برج مشتهی غزه؛ روایت گریز از مرگ در طبقه هجدهم

در بحبوحه‌ی جنگی که بیش از دو سال نوار غزه را در کام خود فرو برده است، یکی از زنان آواره در برج «مشتهی» از لحظات هولناکی می‌گوید که پس از هشدار نیروهای اسرائیلی برای تخلیه و بمباران این برج، بر آن‌ها گذشت.

رفیف اسلیم

غزه - نیروهای اسرائیلی در چارچوب عملیات گسترده‌ی زمینی خود برای تسخیر شهر غزه، برج‌های مسکونی این شهر را هدف قرار داده‌اند. این برج‌ها تراکم جمعیتی بالایی دارند و در مجاورت اردوگاه‌ها واقع شده‌اند. این شرایط، تخلیه‌ی ساکنان و کوچ اجباری آنان به جنوب را برای نیروهای اسرائیلی آسان‌تر می‌کند و بمباران این برج‌ها به کابوس تازه‌ای برای زنان غزه تبدیل شده است.

 

 

مهیره الزناتی، یکی از آوارگان ساکن در برج «مشتهی»، روایت می‌کند که در یک روز کاملاً عادی، مشغول پختن ناهار برای کودکانش بود که همسرش سراسیمه فریاد زد: «زود باشید، باید برج را ترک کنیم! اسرائیل هشدار داده که منطقه را برای بمباران تخلیه کنیم.»

او می‌پرسد: «یک زن در ده دقیقه مگر چه چیزی می‌تواند با خود بردارد؟» و ادامه می‌دهد: «ازدحام و هجوم ده‌ها خانواده برای فرار از پله‌ها، خود مصیبتی بود.» مهیره می‌گوید که در آن هرج‌ومرج، کیف‌های اضطراری را که از پیش آماده کرده بود، جا گذاشت. او حتی دختر کوچکش را فراموش کرد و ناچار شد دوباره در میان آن غوغا و جمعیت به خانه برگردد و کودک را بیابد که در گوشه‌ای از خانه‌ی خالی، هراسان اشک می‌ریخت.

به گفته‌ی او، ۷۰ خانواده باید از ۱۸ طبقه پایین می‌آمدند و آن ظهر آرام، ناگهان به صحنه‌ی فریاد و گریز برای نجات جان بدل شد. او اشاره می‌کند که بسیاری از خانواده‌ها برای آنکه در ازدحام راه‌پله‌ها گرفتار نشوند، رختخواب و لباس‌هایشان را از بالکن‌ها به پایین می‌انداختند.

 

 

نجات فرزندان، تنها پیروزی ممکن

مهیره الزناتی با این کلمات، عمق فاجعه را بیان می‌کند: «آوارگان برای یافتن امنیت به برج مشتهی پناه آورده بودند، اما حقیقت این است که در سرتاسر نوار غزه، از شمال تا جنوب، هیچ نقطه‌‌ی امنی وجود ندارد.» این جمله، بازتاب واقعیت تلخ زندگی و رؤیای بربادرفته‌ی هر خانواده‌ی فلسطینی است، رؤیای ثبات و داشتن خانه‌ای که پس از چند ماه مجبور به ترک آن نشوند. او می‌گوید همین که توانسته بود پیش از اصابت موشک‌ها و فروریختن برج، فرزندانش را چند متر دورتر ببرد، برایش یک پیروزی بزرگ بود.

برج مشتهی تنها محل سکونت ساکنانش نبود. این برج به دلیل موقعیتش در غرب غزه، که از حملات شدید اسرائیل نسبتاً در امان بود، به پناهگاه بسیاری از آوارگان چادرنشین نیز تبدیل شده بود. علاوه بر این‌ها، اردوگاه «الکتیبه» با هزاران چادر و سه اردوگاه دیگر که هر یک میزبان ۲۰۰ خانواده بودند، همگی در مجاورت آن قرار داشتند. با این هشدار، تمام این جمعیت ناچار به ترک آنجا شدند تا در مکانی دورتر پناه بگیرند. مهیره می‌پرسد: «وقتی ترکش‌ها همه‌جا پخش می‌شدند، یک تکه پارچه چطور می‌توانست از کسی محافظت کند؟»

 

در هر آپارتمان، چند خانواده زندگی می‌کردند

امروز، ده‌ها زن فلسطینی با وحشتی جانکاه روزگار می‌گذرانند. هر زنی که در یک برج مسکونی زندگی می‌کند، هر لحظه صحنه‌ی آوارگی یا مرگ خود را زیر آوار تصور می‌کند، چرا که ممکن است برجشان بدون هیچ هشدار قبلی هدف قرار گیرد. مهیره که اکنون در اردوگاه «الکتیبه» به سر می‌برد، از قول زنان همسایه می‌گوید که بیشتر چادرها در اثر حملات پاره و ویران شده‌اند. با نزدیک شدن فصل سرما، این چادرها تابِ باد و باران را نخواهند آورد و سیلاب، زندگی ساکنانشان را نابود خواهد کرد.

او توضیح می‌دهد که در گذشته هر واحد از این برج‌ها خانه‌ی یک خانواده بود، اما اکنون به دلیل شرایط جنگ و آوارگی، در هر آپارتمان چند خانواده زندگی می‌کنند. به همین دلیل، ادامه‌ی بمباران برج‌ها، آخرین کورسوی امید فلسطینیان برای داشتن یک سرپناه را نیز خاموش می‌کند.

طی دو روز گذشته، نیروهای اسرائیلی برج‌های مشتهی، السوسی و الرؤیه را در غرب شهر غزه، بین محله‌های تل‌الهوی و الصناعه، بمباران کرده‌اند. برج‌های دیگری نیز در محله‌ی الصحابه، از جمله برج القدس، تهدید شده‌اند. این حملات در حالی صورت می‌گیرد که مذاکراتی با میانجیگری آمریکا میان نیروهای اسرائیلی و حماس در جریان است و منطقه در هاله‌ای از بیم و امید، چشم‌به‌راه نتیجه است: تهاجم زمینی به شهر یا پایان جنگ؟