیت من شدند که من در کنار پرخاشگری روز به روز به انزوا می‌روم. دلیل را جویا شدند، فهمیدند که من کتاب‌های مدارس دینی را مطالعه می‌کنم. مادرم تمام کتاب‌ها را از نزدم جمع نمود. دیگر مرا اجازه نداد که آنان را بخوانم. ماه‌ها طول کشید من دوباره به زندگی عادی خود به کمک روان درمانان برگردم. من همیشه در مورد دختران که به مدرسه دینی می‌روند و آموزش می‌بینم فکر می‌کنم که چقدر آنان تحت فشار روانی هستند. مدارس دینی به جامعه ما بیماران روانی را تقدیم می‌کنند. بنا من در کنار ترس متنفر هستم. فقط مردم افغانستان باید جلو این مصیبت را بگیرند و به فرزندان خود اجازه ندهند که به مدرسه دینی بروند.»

همه مصاحبه شوندگان نفرت خود را نسبت به مدارس دینی اعلام داشتند و این را به خوبی می‌دانند هر که در آن محیط تربیه شود زندگی را برای خانواده‌شان به جهنمی تبدیل می‌نمایند با وجود تشویق‌های طالبان خانواده‌ها تلاش دارند تا برای فرزندان‌شان سرگرمی‌های دیگر پیدا نمایند و طالبان را در اهدافشان شکست دهند.