مبارزه پنهانی زنان آرایشگر در سایهی حاکمیت طالبان
در حالی که سالنهای زیبایی تعطیل شدهاند، آرایشگران زن در کابل بهصورت مخفیانه به فعالیت خود ادامه میدهند؛ کاری که برایشان نه تنها راهی برای تأمین معیشت، بلکه شکلی از مقاومت در برابر سلطهی طالبان است.

بهاران لهیب
کابل- با گذشت بیش از سه سال از حاکمیت طالبان در افغانستان، زنان افغان بهتدریج به اسارت کشیده شدهاند. دختران بالاتر از صنف ششم اجازهی رفتن به مکتب را نیافتند؛ دروازههای پوهنتونها(دانشگاهها) و کورسهای آموزشی بسته شد، حجاب اجباری اعلام گردید، زنان از کار در بیرون از منزل منع شدند. ازدواج اجباری، خشونت خانوادگی، قتلهای سیستماتیک و نکاح اجباری دختران نوجوان با اعضای طالبان به اوج رسیده است. همچنین، زنان و مردان بسیاری بهاصطلاح به جرمهای اخلاقی در ملأعام شلاق میخورند. در مجموع، هر شغلی که زنان در آن فعال بودند، تعطیل شده است.
با وجود تمام مصیبتهایی که طالبان بر زنان تحمیل کردهاند، خوشبختانه آنان از کار و مبارزه دست نکشیدهاند، از یکسو برای تأمین حقوق خود جنگیدهاند و از سوی دیگر، برای گذران زندگی و تأمین بخور و نمیر برای خانوادههایشان شب و روز تلاش کردهاند. در کنار تعطیلی مکانهای تفریحی و ورزشی، سالنهای آرایش زنانه نیز بسته شده است.
با این حال، بسیاری از آرایشگران زن بهصورت مخفیانه در خانههای خود به فعالیت ادامه میدهند. مشتریان شان زنانی هستند که پیشتر با آنان آشنا بودهاند. اما این فعالیت با تهدیدهای زیادی همراه است. برای درک بهتر وضعیت، با سه زنی که مخفیانه در خانههای خود کار میکنند و در نقاط مختلف کابل فعالیت دارند، گفتوگو کردیم:
ناز شمیم، زنی ۶۰ ساله که در کنار آرایشگری، معلم نیز بوده است، میگوید: «به دلیل بیماری کمتر کار میکنم، اما علاقهی زیادی به آرایشگری دارم. به همین دلیل، در کنار تدریس به این حرفه روی آوردم.»
او ادامه داد: «در ابتدا که طالبان به قدرت رسیدند، فقط از ما خواستند که تصاویر تبلیغاتی زنان را از در و دیوار مغازهها بود پاک کنیم. آرایشگرانی که به این دستور توجه نکردند، طالبان خودشان وارد عمل شدند و با رنگ همهی تصاویر را پوشاندند در نهایت، ما را مجبور کردند که سالنهایمان را ببندیم. حتی یک روز اعتراض کردیم، اما بازهم حکمشان را بر ما تحمیل کردند. حالا، مجبوریم مخفیانه کار کنیم.»
صنا واحد، مادر چهار فرزند، پس از درگذشت همسر اولش با مرد دیگری ازدواج کرد. اما همسر دومش به دلیل مشکلات اقتصادی و تفکرات مردسالارانه او را ترک کرده و به ایران رفته است .او میگوید: «قبلاً شاگرد یکی از سالنهای آرایشی بودم، اما چون پول کافی نداشتم، نتوانستم سالن مستقلی باز کنم. بعد از تعطیلی سالنهای زیبایی، برای تأمین هزینههای زندگی، کار را در خانه آغاز کردم.»
صنا توضیح میدهد: «وسایل آرایشی را بهصورت پنهانی نگهداری میکنم، چون چندین بار طالبان خانهبهخانه بازرسی کردند. برای اینکه طالبان وسایلم را با خود نبرند، آنها را مخفی کردهام تا کسی متوجه نشود که هنوز به کار ادامه میدهم.»
او اضافه میکند: «درست است که کار برای همه سخت شده، اما همسرم مردی تنبل بود و تمام هزینههای زندگی بر دوش من بود. بعد از مدتی به ایران رفت و دیگر هیچ خبری از او ندارم. هیچگاه کمکی به ما نکرده است. من مجبورم برای تأمین زندگی خود و فرزندانم کار کنم.»
نفس نواب، صاحب یکی از سالنهای زیبایی مشهور کابل، نیز مجبور شده است در خانه کار کند .او میگوید: «تعداد مشتریان ما کمتر شده است، چون بسیاری از زنانی که شاغل بودند، شغل خود را از دست دادهاند و درآمدی ندارند که برای آرایش هزینه کنند.»
نفس با لبخندی تمسخرآمیز ادامه میدهد: «اما حالا بیشتر زنانی به ما مراجعه میکنند که همسران شانطالب هستند! طالبان با اخذ رشوه، مالیات گزاف، و هزاران روش دیگر، برای خود زندگی مرفهی ساختهاند، و زنان شان به پول دسترسی دارند. همین زنان اکنون به ما مراجعه میکنند.»
قابل ذکر است که هرچند طالبان با تمام قدرت مانع فعالیت زنان میشوند، اما بسیاری از آنان بدون ترس، همچنان در جامعه حضور دارند و به فعالیت خود ادامه میدهند.