«افزایش خودآگاهی زنان یکی از علل طلاق در ایران است»
نسرین یزدانی وکیل و فعال حقوق زنان میگوید: بین جداییها و خودآگاهی جنسیتی زنان رابطهای مستقیم وجود دارد. یعنی هرچه زنان موقعیت اقتصادی، حقوقی و یا آگاهیشان افزایش یابد کمتر حاضر به پذیرش وضعیت بد زندگی خود خواهند بود.
آگرین حسینی
دیواندره- آمار طلاق در ایران بە طور چشمگیری افزایش یافتە است و این میتواند ناشی از ازدواج در سنین پایین، مسائل مالی، مشکلات روانی و ... باشد. اگر چە بیشترین درخواست طلاق از جانب زنان است، اما این امر نە تنها از مشکلات زنان نمیکاهد بلکە طی مراحل طلاق هم زنان تحت قوانین مردسالاری با تبعیضهای قانونی مواجهە شدە و آنچنان کە باید حق و حقوق خود را دریافت نمیکنند. در همین زمینە با نسرین یزدانی، وکیل و فعال حقوق زنان گفتوگویی داشتیم.
«زنان در فرایند طلاق همیشه مورد ظلم هستند»
نسرین یزدانی میگوید: با افزایش تبعیض جنسیتی در جامعه، هر روز شاهد وضع قوانین زنستیز و ظلم روزافزون قضات دادگاهها، علیه زنان هستیم. به عنوان یک وکیل در حوزه زنان قوانین موجود در زمینه طلاق را کاملا بر پایه قوانین مردسالارانه میبینم زنان بسیاری هستند که بە دلیل خشونت، اعتیاد یا مشکلات خانوادگی، خواهان طلاق هستند و یا عموماً هم استقلال مالی و شرایط زندگی مناسبی ندارند مجبورند به خاطر حفظ جان فرزندانشان در برابر آن مرد از حق طلاق خود صرفنظر کنند. زنان در فرایند طلاق همیشه مورد ظلم هستند از حق طلاق تا حضانت فرزند و غیره...
وی میگوید: یکی از مراجعین من زنی بود به خاطر اینکه قانون حضانت فرزندش را به او نمیدهد مجبور است که شرایط سخت زندگی و خشونتهای روحی و جسمی زیادی را تحمل کند، چون اکثر خانوادهها حمایت چندانی از دخترانشان نمیکنند و بیشتر آنها را به ادامه زندگی مجبور میکنند. زیرا طلاق را امری ناپسند میدانند. بخصوص در شهرهای کوچکی مانند دیواندره که مردم همه یکدیگررا میشناسند طلاق و یا دادن حق طلاق به زن را غیرمشروع و بد میدانند. حضانت فرزند نیز قانونی زنستیزانه است چون زنان بسیاری هستند که با وجود همسر معتاد وخشونتهای جسمی و روانی، دادگاه حق حضانت فرزند را بە آنها نمیدهد.
این وکیل در ادامە صحبتهایش اظهار کرد: بین جداییها و خودآگاهی جنسیتی زنان رابطهای مستقیم وجود دارد. یعنی هرچه زنان موقعیت اقتصادی، حقوقی و یا آگاهیشان افزایش یابد کمتر حاضر به پذیرش وضعیت بد زندگی خود خواهند بود.
«بین رشد آگاهی جنسیتی زنان وقدرت تطبیق مردان تفاوت چشمگیری وجود دارد»
نسرین یزدانی در توضیح علت این امر میگوید: در ایران اگر با بهبود موقعیت اقتصادی و یا حقوقی زنان روبرو نیستیم، دستکم میتوان مدعی شد که آگاهی جنسیتی به شدت بالا رفته و البته اگر مردان قدرت تطبیق خود با زنان آگاهشده به حقوق جنسیتی خود را بیابند، آن موقع ما شاهد شکلگیری عشق برابر و خانوادههای برابر خواهیم بود. مشکل این جاست که معمولا بین رشد آگاهی جنسیتی زنان وقدرت تطبیق مردان تفاوت چشمگیری وجود دارد.یعنی مردان در جوامع مردسالار به شدت از آگاهی و پیشرفت زنان هراس دارند و اگر زنان ما به درک بالایی برسند که بتوانند استقلال مالی و فکری داشته باشند شاهد ظلم و تبعیض زنان نخواهیم بود هرچند قوانین زنستیز موجود در ایران و فرهنگهای نهادینه شده دینی در ذهن خانوادهها همچنان در همه زمینها به قوت وجود دارد.
«دید جامعه نسبت به طلاق باید تغییر کند»
وی در ادامه میگوید: هنوز فرهنگ و هنجارهای جامعه به طلاق نگاهی تساهلآمیز ندارد. معمولا خانوادهها و اطرافیان تمام توان خود را به کار میگیرند تا طلاق اتفاق نیافتد و این مداخلهها گاه منجر به آن میشود که فرد به زندگی مشترک ادامه میدهد بیآنکه پیوند عاطفی و جنسی در کار باشد. باید دید جامعه نسبت به طلاق تغییر کند و به این پدیده نیز همانند ازدواج نگاە کرد و در آن دنبال مقصر نگردد، بە این ترتیب میزان طلاقهای عاطفی نیز کمتر خواهد شد.
نسرین یزدانی بیان داشت: اشکال عقبمانده پدرسالاری در ایران بسیار قدرتمند است. بنابراین بخشهای سنتی و محافظه کار جامعه بە شدت نگران تضعیف نهاد خانوداه و مشروعیت آن هستند. از زمان شروع مالکیت خصوصی و سلطه مردسالاری مالکیت زنان و کودکان هم شکل گرفت. زنان برای بزرگ کردن بچهها به نانآور خانه نیاز داشتند. اما دوران مدرن این چرخه را متوقف کرد چون زنی که خود نانآور خانه است و حقوقی برابر دارد دلیلی نمیبیند که بدون علاقه و عشق در یک رابطه بماند.
نسرین یزدانی افزود: اما اینکه دادن حق طلاق برابر به زنان به معنای حمایت از هویت و فردیت و زندگی خود شخص میباشد وحق خواهیشان افزایش مییابد، این به معنی خوب جلوه دادن پدیده طلاق نیست اما در دوران مدرن از آنجا که دیگر خانواده مقدس نیست. طلاق نیز تابو و زشتی دوران گذشته را ندارد.