جاده‌ای که هنوز زنانه نیست

اوین، سه سال است گواهینامه دارد، اما هر بار پشت فرمان اضطراب می‌گیرد. نگاه‌های قضاوت‌گر و فشارهای اجتماعی هر حرکتش را زیر ذره‌بین می‌برد، اما او می‌گوید با هر دور زدن، قدمی کوچک برای اعتمادبه‌نفس و استقلالم برمی‌دارم.

سوماکرمی

ثلاث باوه‌جانی- زنان در بسیاری از جوامع همچنان با استانداردهای دوگانه روبه‌رو هستند و عملکردشان؛ از جمله رانندگی که پیوسته با مردان مقایسه می‌شود. در فضای مجازی نیز بازتاب رانندگی زنان غالباً با طنز و تمسخر همراه است؛ وضعیتی که درباره مردان کمتر دیده می‌شود و به‌تدریج می‌تواند بر تصویر زنان از توانایی‌های خود اثر بگذارد.

اختلاف در شیوه رانندگی زنان و مردان سال‌ها موضوع پژوهش و کلیشه‌های اجتماعی بوده است. داده‌ها نشان می‌دهد زنان معمولاً محتاط‌تر و قانون‌مدارتر رانندگی می‌کنند و مردان گرایش بیشتری به سرعت و ریسک‌پذیری دارند؛ تفاوتی که در آمار تصادفات نیز نمود دارد.

در ایران، نرخ مرگ‌ومیر ناشی از تصادفات جاده‌ای در مردان حدود ۴.۶ برابر زنان است و در یک مطالعه غرب کشور، حدود ۷۹٪ فوت‌شدگان تصادفات راننده مرد بوده‌اند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد بسیاری از تصادفات شدید ناشی از رفتارهای پرخطر مردان است، در حالی که رانندگی زنان معمولاً با رعایت قوانین و احتیاط همراه است.

این آمار نشان می‌دهد قضاوت‌های رایج درباره ضعف رانندگی زنان با واقعیت همخوانی ندارد و ایمنی رانندگی زنان در بسیاری از شاخص‌ها بالاتر است.

در همین زمینه، با چند زن راننده در شهرهای اورامانات گفت‌وگو کردیم؛ زنانی که با وجود تجربه رانندگی، همچنان با محدودیت‌های فرهنگی، انتظارهای سنتی و نگاه‌های قضاوت‌گرانه مواجه‌اند. روایت‌های آن‌ها نشان می‌دهد چگونه این عوامل بر اعتمادبه‌نفس، حضور در فضای عمومی و احساس استقلال شخصی‌شان تأثیر می‌گذارد.

اوین. ف، دختر ۲۳ ساله‌ای از ثلاث، چهار سال است گواهینامه دارد؛ گواهینامه‌ای که بیشتر وقت‌ها در کشوی اتاقش مانده است. او می‌گوید: «از وقتی ۱۸ سالم شد با اصرار زیاد خانواده را راضی کردم تا گواهینامه بگیرم، اما از آن زمان شاید ده بار هم پشت فرمان ننشسته باشم.»

او ادامه می‌دهد: «برادرم که ۱۶ سال دارد، تقریباً هر روز ماشین را می‌برد. از کودکی با ماشین پدرم تمرین می‌کرد و همیشه اجازه داشت پشت فرمان بنشیند، در حالی‌که نه گواهینامه دارد و نه به سن قانونی رسیده است.»

اوین با ناراحتی از تجربه‌هایش می‌گوید: «اوایل خیلی تلاش کردم ـ حتی با قهر و دعوا ـ تا بتوانم رانندگی کنم، اما وقتی تفاوت رفتار میان من و برادرم را دیدم، انگیزه‌ام کم شد. او هر وقت بخواهد سوییچ را برمی‌دارد و می‌رود، اما نوبت من که می‌شود، پدرم می‌گوید خیابان شلوغ است، ممکن است تصادف کنم یا کسی حرفی بزند.»

او در پایان اضافه می‌کند: «این نگاه‌ها باعث شده در خیلی از کارها اعتمادبه‌نفس نداشته باشم. وقتی می‌شنوم "تو دختری و خیابان برایت امن نیست"، بیشتر احساس ضعف و ناتوانی می‌کنم.»

نگار میلادی (نام مستعار)، ۳۰ ساله و پرستار ساکن جوانرود، از تجربه‌ای در مسیر محل کارش می‌گوید: «یک روز عجله داشتم و دیرم شده بود. از خودروی جلویی که راننده‌اش مردی میانسال بود سبقت گرفتم. آن‌قدر به او برخورد که یک زن از او سبقت گرفته که تا محل کار دنبالم آمد.»

او تجربه دیگری را هم تعریف می‌کند: «بعضی وقت‌ها هنگام رانندگی، ماشین‌هایی با پسرهای جوان طوری کنار من حرکت می‌کنند که انگار قصد مسابقه دارند. آن‌قدر جلویم می‌پیچند که امکان سبقت‌گرفتن ندارم. گاهی در سربالایی‌ها چنان به ماشینم فشار وارد می‌شود که دود می‌کند.»

