علیرغم سرکوب وحشیانه رژیم، هرگز از آرمان خود دست نکشید
مزگین حسن، عضو نیروهای حفاظت جوهری در کانتون جزیره، در مورد تجربیات خود در مبارزه صحبت کرد و اعلام کرد که او از کودکی با جنبش خلق کورد آشنا شده است و تاکنون در زمینههای مختلف و در بسیاری از سازمانها مشغول به مبارزه میباشد.
زینب عیسی
قامشلو - قبل از وقوع انقلاب در روژآوای کوردستان، میهندوستان کورد با علاقه و به صورت مخفیانه در سرزمین خود به فعالیت مشغول بودند. خلق کورد به دلیل تلاش برای حفظ فرهنگ، زبان و هویت خود، با اقدامات زیادی از سوی دولت دمشق روبرو میشدند. اما با این وجود فعالیتهای خود را ادامه میدادند و برای هویت خود مبارزه میکردند. مزگین حسن که در خانوادهای میهندوست بزرگ شده بود و به طور مخفیانه به فعالیت سازمانی مشغول بود، به همین دلیل با اقدامات دولت دمشق روبرو میشد. او در حالی که باردار بود، به مدت دو ماه در زندان فیحا زندانی شد. مزگین حسن تجربیات خود را در مبارزه آزادیخواهی برای خبرگزاری ما بازگو کرد.
«رویای من این بود که روزی رهبر آپو را ببینم»
مزگین حسن در مورد آشنایی خود با جنبش آزادی خلق کورد صحبت کرد و گفت: «من در خانوادهای میهندوست بزرگ شدم. آشنایی من با سازمان به سالهای ١٩٨٠ و زمانی که حدود ۵ سال سن داشتم، برمیگردد. همیشه مبارزان راه آزادی را در اطرافم میدیدم که در آن زمان به آنها طلبه گفته میشد. همیشه برای ما از فلسفه رهبر آپو و سازمان صحبت میکردند. ما هم که بچه بودیم دورشان جمع میشدیم و با همان فلسفه بزرگ شدیم. همیشه رویایمان این بود که روزی رهبر آپو را ببینیم. افراد بسیاری در خانه پدرم آموزش میدیدند که مادرم اجازه نمیداد ما آنها را ببینیم، چون نگران بود که ما بچهها دربارهشان در خارج از خانه صحبت کنیم. همچنین به ما زبان کوردی یاد میدادند که در آن زمان چقدر خوشحال میشدیم که زبان مادری اصیل خودمان را یاد میگرفتیم.»
«مبارزه برای آزادی را رها نکردیم»
مزگین حسن مشخص کرد که به مدت دو ماه در زندان فیحای شهر دمشق زندانی شده است و ادامه داد: «در آن زمان عدس و پنبه وجود داشت که مادرمان ما را میفرستاد تا برویم و آنها را بچینیم. مادربزرگم نیز خیلی اوقات به دیدار رهبر آپو میرفت و ما نیز علاقه زیادی به دیدار ایشان داشتیم. در سال ١٩٩٠ ازدواج کردم، اما خانواده همسرم چندان میهندوست نبودند و بخاطر ترس از دولت دمشق، اجازه نمیدادند مبارزان آزادی به خانهشان بیایند».
او ادامه داد: در سال ٢٠٠٧ تعدادی خائن مرا به دولت لو دادند. گفتند که من برای جنبش آزادی فعالیت میکنم و دستگیر شدم. من در آن موقع باردار بودم و پس از سه روز بازجویی و بدون اینکه حرفی بزنم، مرا به زندان فیحا بردند و دو ماه زندانی ماندم. با وجود آن سختیها، من دست از آرمانم برنداشتم.
«چون در حین انقلاب متولد شده بود، نامش را شورش (به معنای انقلاب) گذاشتم»
مزگین حسن توجه را به فعالیتها و مبارزات خود پس از آغاز انقلاب جلب کرد و گفت: «پس از آزادی از زندان، خانه من همیشه تحت کنترل بود. اما پس از شروع انقلاب، من دوباره به طور فعال به فعالیت و مبارزه پرداختم. همچنین در آن روزهای اولیه، از خانه تمام میهندوستان قدیمی بازدید میکردیم و سپس مجالس خود را سازماندهی کردیم که من ریاست یکی از آن مجالس را برعهده گرفتم».
او ادامه داد: در ابتدای انقلاب، پسرم به دنیا آمد و به خاطر تازه شروع شدن انقلاب، نام او را شورش (به معنای انقلاب) گذاشتم. پس از تشکیل یگانهای YPG، همسرم نیز عضو شد. پس از تشکیل کمونها، من ریاست مشترک یکی از آنها را برعهده گرفتم. وقتی یگانهای زنان YPJ تشکیل شد، به عنوان یک زن کورد خواستم عضو شوم که در نهایت این خواستهام را محقق کردم.
«تا آخر مبارزه خود را ادامه خواهم داد»
مزگین حسن اعلام کرد که همواره مبارزه خود را ادامه خواهد داد. همانطور که خودش با فلسفه رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان بزرگ شده، فرزندانش را نیز با همان فلسفه بزرگ خواهد کرد. او گفت: نزدیک به ٨ سال در YPJ فعالیت کردم و پس از آن به خاطر بیماری مدتی در خانه ماندم. پس از معالجه، فعالیتم را در PYD آغاز کردم که تا یک سال ادامه داشت. سپس در شهرداری مشغول به کار شدم و در بخش محافظت شروع به کار کردم. بعد نیز به نیروهای جوهری پیوستم که تاکنون در آنجا مشغول هستم.
مزگین حسن تأکید کرد: تا پایان عمر مبارزهام را ادامه خواهم داد و ادامهدهنده راه رهبر آپو و شهدا خواهم بود. همانطور که مادربزرگ و مادرم مرا با فلسفه رهبر آپو بزرگ کردند، من نیز فرزندانم را در مسیر درست رهبر آپو بزرگ خواهم کرد.