فساد اداری و بی سوادی کارمندان طالبان در غیاب کارمندان زن
طالبان پس از بە قدرت رسیدن دوبارەشان تمام کارمندان زن را از کار اخراج کردند، ما برای اولین بار با وضعیت حاکم در یک نهاد دولتی تحت حاکمیت طالبان روبرو شدیم کارمندانشان قادر به پرینت کردن اوراق مراجعین نبودند و به دلیل اینکه زن بودیم، توهین بیشتر شدیم.
بهاران لهیب
کابل - طالبان، حاکمان قرون وسطایی در افغانستان، زمانی که دوباره به قدرت رسیدند، تمام کارمندان زن را از کار اخراج کردند، بعضی نهادهای دولتی و وزارتخانهها را منحل اعلام کردند، تعداد زیادی از کارمندان مرد را هم به بهانههای مختلف از وظیفه اخراج کردند و بیشترین تعداد کارمندان طالبان، که هیچ کاری را بلد نیستند، استخدام شدهاند و فقط یک کارمند لایق و در تمام امور دفتر بلد بوده نگه داشته شدهاند.
ما با تعداد زیادی از کارمندان مرد ملاقات کردیم که همگی از وضعیت حاکم در دفتر شان شاکی بودند به آنان هر روز منظم دو ساعت یا گاهی بیشتر درسهای دینی تدریس میشود و اگر در صنف درسی شان حاضر هم نشدند، مورد تحقیر و توهین قرار میگیرند. همچنین در جریان تدریس هم، عین برخورد که طالبی درس میدهد انجام میدهد.
برای اولین بار، با وضعیت حاکم در یک نهاد دولتی تحت حاکمیت طالبان روبرو شدیم در هر دو نهادی که برای اجرای کار رفتیم، یک سان برخورد میشد. به دلیل اینکه زن بودیم، توهین بیشتر شدیم. وقتی وارد ساختمان نهاد میشدیم، با طالبان در دروازه نهاد برخورد میکردیم و اول سر تا پا نگاه میکردند که پوشش ما چطور است. سپس با نگاههای زننده شان، راهنمایی میشدیم به اتاقی که یک زن در آن نشسته بود و برای بازرسی کیف و بدن، آنان در اولین برخورد شان نفرت خود را نسبت به طالبان ابراز میداشتند. این زنان لحظه به لحظه توهین میشدند و حتی اجازه داخل شدن به ساختمان آن نهاد را نداشتند. بعد وقتی وارد دفتر شدیم، همه کارمندان طالبان با نگاههای زننده و سوال برانگیز برخورد میکردند که این زن چه کار دارد؟ و برای چه آمده است؟ من نزد کارمند سابقهدار این دفتر رفتم که کار را به بسیاری سادگی انجام داد و بعد بیشتر از یک ساعت من و دیگر مراجعین منتظر ماندیم تا ورق که از نزد طالب بچه که پشت میز نشسته بود اخذ کنیم. وی قادر به پرینت کردن اوراق همه مراجعین نبود، اما بعد از گشت ساعتی، همین کارمند، مسلکی که از کارش فارغ شد، به کمک مردم شتافت و همه اوراق را پرینت کرد. بعد باید نزد رییس این نهاد میرفتم چون نیاز به امضایش داشتم. اما وی، با نفرت نگاهم کرد و از من پرسید کجا شصت بگذارم؟ من به او گفتم که امضا کنید و شصت نگذارد. در این میان، کارمند مسلکی به دادش رسید و با تمسخر به وی گفت: «مولوی صاحب روزهاست که با خودت تمرین میکنم تا امضا را یاد بگیرید، ولی مثل همیشه شما نتوانستید.»
یکی دیگر از ادعاهای طالبان اینست که آنان فساد اداری را از بین برده اند، اما آن عده از کارمندان که با آنان کار میکنند، این مسئله را دروغ میدانند و حرف آنان این است که بیشتر از هر زمان دیگر، فساد اداری و گرفتن پول در بدل انجام کار وجود دارد. اما این کار را تنها کارمندان طالب انجام میدهند.
با دیدن این صحنهها، به این نتیجه رسیدم که باید هرچه بیشتر و مصممتر، نقاب طالبان «تغییر یافته» را از روی شان پایین بکشیم و چهرههای ضد زن شان را افشا کنیم.