نگار می‌گوید بسیاری از زنان بارها جملاتی مانند «زن چرا باید رانندگی کند؟» یا «رانندگی کار مردان است» را شنیده‌اند؛ نگاهی که باعث می‌شود توانایی یک زن پشت فرمان، اگر از مردی بهتر باشد، غیرعادی به نظر برسد. او اضافه می‌کند: «اگر ماشین داشته باشی و شب برای یک دور کوتاه بیرون بروی، قضاوت می‌شوی. اگر تصادف جزئی هم اتفاق بیفتد، آن را فوراً به زن‌بودنت ربط می‌دهند.»

سیران.ه، مربی آموزشگاه رانندگی، می‌گوید: «تبعیض فقط متوجه زنانی که رانندگی می‌کنند نیست؛ ما مربیان زن هم از آن آسیب می‌بینیم. بسیاری از هنرجوها ترجیح می‌دهند مربی مرد انتخاب کنند و تصور می‌کنند مردها بهترند، در حالی‌که دقت و ریزبینی مربیان زن کمتر دیده می‌شود.»

او تأکید می‌کند: «رانندگی مهارتی جنسیتی نیست؛ همه ممکن است اشتباه کنند. حتی در اورامانات، بیشتر تصادف‌های جدی سال‌های اخیر راننده‌های مرد داشته‌اند.»

به گفته سیران، بسیاری از خطاهایی که به زنان نسبت داده می‌شود، نتیجه فضای پر از تمسخر و فشار روانی است نه ناتوانی آن‌ها. «وقتی زن پشت فرمان مدام با قضاوت و پرخاش روبه‌روست، تمرکز و اعتمادبه‌نفسش کاهش می‌یابد. رانندگی امن فقط با مهارت به دست نمی‌آید؛ نیازمند فرهنگی است که احترام و برابری را جدی بگیرد، و تا زمانی که این تبعیض‌ها وجود دارد، زنان نمی‌توانند بدون اضطراب رانندگی کنند.»

شنو.ق، از زنان میانسال اورامانات، می‌گوید: «۲۵ سال است رانندگی می‌کنم. وقتی فهمیدم همسرم به دلیل ضعف بینایی نمی‌تواند گواهینامه بگیرد، تصمیم گرفتم خودم این کار را انجام دهم؛ تصمیمی که با مخالفت شدید اطرافیان روبه‌رو شد. حتی پس از گرفتن گواهینامه هم برای خرید ماشین مقاومت زیادی دیدم. نه سواد کافی داشتم و نه حمایتی، اما ادامه دادم.»

او اضافه می‌کند: «حالا بعد از این همه سال، همان کسانی که مسخره‌ام می‌کردند و سوار ماشینم نمی‌شدند، امروز برای رفت‌وآمد همراهی‌ام می‌کنند. زمانی همسرم را “زن‌ذلیل” می‌نامیدند، اما حالا برخوردشان کاملاً تغییر کرده است.»

شنو می‌گوید رانندگی برایش فقط یک مهارت نیست، بلکه احساس استقلال و آرامش می‌آورد. به‌گفته او، هرچند نگاه‌ها بهتر شده، اما هنوز در جامعه رانندگی فعالیتی مردانه تلقی می‌شود.

در پایان این روایت‌ها، تصویر مشترکی آشکار می‌شود، زن بودن، در هر حوزه و هر موقعیتی، هنوز با نگاه‌های طردکننده و کوچک‌انگارانه همراه است. فرقی نمی‌کند زنی در کلاس درس باشد یا پشت فرمان؛ سایه تردید، قضاوت و فشار اجتماعی همچنان بر سر او سنگینی می‌کند.

در اورامانات، رانندگی برای زنان فقط یک مهارت یا نیاز روزمره نیست؛ به مسئله‌ای جدی و پرهزینه بدل شده است. زنی که می‌خواهد رانندگی کند، باید نه‌تنها با جاده‌های سخت، بلکه با نگاه‌های سخت‌تر کنار بیاید. باید اضطرابِ دیده‌شدن، ترس از تمسخر، فشار خانواده و بار سنگین مقایسه‌های دائمی را هم‌زمان حمل کند. بسیاری از زنان این منطقه، در کنار یادگیری رانندگی، ناچارند با آسیب‌های روانی، انزوای اجتماعی و ترس از طردشدن بجنگند.

این در حالی است که در عصری زندگی می‌کنیم که هیچ زن نباید برای یک رفتار ساده و بدیهی مثل رانندگی، محدود، سرزنش یا حذف شود.
اما تجربه این زنان نشان می‌دهد راه رسیدن به این واقعیت هنوز دشوار است؛ جاده‌ای طولانی که آن‌ها سال‌هاست با شجاعت در آن پا می‌گذارند ـ حتی اگر جهان اطراف‌شان هنوز آماده نباشد.